"یادآوری جنایات فاشیسم و کمونیسم، ضرورت مبرم روز"
۱۳۹۷ شهریور ۱, پنجشنبهرژیمهای هیتلر و استالین روز ۲۳ اوت ۱۹۳۹ قراردادی امضا کردند که سرنوشتی شوم را برای لهستان رقم زد. در ظاهر قراردادی بود که طبق آن آلمان و شوروی به عدم تجاوز به خاک یکدیگر متعهد میشدند، ولی متمم محرمانه قرارداد ناظر بر تقسیم لهستان میان دو قدرت بزرگ آن زمان اروپا بود. چند روز بعد از امضای قرارداد یادشده ارتش آلمان هیتلری حمله به لهستان را آغاز کرد و به این ترتیب جنگ جهانی دوم آغاز شد، جنگی که شوروی استالین هم از آن در امان نماند و یک سال بعد قوای هیتلر به این کشور هم حمله کردند. با این همه، امضای قرارداد یادشده فصلی سیاه در مناسبات بینالمللی و سرنوشت مردم اروپا به شمار میرود.
سال ۲۰۰۸ روز ۲۳ اوت به پیشنهاد شماری از ناراضیان کشورهای بلوک شرق سابق و تعدادی از نمایندگان پارلمان اروپا به عنوان روز اروپایی بزرگداشت قربانیان فاشیسم و استالینیسم تعیین شد.
البته تبانی مسکو و برلین تنها به تقسیم لهستان محدود نماند، بلکه در قرارداد دیگری هم که بعداَ میان مسکو و برلین امضا شد، شوروی اجازه یافت سه جمهوری حوزه بالتیک را تصرف و به خاک خود ضمیمه کند. در همین رابطه برای مثال سال ۱۹۴۰ لیتوانی به اشغال شوروی درآمد و سپس هم به دست قوای هیتلری مهاجم به شوروی افتاد. سال ۱۹۴۵ که جنگ پایان یافت، لیتوانی دوباره زیر سلطه شوروی قرار گرفت. در مجموع، برای مثال، در دست به دستشدنها و حملات و تصفیهها و سرکوبها در فاصله ۱۹۴۰ تا ۱۹۵۳ یک سوم جمعیت لیتوانی قربانی شدند.
فنای حرمت و هویت انسان
امسال، یعنی در دهمین سالگرد تعیین روز برای بزرگداشت قربانیان فاشیسم و استالینیسم، "بنیاد واکاوی پرونده دیکتاتوری در آلمان شرقی" در برلین کتابی منتشر کرده است حاوی عکسها و متنهایی از ۱۱۹ محل شاخص مربوط به سرکوبهای دوران شوروی و آلمان هیتلری در ۳۵ کشور. علاوه بر این، بانک اطلاعاتی بنیاد دادهها و یافتههای ۷ هزار موزه و محلهای یادبود قربانیان در سراسر جهان را نیز جمعآوری کرده است.
خانم آنا کامینسکی، رئیس بنیاد واکاوی دیکتاتوری در آلمان شرقی، در مصاحبه با دویچه وله گفته است که یکی از پرکششترین و میخکوبکنندهترین نمادهای یادبود مجسمهای برنزی در پراگ است که مردی را در حال فرود آمدن از یک پله نشان میدهد. او هر چه پایینتر میآید نابودتر و کوچکتر میشود، به طوری که در انتها تنها ردپای او دیده میشود. به گفته مانیسکی این طرح به خوبی نشان میدهد که دیکتاتوریهای مبتنی بر زور و قهر با انسان و حقوق و حرمت او چه میکنند: «انسان در این نظامها از حیث موجودیت، هویت، شخصیت و نیز به لحاظ جسم و جان فنا میشود».
