پیام انتخابات هفتم اسفند و گوشهایی که باید آن را بشنوند
۱۳۹۴ اسفند ۱۰, دوشنبهنتایج انتخابات دهمین دور مجلس شورای اسلامی و پنجمین دور خبرگان رهبری کم و بیش قطعی شده است. اگرچه لیست نهایی راهیافتگان به دو مجلس در تمامی حوزههای انتخابی هنوز کامل نیست و در برخی حوزهها نیز انتخابات به مرحله دوم کشیده شده اما آنچه مسلم است، نتایج زیر است:
در مجلس خبرگان رهبری، رئیس کنونی این مجلس کرسیاش را از دست داد. مصباح یزدی، که مغز متفکر جریان تندرو شناخته میشود نیز به خبرگان راه پیدا نکرد. احمد جنتی، دبیر مقتدر شورای نگهبان که خود بسیاری از نامزدها را رد صلاحیت کرده بود، در رده آخر لیست برندگان تهران قرار گرفت و شنیدههای تاییدنشده حاکی از آن است که کسب همین جایگاه نیز برای او با مصلحت صورت گرفته و در حقیقت او حذف شده بود.
در مجلس شورای اسلامی، لیست ۳۰ نفره اصلاحطلبان در تهران به تمامی برنده شد و در حقیقت تمام صندلیهای تهران در اختیار اصلاحطلبان خواهد بود. نتیجه در سراسر کشور هم تاکنون حاکی از اختلاف کم اصلاحطلبان با اصولگرایان است به طوری که اگر برخی از برندههای مستقل را جزو اصلاحطلبان قلمداد کنیم، تعداد کل آنها در مجلس آینده از اصولگرایان بیشتر خواهد بود.
صفحه ویژه: انتخابات ۹۴
آیا این نتایج را میتوان زیر عنوان کلی "پیروزی اصلاحطلبان" جمع کرد؟ اگر چنین است اصلاحطلبان پس از این پیروزی چه باید بکنند؟ مردمی که این پیروزی را رقم زدند جایگاهشان کجاست و آیا از این پس خواهند توانست خواستههای خود را از طریق مجلس پیگیری کنند؟
رضا علیجانی تحلیلگر سیاسی مقیم پاریس در گفتوگو با دویچهوله به این پرسشها پاسخ داده است. او در ابتدا بر این نکته تاکید میکند که پیروزی اصلاحطلبان یک "پیروزی مرحلهای" است بدین معنا که یک هدفگیری حداقلی انجام شده بود و حالا این حداقل برآورده شده است. او نتیجه این هدف اولیه را ورود سه جریان قوی به مجلس دهم میداند: اصلاحطلبان، محافظهکاران و جریان مستقل.
به نظر علیجانی اصلاحطلبان برای اولین بار بعد از مجلس ششم میتوانند یک فراکسیون مستقل و قوی داشته باشند و ضعف عملکرد فراکسیونهایشان در مجلس قبلی را جبران کنند.
دستور رفع حصر؛ اولین پاسخ به پیام مردم
بسیاری از تحلیلگران نتایج انتخابات مجلس خبرگان و شورای اسلامی را "نه" به سیاستهای تندروانه جناح اقتدارگرا و در رأس آن خامنهای میدانند. این گروه معتقدند که این انتخابات مانند رفراندومی بود که نظر نهایی مردم را درباره روش اداره کشور بیان کرد.
علیجانی نیز گیرنده اصلی این پیام مردم را شخص خامنهای میداند و معتقد است در حال حاضر و پس از اعلام این پیام از سوی مردم دو راه در برابر جناح تندرو وجود دارد: یکی اینکه همان مسیر قبلی را ادامه دهد و بخواهد شکست در انتخابات را یا کمرنگ کند و یا به اشتباهات تاکتیکی نسبت دهد نه استراتژیک، مثل اینکه اگر فلان کس نامزد میشد یا اگر فلانطور لیست اعلام میکردیم حتما برنده میشدیم. در حقیقت در این راه خبری از تغییر استراتژی و مسیر وجود ندارد.
