یادمان قتلهای زنجیرهای با حضور بستگان قربانیان در هانوفر
۱۳۹۷ آذر ۱۸, یکشنبهبیست سال گذشت، اما برای بسیاری از آشنایان و بازماندگان قربانیان ترورهای موسوم به قتلهای زنجیرهای انگار همین دیروز بود که خبر پیدا شدن جسد شماری از روشنفکران و دگراندیشان یکی پس از دیگری فضای خفقانآور پاییز ۷۷ را سیاهتر و هولناکتر میکرد.
به این مناسبت در روزهای جمعه و شنبه، ۱۶ و ۱۷ آذرماه ۹۷ (هفتم و هشتم دسامبر) مراسمی در هانوفر، مرکز ایالت نیدرزاکسن آلمان، برگزار شد که بستگان تعدادی از قربانیان نیز در آن حضور داشتند.
یادمان بیستمین سالگرد جنایاتی که هنوز بسیاری از جزئیات آن در ابهام است به دعوت خانواده محمد جعفر پوینده، نویسنده، مترجم و عضو کانون نویسندگان، و کانون کنشگران دموکرات و سوسیالیست هانوفر برگزار شد.
برای بزرگداشت یاد قربانیان قتلهای سیاسی سال ۷۷ مراسم مختلفی در خارج از کشور برگزار شده است. در ایران نیز پرستو فروهر، دختر داریوش فروهر و پروانه اسکندری، موفق شد برای دومین سال پیاپی طی دو دهه گذشته، اول آذر ماه مراسم یادبودی برای پدر و مادر خود در سکونتگاه و قتلگاه آنها برگزار کند. همچنین دو روز پیش از آن کانون نویسندگان ایران "یادمان دادخواهانه بیستمین سالگرد قتل سیاسی محمد مختاری و محمد جعفر پوینده"، اعضای این کانون را در تهران برگزار کرده بود.
نخستین نمایش عمومی فیلم مستندی درباره قتلهای سیاسی سال ۷۷، برگزاری نمایشگاهی از آثار سه نفر از بازماندگان و دو هنرمند دیگر و حضور جمع بزرگی از شهرها و کشورهای مختلف، از جمله ویژگیهای برنامه یادمان در هانوفر بود، و برگزارکنندگان بر جنبه کمنظیرتری در این برنامه تاکید دارند.
ویژگی مراسم یادمان در هانوفر
سیما صاحبی، همسر زندهیاد پوینده، برنامه یادمان قتلهای سیاسی سال ۷۷ در هانوفر را ویژه توصیف کرده و درباره این ویژگی به دویچهوله فارسی گفته است: «در یادمانهایی که در سالهای گذشته برگزار شده همیشه برنامهها جداگانه بوده است. مثلا پرستو فروهر برنامه خودش را داشت، من برنامههای خودم یا مثلا سهراب مختاری برای شرکت در برنامههای دیگری دعوت میشد. برای من خیلی اهمیت داشت که امسال همه خانوادهها در کنار هم باشند.»
صاحبی با ابراز خوشحالی از مشارکت بستگان حمید حاجیزاده (شاعر اهل کرمان که همراه با پسر ۹ سالهاش کارون به قتل رسید)، مجید شریف (نویسنده، مترجم و عضو هیئت تحریریه مجله "ایران فردا") و پیروز دوانی (نویسنده، پژوهشگر و فعال سیاسی چپگرا) افزود که با خانواده احمد میرعلایی و غفار حسینی نیز تماس گرفته شده اما آنها تمایل یا امکان حضور در برنامه هانوفر را نداشتهاند.
علیه فراموشی
روز جمعه، ۱۶ آذر نمایشگاهی از آثار مریم حسینزاده (همسر مختاری)، پرستو فروهر، نازنین پوینده (فرزند پوینده و صاحبی)، ابوالقاسم شمسی و بهروز نقیپور زیر عنوان "علیه فراموشی" در سالن کارگاه ایرانیان شهر هانوفر گشایش یافت که قرار است تا آخر ژانویه ادامه یابد. خانم حسینزاده و آقای نقیپور در این برنامه حضور نداشتند.
برنامههای روز شنبه در یکی از سالنهای مرکز فرهنگی "فاوست" با نمایش بخشی از فیلم مستند "زخم باز" ساخته حسین جهانی آغاز شد. در این فیلم با بهرهگیری از برخی تصویرها و فیلمهای آرشیوی، مانند ویدئوی مراسم خاکسپاری شماری از قربانیان، و در گفتوگو با چند نفر از بازماندگان و شخصیتهایی چون کاظم کردوانی و ناصر زرافشان ماجرای ترورهای سیاسی در جمهوری اسلامی بازخوانی شده است.