در قیاس با سایر کشورها آلمان پس از فروپاشی اتحاد شوروی در زمینه بررسی و واکاوی کارکرد و میراث دیکتاتوری سرعت عمل و برنامه جامعی را به جریان انداخته است. از همین رو این کشور دارای بیشترین محلهای بزرگداشت قربانیان است که برای بسیاری از کشورهای دیگر هم الگو بوده است. به گفته کامینسکی البته تفاوتها در شدت و ابعاد دیکتاتوری در کشورهای مختلف تبعا در الگوبرداری تاثیر خود را دارد، هر چند که سرکوبها و جنایاتهای نظامهای کمونیستی در خارج از اروپا کمتر برجسته و شناختهشده بودهاند. از این رو، کتاب تازه انتشار یافته، هم بر روی قربانیان تصفیههای خونین و قحطیهای دوران استالین ممترکز است، هم به جنایتی به نام "انقلاب فرهنگی" در چین و قربانیان آن میپردازد؛ هم روی قتلعام خمرهای سرخ در کامبوج مکث میکند و هم نگاهی به سرکوبها و اعدامها در اتیوپی زیر سلطه حکومت هوادار شوروی در دهههای ۱۹۸۰ و ۱۹۹۰ میاندازد.
برخوردی متفاوت
تا فروپاشی شوروی یک سوم جمعیت جهان زیر سلطه نظامهای دیکتاتوری کمونیستی زندگی میکردند.
در این رابطه کامینسکی به این واقعیت اشاره میکند که کشورهای شرق اروپا هم که تا سال ۱۹۸۹ جزء همین کشورها بودند به هیچوجه تجربه سرکوبها و ویرانگریهای شوروی دوران استالین یا قتلعامهای خمرهای سرخ در کامبوج را نداشتند.
جنبهای از بزرگداشتها و مکانهای اختصاص یافته به آنها به مقاومتها و قربانیان آنها برمیگردد. در مجارستان طرحی در دست اجرا بود که به یادآوری سرکوب قیام سال ۱۹۵۶ و بزرگداشت قربانیان آن اختصاص داشت که البته با مخالفت دولت کنونی به شکست انجامید. در جمهوری چک تمرکز عمده بر یادآوری سرکوب "بهار پراگ" و قربانیان آن است. در روسیه یادآوری سرنوشت و بزرگداشت قربانیان "ترور بزرگ"، تصفیههای خونین دوران استالین در حزب و جامعه شوروی، محوریت دارد. گروهها و فعالان مدنی پیوسته در پی یافتن رد و آثار بیشتری از اردوگاههای مجازات و کار اجباری و نیز قبرهای دستهجمعی آن جنایت بودهاند. کامینسکی مشکل را در این میداند که بسیاری از بقایا و ردهای این مکانها زیر زباله یا زیر ساختمانهای تازه مدفون شدهاند. یکی از محلهای اعدام دوران استالین هم به محلی برای تمرین ورزشکاران رشته تیراندازی بدل شده است؛ نمونهای انزجاورآور از برخورد با گذشته.
آنا کامینسکی در ادامه گفتوگوی خود با دویچه وله میگوید که سی سال پس از سقوط اتحاد شوروی و پایان پرونده دیکتاتوری در شرق و مرکز اروپا هنوز هم بررسی و واکاوی جنایات آن دوران به پایان نرسیده است؛ به خصوص سرکوبهای مرئی و نامرئیای که روزانه علیه شهروندان در جریان بوده است. فرد در آن نظامها هیچگاه نمیتوانست مطمئن باشد که با نقض قوانین و مقررات اغلب نانوشته از هستی ساقط نشود یا سر از زندان درنیاورد. کامینسکی میگوید که روشن ساختن ابعاد و زوایای این سرکوبها و ارعابهای روانی روزانه بیش از هر چیز دیگری میتواند روشنگر تفاوت میان نظامهای دیکتاتوری و دموکراتیک باشد.
در همین حال، فرانس تیمرمن، معاون کمیسیون اتحادیه اروپا، در بیاناتی به مناسبت روز ۲۳ اوت، ضمن اشاره به "پیامدهای دهشتناک قرارداد استالین- هیتلر" بزرگداشت قربانیان جنگ جهانی دوم و یادآوری آنها و سلطه نظامهای دیکتاتوری را امروز حائز اهمیتی دو چندان دانسته است، زیرا به گفته او دوباره "ما با گفتارها و رویکردهای راستگرایان افراطی و ناسیونالیستها و هواداران قطبیسازی فضای جوامع روبرو هستیم که معطوف به بیاحترامی به حقوق و حرمت انسان، دولت مبتنی بر قانون و حقوق و نیز کل مبانی دمکراتیک زیست اجتماعی است."