بیشتر بخوانید: تفسیر: از پیروزی "امید" تو را چه حاصل!
در صورت انتخاب این مسیر، به گفته علیجانی "این سیکل معیوب ادامه پیدا میکند" و این به ضرر منافع ملی و نیز به زیان روند تدریجی به سوی دموکراسی است.
اما راه دوم در برابر جناح اقتدارگرا این است که پیام مردم را بشنود و به آن پاسخ دهد. اولین و سریعترین پاسخ نیز، از نظر علیجانی، دستور رفع حصر موسوی، کروبی و رهنورد از سوی خامنهای است.
او میگوید: «الان آقایان موسوی و کروبی و خانم رهنورد اعلام کردهاند که رای میدهند. در واقع قدم اول را برای باز کردن گره کور حصر برداشتهاند. اگر به این پاسخ مثبت داده شود، اگر در کار دولت کارشکنی نشود، اگر در چرخه تصمیمگیری در مجلس همسو با دولت کارشکنی نشود میتوان امیدواریهایی داشت. من البته امید چندانی به شنیدن این پیام ندارم، ولی مطلقا هم ناامید نیستم.»
"مجلس مقتدر میتواند فضاسازی سیاسی کند"
برخی از تحلیلگران معتقدند هرچند ترکیب مجلس دهم با مجلس نهم تفاوت دارد اما اصولا مجلس در سیاستهای کلان کشور نقش پررنگی ندارد و این شخص ولی فقیه است که این سیاستها را حتی در آنجایی که در مجلس تعیین میشوند با یک حکم حکومتی تدوین میکند.
رضا علیجانی در این باره میگوید: «بله، در سیاستهای کلان از ابتدای انقلاب تا حالا هم مجلس خیلی کارهای نبوده. ولی مجلس میتواند فضاسازی سیاسی بکند، حتی در آن تصمیمات کلان. یعنی اگر همسو با ملت باشد، ولو اینکه راس هرم سیاسی هم سیاست دیگری داشته باشد، ولی مجلس میتواند به نفع سیاست دیگر که همسو با دولت و افکارعمومی جامعه مدنی است، آن را تا حدی تقویت بکند. ولی پایینتر از این تصمیمهای کلان بههرحال مجلس در رابطه با وزرا، در رابطه با بودجه کشور، در رابطه با برخی شوراهایی که مجلس هم در آن نماینده دارد و شوراهای تصمیمگیری مهمی هستند نقش دارد.»
"دولت دیگر بهانهای ندارد"
دو سال از آغاز کار دولت روحانی میگذرد. در این دو سال مجلس نهم یکی از موانع اصلی دولت بر سر راه عزل و نصب وزرا، تعیین سیاستهای اقتصادی و نیز تغییرات اندک در موضوعات فرهنگی و ا جتماعی بوده است.
نتایجی که تا کنون از انتخابات مجلس دهم اعلام شده نشان میدهد که مجلس آینده همگام با دولت خواهد بود. آیا دولت میتواند از این فرصت به بهترین نحو استفاده کند؟
بیشتر بخوانید: واکنش متفاوت اصولگرایان به نتایج انتخابات هفتم اسفند
رضا علیجانی میگوید: «دولت از گردنه برجام عبور کرده، از گردنه انتخابات مجلس هم عبور کرده. حالا دولت میتواند با پشتیبانی این رای با اعتماد به نفس بیشتری مطالبات اقتصادی و سیاسیای را که رایدهندگان داشتهاند محقق کند. همچنین جامعه مدنی از یکسو و فراکسیون اصلاحطلبان از سوی دیگر میتوانند هم به دولت کمک کنند و هم از دولت متوقع باشند، بهویژه در عرصه سیاست داخلی و آزادیها و حقوق بشر که دولت در آن خیلی فعال نبوده است.»