در ادامه برنامه حسین دوانی به مرور زندگی و فعالیتهای سیاسی برادرش پیروز پرداخت که نخستین بار در سال ۶۱ برای مدت هفت ماه به زندان افتاد. پیروز دوانی پس از پایان دومین دوره حبس که از اواخر دهه ۱۳۶۰ و به مدت چهارسال طول کشید، با اتکا به تجربههای تلخ خود از رنج و درد خانواده زندانیان، کانون حمایت از زندانیان سیاسی را تشکیل داد.
پیروز دوانی در سالهای بعد بولتنهایی را منتشر میکرد و تلاش داشت صدای همه فعالان سیاسی از گرایش مختلف را که برای کسب آزادی و برقراری دموکراسی و عدالت اجتماعی تلاش میکنند به گوش مخاطبان برساند. او از طریق همین فعالیتها با چهرههای سیاسی صاحبنامی مانند داریوش فروهر و پروانه اسکندری، که حدود نیم قرن سابقه مبارزه و فعالیت سیاسی داشتند، آشنا شده بود.
فروهر و خبر ربوده شدن پیروز دوانی
حسین دوانی میگوید برادرش که احتمال بازداشت خود را منتفی نمیدانست شماره تلفن منزل فروهرها را به اعضای خانوادهاش داده و از آنها خواسته بود هر زمان برای او اتفاقی رخ داد یا بیش از دو ساعت از خود خبری نداد با آنها تماس بگیرند. مطابق شواهد موجود پیروز دوانی سوم شهریور ۷۷ پس از خروج از خانه توسط ماموران وزارت اطلاعات ربوده و مدتی بعد به قتل رسید.
خبر ربوده شدن پیروز دوانی نخستین بار به نقل از داریوش فروهر، رهبر حزب ملت ایران، در رسانههای برون مرزی و محافل سیاسی داخلی منتشر شد. حسین دوانی میگوید مسئولان جمهوری اسلامی هیچگاه حاضر به پاسخگویی درباره سرنوشت برادرش نبودهاند اما افرادی مانند اکبر گنجی، از روزنامهنگاران پیگیر قتلهای زنجیرهای، گفتهاند قتل او با فتوای غلامحسین محسنی اژهای، معاون اول کنونی قوه قضائیه، انجام شده است. با گذشت ۲۰ سال هنوز جزئیات ربودن و قتل پیروز دوانی در ابهام مانده و جسد او هنوز پیدا نشده است.
پیروز دوانی و مجید شریف از قربانیان قتلهای سیاسی سال ۷۷ هستند که مسئولان جمهوری اسلامی نام آنها را از پرونده این قتلها حذف کردند. مهشید شریف، روانشناس و داستاننویس مقیم استکهلم سوئد، در این باره به دویچهوله گفت: «پرونده قتل مجید شریف پروسه خاصی را گذرانده است. رژیم با زیرکی میخواست این قتل سیاسی را به یک مرگ عادی بر اثر ایست قلبی تقلیل بدهد که با واکنش اولیای دم و وکیلان آنها، شیرین عبادی و ناصر زرافشان، روبرو شد.»
مهشید شریف پس از ترور همسرش نام خانوادگی خود را از فاتحی به نام او تغییر داد. او میگوید این کار با انتقادهایی به خصوص از طرف برخی فمینیستها روبرو شد اما فکر میکند این کمترین کاریست که میتوانست برای زنده نگه داشتن یاد همسرش انجام دهد.
قتل برای رضایت "خدای زمینی"
او که برای شرکت در مراسم یادمان به هانوفر آمده بود در سخنرانی خود با تاکید بر این که پرسش درباره چرایی جنایتهای سال ۷۷ همچنان مطرح است گفت: «به چه چیز نباید شک کنم؟ به مردانی که برای مرادشان آمپول هوا، یا چه میدانم آمپول پتاسیم به تنی فرو میکنند و به نام خدای زمینیشان طنابی به دور گردن مردان عاشق میپیچند، چاقو بر سینه پردرد بانویی که بیشباهت به زنان اسطورهای نیست فرو میکنند. چه باید کرد، چه باید کرد جز درخواست بیانتهای دادخواهی از این بیداد؟»
پرستو فروهر به نقل از گواهی پزشکی قانونی میگوید قتل مادرش با فرود آوردن ۲۴ ضربه چاقو بر سینهی او رخ داده است. این شیوه فجیع در مورد برخی دیگر از قربانیان سال ۷۷ از جمله حمید حاجیزاده، شاعر و پژوهشگر کرمانی، و پسر ۹ سالهاش کارون، تکرار شده است. فرخنده حاجیزاده در یک پیام صوتی که در مراسم هانوفر پخش شد میگوید برادرش با ۲۷ و پسرش با ۱۰ ضربه چاقو به قتل رسیدهاند.
