گرایش به راست قشرهای میانی جامعه آلمان • معرفی کتاب
۱۳۹۴ آبان ۲۵, دوشنبهبحث بر سر پناهجویان و سیاست جدید دولت آلمان در این زمینه، تنها به روشنگری دربارهی وضعیت نابسامان آوارگان جنگی و جلب همبستگی گروههای دموکراتیک این جامعه نیانجامیده، بلکه کارزار تبلیغاتی ضد انسانی جنبشهای راستگرایانی مانند "پگیدا" و "آلترناتیوی برای آلمان" را هم تقویت کرده است.
لیانه بدنارتس و کریستف گیزا، دو روزنامهنگار آلمانی این موضوع حاد سیاسیـ اجتماعی را دستمایهی کتاب خود که "شهروندان خطرناک ـ راستگرایان نوین در پی جذب اقشار میانی" عنوان دارد، قرار دادهاند. این دو هنگام بررسی چگونگی شکلگیری جنبش نوین راستگرایان در این کشور، به اندیشههای "روشنفکرانی" مانند مولر فاندن بروک، اسوالد اشپنگلر و کارل اشمیت، که الهامبخش "انقلاب محافظهکارانهی" سالهای دههی ۱۹۲۰ بودند، اشاره میکنند و رهبران راستگرایان کنونی آلمان را ادامهدهندهی "راه سوم" پیشنهادی آنان میدانند.
این اندیشمندان در آثار خود اشکال حکومتی دموکراتیک و کمونیستی را زیر سوال میبردند و در عین حال میکوشیدند از "تودهی نازیها" که آنان را در ردیف اراذل و اوباش میدانستند، نیز فاصله بگیرند. اشمیت به ویژه از چهرههای برجستهی این دیدگاه در قرن بیستم بود و کتابهای متعددی دربارهی چگونگی استفاده از قدرت سیاسی نیز تدوین کرد. او بهطور کلی برقراری روابط و مناسبات دموکراتیک در جوامع را رد میکرد و به اقتدار رهبر، در صدر جامعهای تخیلی باور داشت. اشمیت به رعایت حقوق اقلیتها پایبند نبود و برای "روشنفکران" به عنوان نخبگان جامعه امتیازهای ویژهای طلب میکرد. به باور او "همانگونه که اخلاق به خیر و شر، زیباییشناسی و هنر به زیبا و زشت، اقتصاد به سود و زیان میپردازد، موضوع سیاست نیز بررسی صفبندیهای دوست و دشمن است." (كتاب "مفهوم امر سياسی" نوشتهی کارل اشميت با برگردان ياشار جيرانی و رسول نمازی به فارسی در انتشارات ققنوس منتشر شده است.)
تشابه معیارها
نویسندگان کتاب "شهروندان خطرناک" با شرح سازههای این "راه سوم" قرن بیستمی، به شباهتهای آنها با ارزشها یا ضدارزشهای راستگرایان نوین آلمان در قرن بیست و یکم میپردازند و در توضیح بیگانگی راستگرایان با موازین دموکراسی، همچنین ضدیت آنان با پیوندهای غربی و مداراجویی مینویسند: «دشمنان این گروه احزاب حکومتی، اروپا و واحد پول آن یورو و جامعهی آزادی است که ازدواج همجنسگرایان و مهاجرت را مجاز میشمرد.»
به نظر این گروه، حضور پناهجویان، به ویژه پناهجویان مسلمان در آلمان، جامعه را به سوی اسلامیشدن هدایت میکند. این راستگرایان خود را نمایندهی خلق و "صدای تودهی مردم" معرفی میکنند، مدعی هستند که قربانی اتخاذ "سیاستهای بهظاهر درست" و "جنون جندر" شدهاند و همفکران خود را به "اعتراض و مقاومت" فرامیخوانند. "آزادی جدید"، "آزاد و غریب"، "نرگس آبی" و "استقلال"، عنوانهای روزنامهها و رسانههای این راستگرایان است که خواهان برقراری حکومتی تودهای، ضدغربی و ضد لیبرال هستند.
روشهای اعتراضی عاریه گرفته از چپ
به نظر نویسندگان کتاب، شیوهی مبارزهی راستگرایان نوین آلمان، با سنتاعتراضی گروههای چپ در اروپای پس از جنگ جهانی دوم پیوند دارد: برگزاری تظاهرات، تابو شکنی هدفمند در عرصهی زبان و ابداع اصطلاحات جدید، از جمله شناسههای این سنت است. نمایندگان جنبش راستگرایان آلمان اکنون میکوشند با استفاده از این ابزارها بر بحث و گفتمان عمومی تاثیر بگذارند و «هژمونی فرهنگی نوع آنتونیو گرامشی» را برقرار کنند. به باور نویسندگان این کتاب، روزنامهنگاران محافظهکار افراطی رسانههایی مانند "فوکوس"، "سیسرو" و "ولت"، همچنین گروههای مسیحی راستگرا، پشتیبانان اصلی این گروه را تشکیل میدهند که در سالهای گذشته "موفقیتهای بسیاری" کسب کرده است.
به نظر منتقد روزنامهی تاتس "شهروندان خطرناک"، کتابی خواندنی و مهم است که تمام جوانب مسئلهای به نام راستگرایی در این کشور را مورد بررسی قرار داده و تنها یک پرسش را بیپاسخ گذاشته است: این که چرا بخشی از اقشار میانهی آلمان در سالهای پیش به گرایشهای راستگرایانه روی آوردهاند و از تسلط تفکری اقتدارگرایانه و ضد لیبرال پشتیبانی میکنند.