ورود زنان به بازی انتخابات، تاکتیک یا تحول
۱۳۸۸ اردیبهشت ۲۸, دوشنبهپارهای ناظران با وجود تاکید بر سمتگیری انتخاباتی این رفتارها، نفس مسئله را به فال نیک میگیرند و از نهادینه شدن تدریجی مطالبات و رویکردهای عرفی سخن میگویند. سه چهره سیاسی و اجتماعی در گفتوگو با دویچهوله، گذار شعارهای مکتبی به سخنان منطبق بر واقعیتهای اجتماعی در آستانه انتخابات را در نوع خود، تحولی مثبت یا روندی جالب ارزیابی میکنند.
دویچهوله: چه اتفاقی افتاده که در این دور، نامزدهای انتخابات یا دست همسران خود را گرفتهاند یا زنی را در گروه ملازمان خود وارد کردهاند؟
عباس عبدی: حسن انتخابات همین است و اهمیت قضیه، در پاسخ دادن به مطالبات است. طرف، فارغ از اینکه در کدام جبهه سیاسی است، تلاش میکند به درخواستهایی جواب دهد و همین به معنای عرفی کردن حکومت است و این مهم است. مطالبات بانوان بخش قابل توجهی از بازی است و هرکدام سعی میکنند به نوعی به آنها پاسخ دهند و حتی بیانیه برایش چاپ کنند. به نظر من فارغ از نتیجه انتخابات، این اتفاقات جالب است.
ماشاالله شمسالواعظین: اول آقای موسوی بود که سبک ورود با همسر را رایج کرد. بعد، آقای رضایی با خانمش برای ثبتنام آمد. در بررسی محتوایی این تحول میتوان گفت که این بازتابی از موقعیت زنان در ایران است. زنان، بخش قابل توجهی از ارگانها و ادارات کشور را مدیریت میکنند، بخش قابل توجهی از سیستم بوروکراسی کشور بر دوش زنان است. بخش مهمی از مبارزات عدالتجویانه و تلاش برای تساوی حقوق اجتماعی نیز بر عهده زنان است. همه اینها نشاندهنده قدرتمندتر شدن زنان در ایران است. این وضع بازتابی هم در عرصه سیاسی پیدا کرده و نامزدها با این نگاه که زنان در ایران موقعیت اجتماعی دارند، برای کسب آرای آنها و نفوذ در میان این جمعیت، مجبورند دست به ابتکار عمل بزنند.
محبوبه عباسقلیزاده: به نظر من، ماجرا بیشتر بر سر رقابتهای انتخاباتی است، اما ابتکار عمل را این بار خانمها به دست گرفتهاند. خانم رهنورد در حالی در کنار آقای موسوی در مجامع و کنفرانسها ظاهر میشود که خودش سابقه دانشگاهی و اجتماعی و تحقیقاتی دارد و از حکومت هم در سالهای اخیر فاصله داشته است. این حضور مستقل برای من جالب است. ایشان گاهی به سیاستهای جنسیتی هم انتقاد کرده و این خودش تبلیغی است برای آقای موسوی. البته در سال ۸۴ خانم کولایی بهعنوان نفر بعد از آقای معین در جبهه اصلاحطلبها خیلی فعال بود، اما فضای آن دوران اساسا با جو کنونی فرق داشت. من این را مثبت میبینم و فکر میکنم که ناشی از وزن و اصرار خود خانمها بوده است. در عین حال، به نظر من آقای موسوی دارد به نحوی از اعتبار و سرمایه اجتماعی خانم رهنورد استفاده میکند. این نگرانیهم هست که از این به بعد، خانم رهنورد که همیشه خود را مستقل نشان داده، تنها بهعنوان خانم آقای موسوی مطرح شود.
دویچه وله: اگر حتی موضوع به استفاده ابزاری از زنان برگردد، چقدر خود همین کار، میتواند به بالا رفتن سلیقه و سطح انتظار مردم بیانجامد؟
عباسقلیزاده: همیشه چنین بوده که افراد سیاسی، در آستانه انتخابات ازبرخی چهرهها مانند هنرپیشهها یا ورزشکاران و غیره استفاده کردهاند. اما به نظر من این بار ماهیت استفاده از زنان با دفعات قبل فرق میکند. مهم این است که زنان بتوانند در این شرایط، خود را مستقل و خارج از سایه نشان دهند. زنانی که الان در کنار کروبی و موسوی هستند، خودشان پیشینهای دارند و صاحب نظر هستند. اگر حتی آنها اجازه داده باشند که بعنوان ابزار از آنها استفاده شود، این حضور، برای عموم خانمها امتیازاتی به همراه دارد. نکته درست که شما گفتید این است که باعث رشد مطالبات میشود و اینکه فضای تک جنسیتی در صحنه سیاسی محدودترمیشود. من این را در بافت ایران، مثبت میدانم.
دویچه وله: آقای شمسالواعظین، آیا توضیحات شما به این معناست که موضوع را تنها در چارچوب انتخابات نباید دید و وزن زنان آنقدر بالاست که این رویکرد ادامه پیدا میکند؟
شمسالواعظین: بله. آنچه موسوی انجام داد، یک متغیر پیرو است نه مستقل. خود موسوی مبدع این تفکر نبوده، بلکه تحت تاثیر موقعیت زنان، ناچار از هم رکابی با وضعیت فعلی جامعه شده است. من تاکید میکنم که این یک تحول جامعهشناختی است تا یک تاکتیک انتخاباتی. نیمی از جمعیت کشور در وضع کنونی و وضعیت سیاسی تاثیرگذارند. هرچند که زنان و جنیشهای زنان مستقیما روی استیفای حقوق خود متمرکز شدهاند، اما خود همین، روی تصمیمگیرندگان سیاسی اثر میگذارد. آنچه موسوی و رضایی انجام دادند، متاثر از فضای غالب جامعه ما است و نشاندهنده اینکه نامزدها نمیتوانند واقعیت وجودی زنان را منکر شوند یا آن را نادیده بگیرند. این توجه فعلا در این شکل سمبلیک نمود پیدا کرده و من حتی پیشبینی میکنم که این گامی باشد در جهت پذیرش نامزدی زنان در انتخابات ریاست جمهوری.