ترورهای بیدادگرانه؛ پرونده همچنان گشوده
فرخنده حاجیزاده با اشاره به قتل و ترور دهها منتقد و مخالف جمهوری اسلامی در داخل و خارج از کشور و کشتار هزاران زندانی سیاسی در تابستان ۶۷ میگوید پرونده قتل برادر و برادرزادهاش همچنان گشوده است. او در پیام صوتی خود گفت: «پرونده قتلهای بیدادگرانه دیگر نیز مفتوح است. چه قتلهای قبل از پائیز خونبار ۱۳۷۷، چه قتلهایی که در پائیز ۷۷ به وقوع پیوست؛ خواه قتلهای گروهی که در زندانهای مخوف رخ داد تا شبانه قربانیانشان را در چالههای گودبرداری شده آماده مخفی کنند.»
او در بخش دیگری میگوید هنوز خبر قتل فجیع برادر و برادرزادهاش با هالهای از ابهام بر سر زبانها بود که "در ابتدای آذر پروانه اسکندری و داریوش فروهر با همان شکل و شیوه بیدادگرانه و فجیع به قتل رسیدند".
فرخنده حاجیزاده افزود: «قتل فروهرها به بهت و خشم عمومی جامعه دامن زد و فریاد بلند دادخواهی شد. اما چندی نپایید که دو تن از اعضای برجسته کانون نویسندگان ایران، محمد مختاری و محمد جعفر پوینده، از خیابان ربوده شدند و در بیابانهای اطراف تهران به قتل رسیدند و مجید شریف و پیروز دوانی نیز به جمع کشته شدگان پیوستند. این فجایع چنان واکنشی از اعتراض به پا کرد که ناگزیر شدند چهار فقره از این قتلها را در برابر معرفی چهار قاتل به اصطلاح خودسر وزارت اطلاعات به گردن بگیرند؛ برای حفظ توازن چهار قاتل، چهار مقتول.»
پرستو فروهر در سخنرانی خود در مراسم یادمان در هانوفر درباره تلاشهای صورت گرفته در دو دهه گذشته گفت: «اگرچه در ابتدا افشای ابعاد واقعی، بستر فکری و اهرم سازمانی قتلهای سیاسی، و نیز دادرسی عادلانهی این جنایتها به یک خواست مطرح در جامعه بدل شد، اما پس از چندی با اوجگیری سرکوب از یک سو و عقبنشینیهای آشکار جناح اصلاحطلب حکومت از خواستهای جامعه از سوی دیگر، نیروی پیشبرندهی دادخواهی تحلیل بسیار رفت. تلاشهایی که علیرغم این تنگناها شد نیز نتوانست ساختار قدرت را به پاسخگویی و مسئولیتپذیری وادارد.»
این هنرمند، نویسنده و فعال حقوق بشر یادآور شد که در چنین موقعیتی یادآوری و پافشاری بر دادخواهی در داخل ایران، بیش از گذشته وابسته به پیگیری بازماندگان کشتهشدگان و وکلای آنها بود که متاسفانه با تمام تلاشها نتوانستند "بر چند و چون رسیدگی قضایی تأثیر بهسزایی" بگذارند و تنها در نقد و افشاگری "روند مخدوش این رسیدگی" به موفقیتی نسبی دست یافتهاند.
دادخواهی با "ایستادگیهای کوچک"
پرستو فروهر گفت: «اما واقعیت این است که دادخواهی ما، به پیگیری قضایی یا درخواست پشتیبانی از نهادهای مدافع حقوق بشر محدود نبوده است بلکه تلاشی بوده است برای ایستادگی در برابر سرکوب سیاسی؛ برای پاسخگو کردن نهادهای قدرت؛ پرسشگری و روشنگری نسبت به بیعدالتی ساختاری؛ یادآوری جنایتها و روشنگری زمینهها و بستر سازمانی و فکری آن؛ مخالفت با مجازات اعدام و مرزبندی با شیوههای انتقامجویانه؛ ایستادگی بر سر حق یادآوری و بزرگداشت کشتهشدگان؛ تلاش برای رسوا کردن شیوههای گوناگون انکار و تحریف؛ شهادت دادن و روایت تجربهها و ساختن الگوهای کوچک ایستادگی.»