به نظر این فعال سیاسی ملی مذهبی، حمایت جامعه مدنی از دولت تا کنون حمایتی نسبی و انتقادی بوده و دولت در رابطه با برخی از مسائل داخلی کارنامه قبولی ندارد.
او ادامه میدهد: «الان دیگر به نظر من جاده برای دولت هموارتر است و حالا میتواند در برابر جریان تندرو و نیروهایی که مانع حرکت دولت در ساختار قدرت در ایران هستند، با استحکام بیشتری بایستد. میتواند با تحلیلهای کارشناسی قوی که حتی در مقابل آقای خامنهای قرار میدهد، نشان بدهد که مردم در این انتخابات به سیاست دیگری رای دادهاند.»
"رفسنجانی میتواند در خبرگان آینده تاثیرگذار باشد"
اکبر هاشمی رفسنجانی که صلاحیتش برای انتخابات ریاست جمهوری از سوی شورای نگهبان رد شده بود، حالا در انتخابات خبرگان با کسب بیش از دو میلیون و ۳۰۰ هزار رأی در جایگاه اول تهران قرار گرفت.
مجلس خبرگان پنجم با توجه به بیماری و کهولت سن خامنهای مجلس مهمی است چرا که احتمالا در دوره هشت ساله خود باید رهبر آینده ایران را تعیین کند. رأی بالای رفسنجانی در این انتخابات آیا میتواند میزان تاثیرگذاری او را در خبرگان آینده بالا ببرد؟
رضا علیجانی میگوید: «اگر آقای هاشمی در دوره انتقال از آقای خمینی به خامنهای اجماعساز بود، الان میتواند اجماع خرابکن باشد. یعنی اگر حداقل یک سوم مجلس با طیف آقای روحانی و آقای هاشمی باشند، آنها نقشآفرینی خواهند کرد. موقعی که تعیین رهبر آینده گره بخورد، امثال آقای شاهرودی و حسن روحانی میتوانند مرضیالطرفین باشند و این گره را باز کنند.»
بیشتر بخوانید: بازتاب نتایج انتخابات ایران در مطبوعات آلمان؛ "محاسبات روحانی درست درآمد"
برخی از تحلیلگران معتقدند که اصولا نقش خبرگان در انتخاب رهبر آینده خیلی تعیینکننده نیست و احتمالا رهبر آینده در محافل پنهانی دیگری انتخاب خواهد شد.
پاسخ علیجانی به این گروه این است: «فراموش نکنیم که بخش مهمی از روحانیت از عملکرد ۲۰ ساله آقای خامنهای، بهویژه در ۱۰ساله اخیر، زیاد راضی نیستند. حمایتهایی که از احمدینژاد در برابر روحانیت کرد، حمایتهایی که از سپاه دارد میکند، از مداحها میکند، بیبصیرتی مطلقی که در فرایند انتخابات ۸۸ نشان داد و دیگر اشتباهات خیلی محرز و بارز ایشان. بههرحال این نارضایتیها در روحانیت محافظهکار و ملاحظهکار سربزنگاه خودش را نشان میدهد. از آنجایی که نزدیک به ۴۰درصد مجلس خبرگان آینده بین دو جناح مشترک هستند، اگر رای آنها را سیال بدانیم، منتفی نخواهد بود اینکه در روزی که میخواهند رهبر جدید را انتخاب کنند، این رأیهای سیال به سمت هاشمی و سیاستهای این طرفی چرخش داشته باشند.»
مجموعه رأیهایی که نزدیک به ۳۰ میلیون از ایرانیها روز هفتم اسفندماه به صندوقهای انتخابات مجلس شورای اسلامی و خبرگان رهبری ریختند، از نظر بسیاری از کارشناسان حاوی یک پیام روشن بود. آیا گوش شنوایی برای شنیدن این پیام در حاکمیت اقتدارگرای ایران وجود دارد؟