پشتبامهایی که حرف میزنند
۱۳۹۰ آبان ۱۸, چهارشنبه
پیترو ماستورزو، عکاس ایتالیایی، غروب روز سوم تیرماه سال ۱۳۸۸ زمانی که مردم ایران در نتیجهی سرکوب تظاهرات های اعتراضآمیز در مخالفت با نتیجه انتخابات در خیابانها، دامنهی اعتراض خود را شبها به پشتبامها کشانده بودند، با دوربین خود تصویر سه زن در روی پشت بامی در تهران را که در حال سردادن فریاد الله اکبر بودند ثبت کرد. عکس ماستورزو توانست جایزهی بهترین عکس خبری سال ۲۰۰۹ «وورد پرس فوتو» را از آن خود کند.
اما این تنها معترضان ایرانی نیستند که از پشتبامها را "کشف" کردهاند. آخیم مونه و اوتا کوپ دو هنرمند آلمانی هم از پشت بامها برای رساندن پیامشان به دیگران استفاده میکند. ولی کسی نمیتواند آثار هنریشان را ببیند جز با دور شدن از زمین یا استفاده از اینترنت.
این دو هنرمند تاکنون ردپایشان را روی هیجده پشتبام ساختمانهایی که به نوعی با فرهنگ و هنر سر و کار دارند در کشورهایی مانند آلمان، برزیل یا آفریقای جنوبی برجا گذاشتهاند. بخشی از پروژهی «ریموت ووردز» که آنها آن را در سال ۲۰۰۶ آن را کلید زدند. این دو در سراسر جهان جملات قصار معروف را روی پشت بام ساختمانهای بزرگ خصوصی و غیر خصوصی حک میکنند. جملههایی که تنها باید از زمین ارتفاع گرفت تا آنها را خواند. جملههایی برای چشم گوگل ارت یا گوگل مپ.
این پروژه تلاقی دنیای دیجیتال و دنیای آنالوگ است. آفرینش جملهها، ساخت و نصب حروف در دنیای واقعی اتفاق میافتد اما برای دیدن این آثار هنری و خواندن این پیامها باید به سراغ دنیای دیجیتال رفت. البته برخی جملهها در گوگل ارث یا گوگل مپ به دلیل به روز نشدن تصاویر ماهوارهای قابل مشاهده نیستند. برای مثال جملهی "In art we trust" بر پشت بام ساختمانی در شهر کلن. طول میکشد تا ماهوارهها از پیامهای بر روی پشت بامها عکس بگیرند.
پیامهایی زمینی برای «فضاییها»
مونه که عکاس و تحصیلکردهی رشتهی هنر در رسانه است مجذوب دنیای دیجیتال است. دنیایی که به اعتقاد او سرعت رشدش از فهم انسان فراتر است. هیچ دادهای و هیچ گوشهای از چشم گوگل و شرکا دور نمیماند. مونه تصمیم گرفت به جای این که تنها به تماشای تسلط جهان دیجیتال بر زمین و انسان بنشیند، از این کانال برای رساندن پیام خود استفاده کند. پشت بامها فضاهای آزاد و از نظر حقوقی، مناطق «هنوز آزاد» این جهان هستند. عرصهای برای نافرمانی مدنی.
از آنجا که سرعت وضع قانون هنوز به سرعت تغییرات تکنولوژیک نرسیده است، مونه از این فضاهای بیتعلق به قانون با هیجان دزدکانهای استفاده میکند.
این دو هنرمند از نویسندگان، هنرمندان، دانشمندان یا روزنامهنگاران میخواهند که جملهای را برای این پروژه پیشنهاد کنند یا خود پیامی برای عکسهای هوایی خلق کنند.
برای مثال «نمیبینم، چیزی را که نمیبینم» که از ماه مه سال ۲۰۰۸ تاکنون بر روی یکی از پشت بامها به چشم میخورد. این جمله از هینز فورستر، فیزیکدان اتریشی است که تحت تاثیر لودویگ ویتگنشتاین، فیلسوف اتریشی بود. ژورنالیستی که این جمله را پیشنهاد کرده است در توضیح این جمله میگوید: «منظور نوعی "عمل کردن کورکورانه" است. ما همیشه از یک مجموعهی ممکن تنها بخشهایی را بیرون میآوریم که برایمان مهم هستند، چیزهایی را که میشناسیم، و آنها را پایه و اساس عملمان قرار میدهیم. چیزی را که نمیبینیم، درک هم نمیکنیم.» نوعی زاویهی کور در فهم و درک انسان. زاویهی کوری که به بهترین شکل میتوان آن را در رانندگی سراغ گرفت. دوچرخهسواری که در زاویهی کور آینهی بغل دیده نمیشود ولی آنجاست و اگر سر را برگردانیم، او را خواهیم دید.
بر پشت بام آکادمی هنر برلین این جمله نقش بسته شده است «Off Limit for Google». جملهای از کلاوس استک مدیر آکادمی هنر برلین که میخواهد با این جمله پیامی در اعتراض به ذخیرهی دادههای کاربران توسط گوگل و ماشینهای جستجوی آنلاین فرستاده باشد. پیام «از آکادمی برلین عکاسی ممنوع» به اعتقاد او پیامی است برای «جاسوسان از آسمان» و «خوشباوران» در زمین.
اما پشت بامهای خطاطی شدهای را که هنوز ماهوارهها کشف نکردهاند میتوان در عکسهای هوایی به نظاره نشست. بر روی سایت «ریموت ووردز» می توان سفری مجازی به دنیای این نوشتهها کرد. تاکنون نمایشگاههایی هم از عکسهای هوایی آثار این دو هنرمند بر پا شده است.
یلدا کیانی
تحریریه: مصطفی ملکان