او برگزاری مراسم یادبود برای قربانیان قتلهای سیاسی را یکی از این "ایستادگیهای کوچک" توصیف کرد. پس از سخنان پرستو فروهر نوبت به سهراب مختاری رسید که از تجربه پدرش از دو سال حبس در زندانهای جمهوری اسلامی سخن گفت. او گفت این تجربه پدرش را در "موقعیت ناگزیر یک شاهد" قرار داده: «شاهدِ حقیقتِ یک دیگری.»
سهراب مختاری گفت: «چنین موقعیتی یا به عبارتی زیستن در حقیقتی که در محاصرهی دروغ و حاشاست، تراژیک است. به ویژه وقتی در تاریخ رسمی و در زبان مسلط انکار میشود و در نظم اجتماعی موجود که حاصل کارکرد قدرت در خود زبان و گفتار است به حاشیهی سکوت و مرگ رانده میشود. در چنین موقعیتی، نوشتن برای او به معنی شورش علیه زبان مسلط بود.»
دادخواهی سیاسی
سیما صاحبی به عنوان آخرین سخنران از جمع بازماندگان قربانیان قتلهای سیاسی سال ۷۷ ضمن تشکر از بستگان مجید شریف، پیروز دوانی و حمید حاجیزاده به خاطر مشارکت در مراسم یادمان بیستمین سالگرد این قتلها گفت: «شکست روند دادخواهی قضایی و حقوقی در ایران که انتظارش میرفت و نیز عوامل مسدودکنندهای که پیگیری این پرونده را در حال حاضر در سطح بینالمللی ناممکن میکنند، راه جدیدی را در روند دادخواهی برای ما گشوده است و آن دادخواهی سیاسی است.»
همسر محمد جعفر پوینده این "دادخواهی سیاسی" را تلاش برای حفظ و انتقال "اندیشههای بالنده" قربانیان از نسلی به نسل دیگر از طریق برگزاری یادمانها و انتشار مقاله و کتاب عنوان کرد تا به گفته او امید به ساختن جامعهای آزاد و چندصدایی رنگ نبازد.
"دادخواهی، یادآوریهای بیپایان" عنوان سخنرانی منیره برادران، جامعهشناس، نویسنده، پژوهشگر و زندانی سیاسی سابق بود که در دهه ۶۰ خورشیدی ۹ سال از عمر خود را در زندانهای مختلف جمهوری اسلامی گذراند و در کنار فعالیتهای روشنگرانهاش کتابها و مقالههایی درباره وضعیت زندانهای ایران و آزار و شکنجه زندانیان نوشته است. برادر او مهدی برادران خسروشاهی ۳۷ سال پیش در چنین روزهایی اعدام شده است.
برادران در کتاب "حقیقت ساده" خاطرات و تجربههای خود از زندانهای زنان در جمهوری اسلامی را بازگو میکند. این کتاب اثری بسیار تکاندهنده و افشاگرانه است. از این پژوهشگر و فعال حقوق بشری کتاب "روانشناسی شکنجه" (بررسی پدیده ارشاد در زندانهای جمهوری اسلامی ) در سال ۲۰۰۱ و کتاب "علیه فراموشی" ( بررسی تجربه کمیسیونهای حقیقتیاب) در سال ۲۰۰۵ منتشر شده است.
چرا کشتند؛ پرسش دیروز و امروز
برادران با اشاره به سوال درباره "چرایی" قتل و حذف مخالفان، معترضان و دگراندیشان در جمهوری اسلامی یادآور شد که این پرسش را دو سال پیش از پائیز ۷۷، خانوادههای اعدام شدگان تابستان ۶۷ در نامهای به وزیر وقت دادگستری نیز مطرح کردهاند و پرسش آن روز، پرسش روزها و سالهای بعد بود و همچنان پرسش امروز است.