دویچه وله: آقای کروبی همسرخود را نیاورد و شایعاتی هم مبنی بر اختلاف این زوج بر زبانها افتاد. ایشان خانم کدیور را همراه خود کرد. حال که هرکس به فراخور خواسته از حضور یک زن سود ببرد. چرا آقای احمدینژاد که میکوشد افکار عمومی را با خود همراه کند، به این فکر نیفتاده؟
شمسالواعظین: به نظرم این انتخابها، ابتکارهای شخصی بودهاند. در مورد آقای کروبی باید گفت که ایشان از استنثاها در میان روحانیان است که همسرش در دورههای قبلی نماینده مجلس بوده و مسئولیتهای بسیار جدی اداری و اجتماعی از آغاز انقلاب داشته تا جاییکه حتی پیشتازتر از شوهرش بوده است. اتفاقا اگر آقای کروبی با خانمش وارد صحنه میشد، بیشتر به سابقهاش میخورد تا موسوی. در مورد آقای موسوی هم باید بگویم که خانم رهنورد، استاد دانشگاه، نویسنده و فرد مطرحی است و آمدن ایشان به صحنه توانسته است نظر موافق بسیاری از نهادها و انجیاوهای زنان را به خود جلب کند. آقای احمدینژاد هم شاید تاکنون به این موضوع فکر نکرده یا امکاناتاش اقتضاء نمیکند.
عباسقلیزاده: آقایان کروبی و موسوی و حتی چهره میانهروتری چون رضایی، میخواهند به نحوی مدرن بودن سیاستها و برنامههای خود را با نمادهایی نشان دهند و حضور یک زن در میان آنها به معنای این است که بگویند نمیخواهند جامعه را به عقب بکشانند. در حالیکه نگاه آقای احمدینژاد به مسائل جنسیتی و مطالبات قشرهای متوسط که نمایندگان مطالبات شهرنشینان هستند، چنین نیست. سیاست ایشان بیشتر متکی بر قشر عامه بوده است.
دویچه وله: عکسی از خانم رهنورد و آقای موسوی که دست در دست هم وارد مجلسی میشوند، بسیاری را به وجد آورده است. چه میشود که مردم از رفتار عرفی و دوستانه یک زن و شوهر اینقدر ذوق میکنند. یعنی سطح انتظارها در جامعه ایران اینقدر تنزل کرده که پیشرو بودن و مدنی بودن یک مرد سیاستمدار با معیار اینکه دست زنش را در اجتماع میگیرد، سنجیده میشود؟
شمسالواعظین: به نکته خیلی خوبی اشاره کردید. اما توجه کنید که مناسبات محافل قدرت در ایران هیچوقت این نبوده است. به محض اینکه شما از فضای سیاسی حاکمیت بیرون بیایید، روابط بسیار آزادی میان زن و مرد میبینید. مثلا دست دادن خانمها و آقایان در سالهای اخیر خیلی زیاد شده و قبلا نبود. مناسبات اجتماعی و مناسبات قدرت در ایران خیلی متفاوتاند. حکومت ایران یکی از استثناییترین حکومتهای تاریخ است که متاثر از روابط اجتماعی نیست و از آن الگو نمیگیرد، بلکه همیشه خواسته الگودهنده باشد. هنوزدر میان پارهای مسئولان، کف زدن مرسوم نیست. دست کم عدهای از آنها تظاهر میکنند که این را دوست ندارند و به ارزشهای دینی پایبند هستند. حکومت ما خیلی به ظواهر اهمیت میدهد، در حالیکه بدنه اجتماعی راه خود را میرود. اما چرا بدنه اجتماعی از این حرکت عادی استقبال میکند، برای این است که فکر میکند بخشی از تمایلاتش بازتاب پیدا کرده در بین محافل قدرت یا نزدیک به قدرت و این برایش جالب است.
عباسقلیزاده: راستش من شنیدهام که ازدحام جمعیت زیاد بوده و اینها برای اینکه مواظب هم باشند، دست یکدیگر را گرفتهاند و این یک عکس شکاری است. یعنی اینطور نیست که کاندیداها هم الگوهای مقامات را مرزشکنی کنند. اما استقبال مردم بخاطر این است که روابط زن و مرد دست کم در جوامع شهری ما پبشرفتهتر از این حرفهاست، اما این هرگز در محافل دواتی به رسمیت شناخته نشده است. ذوق کردن از این عکس شاید بخاطر این است که مردم نمودی از واقعیتهای اجتماعی، یعنی حضور زنان در کنار مردم را میبینند که دولت همواره آن را انکار میکند.
عبدی: خوب، بحث اصلی این است که برخی میخواهند معنای دیگری باراین تصاویر کنند و آن را یک رویداد مهم جلوه دهند. اما در عین حال، این رفتار از کسانی که در ساخت قدرت هستند، مثبت است. ممکن است درسطح جامعه شما خیلی جلوتر از این رفتارها را ببینید، اما در سطح مقامات جمهوری اسلامی، افراد چنین نکردهاند. جالب بودن قضیه در این است که ساخت قدرت نیز دارد به این مطالبات پاسخ میدهد. همین آقای موسوی که فکر میکرده همه به پایش رای میریزند، ایشان هم متوجه شده که باید این مطالبات را نیز درنظر گیرد.