گزارش تصویری: دو مرد یهودی در بنبست عشق و سکس
۱۳۸۹ خرداد ۱, شنبهداستان فیلم "تو نباید عشق بورزی" پیرامون عشق ممنوع بین دو مرد متعصب یهودی دور میزند که فشارهای طاقتفرسای جامعهای سنتی و بسته را تاب نمیآورند و چاره را نه در روشنگری، بلکه در تندادن به موازین خشک و غیرانسانی دینی میبینند. تاباکمن با تصاویری گویا پیآمدهای ویرانگر خشکهمقدسی، ارزشهای اخلاقی افراطی و اعمال و حفظ آنها را در جامعهای مدرننما مینمایاند. "تو نباید عشق بورزی" به موضوعی میپردازد که بهزعم خشکاندیشان متعصب "وجود ندارد، چون ممنوع است."
ممنوعیت فاجعهبار
رنگ سیاه در اولین کار سینمایی تاباکمن، نشان ممنوعیت است. در ابتدای فیلم، پردهای سیاه همراه با صدای تشویشبرانگیز ریزش بارانی شلاقی، مدتها نگاه بیننده را به خود میگیرد. وقتی نوری ضعیف صحنه را روشن میکند، مردی با ظاهری خاخاموار جلوی دوربین قرار میگیرد و میکوشد با کوبیدن سنگ، قفل در یک مغازهی قصابی را بشکند. از آنجا که این تلاش مدتی به طول میانجامد، دوربین در "نمایی متوسط" به جستجوی موتیفهای دیگر در صحنه چرخ میزند و روی آگهی مرگ صاحب قصابی در "نمایی درشت" ثابت میماند. سیاهی، تنگی، مرگ، استیصال و تسلیم... خط اصلی فیلم "تو نباید عشق بورزی" است که حیم تاباکمن در بیشتر نماهای فیلم آن را دنبال میکند.
داستان فیلم
آرون و عزری، هر دو در یکی از محلههای ارتدکسهای یهودی در اورشلیم به شیوهی "مذهبیون واقعی" زندگی میکنند. هر دو برای فراگیری تورات به مدرسهی وابستهبه کنیسهی محل میروند و آنجا با خاخام کنیسه به بحث و گفتوگو دربارهی "کلام و نیت پروردگار عالم" میپردازند. آرون حتی ازدواج کرده و چهار فرزند دارد. زن آرون،ریوکا (Rivka)، چنان به اصول دین پایبند است که بدون روسری یا کلاه گیس در ملاء عام ظاهر نمیشود. این دو هرچند اتاق خواب مشترکی دارند، ولی در دو تخت یکنفره، جدا از یکدیگر میخوابند و وقتی یکی مایل به "نزدیکی" با دیگری است، تخت را دور از نگاه فرزندان نابالغ خود، به کنار تخت دیگری سُر میدهد.
آرون و عزری،ولی در یک تخت یکنفره در اتاقی زیرشیروانی با هم عشق میورزند. آرون، ابتدا، وقتی به احساسات شدید خود نسبت به عزری پی میبرد، آن را "آزمایشی از سوی خدا برای محکزدن ایمان" خود ارزیابی میکند، با این تفسیر که "ما هر دو از این امتحان سربلند بیرون میآئیم". ولی وقتی عشق شورانگیزش به عزری توان پایداری را در او میشکند، "ننگ" همه چیز را بهجان میخرد: در برابر خاخام کنیسه که به او هشدار میدهد، دست از "زشتکاری" بردارد و به راه راست هدایت شود، میگوید: «پیش از عشق به عزری من مرده بودم و حالا احساس میکنم که زندهام»!
همین حس زندگی، به آرون جسارت ایستادگی در برابر "گروهفشار ارتدکسهای یهودیمحله" را هم میدهد که به عنوان "محافظان ارزشهای اخلاقی" روابط شخصی و خصوصی ساکنان محله را زیر نظر دارند و هرگاه خطایی از کسی سر بزند، او را "تنبیه" میکنند. آرون، خود عضو یکی از این "گروههای فشار" است و از "عفت و عصمت" سارا، یکی از زنان محل "پاسداری" میکند. سارا پس از فوت شوهرش با مردی رابطهی عاشقانه برقرار کرده است...
محدودیت نظر، محدودیت لوکیشن
حیم تاباکمن که ۳۵ سال دارد، در اولین فیلم سینمایی بلند خود دنیای تنگ این بنیادگرایان یهودی را بازمیتاباند؛ دنیایی که در آن عشق و لذت جایی ندارد و قواعد مذهبی بر جزییترین و بیاهمیتترین رفتارها و برخوردهای انسانی حاکم است. کسانی که پایبند سرسخت این موازیند، خود را "برگزیدگان خدا" مینامند و با اجرای "احکام امر به معروف و نهی از منکر" احساس میکنند که به او نزدیکترند. حیم تاباکمن برای نشان دادن این محدودیت و تنگی، نماهای فیلم را تنها در چند لوکیشن محدود (مغازهی قصابی، مدرسهی توراتخوانی، خانه آرون و چند نمای بیرونی) فیلمبرداری کرده است.
"تو نباید عشق بورزی"، هرچند داستانی پرکشش و جذاب دارد، ولی فیلمی است که بر دنیای درونی شخصیتها و سیر شکلگیری و تکامل آناستوار است. حیم تاباکمن برای بازتاباندن این دنیا از تصاویر کلیشهای سود نمیگیرد. شاید به همین دلیل عنوان انگلیسی فیلم " Eyes Wide Open " است.
"تو نباید عشق بورزی" که سال پیش در جشنوارهی بینالمللی فیلم کان نشان داده شد و تا بهحال جوایز بسیاری را از آن خود کرده است، از روز ۲۰ ماه مه در سینماهای آلمان به نمایش در میآید.
مشخصات فیلم:
Du sollst nicht lieben, Israel/Frankreich/Deutschland 2009, 90 Min., FSK ab 12, von Haim Tabakman, mit Zohar Shtrauss, Ran Danker, Tinkerbell
برای دیدن نماهای فیلم روی نشانهی » کلیک کنید:
FF/MM