آزار، شکنجه، حبس و قتل مخالفان، منتقدان و دگراندیشان از ابتدای شکلگیری جمهوری اسلامی در دستور کار این رژیم بوده و همهی جناحها و بخشهای حکومت به نوعی درگیر آن بودهاند. کشتار هزاران زندانی سیاسی در تابستان ۶۷ و ترور و قتلهای سیاسی سال ۷۷ دو نقطه اوج این خشونتها محسوب میشود که طی چهار دهه همواره ادامه داشته است.
منیره برادران میگوید پرسش "چرا کشتند" ندای دادخواهی و اعتراض است و پاسخ عادلانه به آن به معنای "محاکمه رژیم جمهوری اسلامی" خواهد بود. او با اشاره به این که در حکم دادگاه میکونوس در برلین رهبر جمهوری اسلامی، علی خامنهای، و شماری دیگری از مسئولان ارشد وقت به عنوان آمران ترور مخالفان معرفی شدهاند و با تذکر این که در پرونده قتلهای زنجیرهای انگشت اتهام به سوی مسئولان ارشد حکومتی است، رسیدگی عادلانه به ترورهای سیاسی چهار دهه گذشته در ایران را مستلزم تغییرات اساسی در این کشور عنوان کرد. او میگوید این پرسش نیز مطرح است که آیا در "فردای این رژیم" مستقل بودن دستگاه قضایی تحقق خواهد یافت یا خیر.
ظاهرا بر همین اساس در بیانیه کانون کنشگران دموکرات و سوسیالیست هانوفر به مناسبت یادمان بیستمین سالگرد قتلهای سیاسی در ایران که توسط ساسان شهبازی، از فعالان این کانون، در پایان مراسم خوانده شد، آمده است: «بیستمین یادمان مروری است بر آن بیداد و تلاش خستگیناپذیر خانوادههای این عزیزان و همدلان آنان برای دادخواهی. این دادخواهی چیزی نخواهد بود جز محاکمهی جمهوری اسلامی در دادگاهی مستقل، بیطرف و علنی با هدف روشن شدن ابعاد این جنایات و با امید به اینکه زندان، اعدام و شکنجه از جامعه ما رخت بربندد و حاکمان جمهوری اسلامی به جرم جنایت علیه بشریت محاکمه و محکوم شوند.»
جنایت علیه بشریت
سازمان عفو بینالملل در گزارشی ۲۰۰ صفحهای زیر عنوان «اسرار به خون آغشته؛ چرا کشتار ۶۷ جنایتی ادامهدار علیه بشریت است؟» که ۱۳ آذر ۹۷ منتشر شد مینویسد این جنایت با فتوای روحالله خمینی، رهبر وقت جمهوری اسلامی انجام گرفت. این نهاد حقوق بشری از پنج نفر به عنوان اعضای "هیئت مرگ" نام میبرد که اجرای فرمان خمینی را بر عهده داشتهاند.
از این پنج نفر یکی مصطفی پورمحمدی، وزیر دادگستری دولت اول حسن روحانی و مشاور کنونی رئیس قوه قضائیه، و یکی دیگر علیرضا آوایی، وزیر دادگستری دولت دوم روحانی است. سه نفر دیگر ابراهیم رئیسی، منصوب علی خامنهای در تولیت آستان قدس رضوی و نامزد انتخابات ریاست جمهوری سال ۹۶، حسینعلی نیری، رئیس دادگاه عالی انتظامی قضات، و محمدحسین احمدی، عضو مجلس خبرگان، معرفی شدهاند.
به کانال دویچه وله فارسی در تلگرام بپیوندید
متهمان پرونده قتلهای زنجیرهای بارها از کسانی مانند قربانعلی دری نجفآبادی، وزیر وقت اطلاعات، به عنوان یکی از آمران قتلها نام میبرند، اما سال ۹۴ همین فرد در فهرست مورد حمایت محمد خاتمی و اکبر هاشمی رفسنجانی برای انتخابات خبرگان قرار میگیرد. دری نجفآبادی اکنون نماینده خامنهای در استان مرکزی، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام و امام جمعه اراک است.
پایانبخش برنامههای روز شنبه در هانوفر اجرای موسیقی توسط گروه ماهور به سرپرستی محمود رمضانی و خوانندگی گلرخ جهانگیری بود. ساعتی پس از خاتمه این برنامه در سالن کارگاه ایرانیان که محل برگزاری نمایشگاه نقاشی یادمان است فیلم "زخم باز" به طور کامل به نمایش گذاشته شد. این نخستین نمایش عمومی این فیلم بود که سازندهاش مقیم استرالیاست.