هاینریش بل با نشانههایی از فرهنگ ایرانی بر صحنه تئاتر آخن
۱۳۹۶ اسفند ۱۳, یکشنبهزنی مطلقه پس از آشنایی یکشبه با مردی در یک میهمانی از سوی پلیس دستگیر میشود زیرا که مرد عضو گروهی "خرابکار" بوده و پلیس در جستوجوی اوست. در تمام مدت بازجویی، پلیس با همکاری دادستان مشغول کاوش در خصوصیترین زوایای زندگی این زن است و حتی از دستدرازی به بدن زن ابا ندارد تا او را وادار به اعتراف کند؛ اعتراف به اینکه "مرد خرابکار" را از مدتها پیش میشناخته و همکار فعالیتهای او بوده است.
در این میان یک "روزنامه" نیز نقشی پررنگ در القای گناهکار بودن زن به افکار عمومی بازی میکند.
این خلاصه رمان "آبروی از دست رفته کاتارینا بلوم" نوشته هاینریش بل است. داستان در سال ۱۹۷۴ در آلمان روی میدهد؛ دورانی که در این کشور همزمان بود با فعالیتهای گروه تروریستی بادرماینهوف و فراکسیون ارتش سرخ RAF و نقشی که روزنامه زرد "بیلد" در بدنام کردن هرکسی که از این گروه دفاع میکرد، ایفا کرد. این روزنامه به دلیل دفاع هاینرش بل از حقوق فردی متهمان به او لقب "همدست و حامی تروریستها" داد.
رضا جعفری کارگردان ایرانی، این داستان را به صورت نمایشنامه درآورده و با گروه آلمانی تئاتر کائوس در شهر آخن آلمان به روی صحنه برده است. به غیر از یک بازیگر ایرانی بقیه اعضای گروه آلمانی هستند.
برای تماشاگر ایرانی این داستان میتواند نه در سال ۱۹۷۴ در آلمان، که همین الان در ایران اتفاق افتاده باشد. رضا جعفری دراین باره به دویچهوله میگوید: «من هر کاری را که انتخاب میکنم اولا بدون زمان و مکان درش میآورم و دوم اینکه برایم خیلی مهم است که متن آلمانی را به شکلی به وطن خودم و به ایران مربوط کنم. یکی از مهمترین مسائل در ایران امروز وجود سانسور، خشونت و بدنام کردن انسانهاست.»
او با اشاره به موضوع "خودکشی" چند تن از دستگیرشدگان اعتراضات دیماه در زندانهای ایران میگوید: «این دروغهایی است که از طریق رسانه به خورد مردم داده میشود و این یکی از دلایل من برای انتخاب این متن بود.»
نشانههایی از فرهنگ ایرانی و شرقی در متنی آلمانی
در لابهلای صحنههای نمایش، کاتارینا که در گوشهای از صحنه در "سلول" خود با دستهای بسته نشسته است، قطعههایی را به صورت ترانه اجرا میکند. اشعار این ترانهها را رضا جعفری خود سروده و سپس به آلمانی ترجمه شدهاند.
جعفری در این باره میگوید: «استفاده از آواز را با الهام از فاصلهگذاری برشت به کار بردم. بدین ترتیب تماشاگر آلمانی در اینجا چیزی را میبیند که در تئاترهای دیگر نمیتواند ببیند و آن، فرهنگ شرقی و ایرانی است که من به کار بردم.»
آهنگساز این نمایش "پاسکال فریکه" یک موزیسین شناختهشده در آخن است. او که خود آلمانی است، اشعار سروده شده توسط رضا جعفری را به گونهای آهنگین کرده که شنونده هنگامی که چشمانش را میبندد، ملودی شرقی و ایرانی را کاملا حس میکند.
آقای جعفری میگوید: «این کوچکترین کاری است که من میتوانم برای هموطنانم انجام دهم تا ثابت کنم با آنکه ۳۰ سال است در تبعیدم ولی فرهنگ ایران و فرهنگ شرقی از خاطرم نرفته و سعی میکنم به این وسیله نشان دهم که من ایرانی هستم.»
یک تماشاگر آلمانی در این باره به دویچهوله گفت که به دلیل همین استفاده از آواز در نمایش و نوع موسیقی به کار گرفتهشده، او این کار را اثری از هاینرش بل اما با مُهر و امضای رضا جعفری میداند.
تماشاگر دیگری نیز چنین گفت: «کارگردان، متن کاملا عینی و واقعگرایانه هاینریش بل را با اِلِمانهای رقص و آواز درآمیخته و به خصوص با استفاده از ادوات موسیقی (گیتار) تاثیر این اجرا را بسیار بیشتر کرده است.»
جسارت دست بردن در متن
جعفری البته یک شخصیت را هم به داستان هاینریش بل افزوده است؛ مرد مسنی که در تمام صحنهها گوشهای نشسته و مانند ناظر به دقت گوش میدهد و یادداشت برمیدارد اما در میانه نمایش تماشاگر میفهمد که او پدر کاتاریناست.
کارگردان این تغییر را هم در راستای افزودن نشانههایی از فرهنگ شرقی به این نمایش میداند.
این شجاعت و جسارت در دست بردن در متن یک نویسنده سرشناس آلمانی و اجرای آن در آلمان از سوی یک کارگردان غیرآلمانی از کجا سرچشمه گرفته است؟ رضا جعفری میگوید: «من به کارم اعتقاد دارم، به بازیگرانم اعتقاد دارم و به انسان اعتقاد دارم وقبل از هر چیز به خودم اعتقاد دارم.»
او تاکید میکند که ۴۰ سال کار در زمینه تئاتر و ۱۶ سال کار در تئاتر آلمان و نام خوشی که تئاتر کائوس آخن در این شهر دارد، این شهامت را به او داده تا بتواند ثابت کند که به عنوان یک هنرمند تبعیدی نه تنها همگام با تئاتر آلمان بلکه جلوتر از آن نیز میتواند قرار گیرد.
رضا جعفری تصریح میکند تا زمانی که جمهوری اسلامی بر مسند قدرت است، هرگز کارهایش را برای اجرا به ایران نخواهد برد زیرا: «از دیدگاه من بزرگترین توهین به هنرمندی که در اروپا زندگی میکند و با آزادیهای اینجا آشناست این است که از بازیگرش بخواهد روسری بر سر کند. این یک توهین مستقیم به زن و به خود من، و یک سانسور بزرگ است.»
رضا جعفری که سال گذشته نمایش "جنگ مقدس" با موضوع رشد اسلامگرایی در آلمان را به روی صحنه برده بود، کار آیندهاش را نیز در همین موضوع کار خواهد کرد. او با همکاری سپیده شکری، نویسنده مقیم فرانسه در حال نوشتن متنی با محوریت دو موضوع پناهندگان و تجاوز جنسی است. این نمایش قرار است در ماه مارس سال آینده در آخن اجرا شود.