1. پرش به گزارش
  2. پرش به منوی اصلی
  3. پرش به دیگر صفحات دویچه وله

نامه نرگس محمدی به دادستان تهران: از پزشک و درمان محرومیم

۱۳۹۷ آذر ۲۴, شنبه

نرگس محمدی، نایب رئیس کانون مدافعان حقوق بشر در حال گذراندن محکومیتی طولانی است. او که در زندان به آمبولی ریه و بیماری‌های دیگر مبتلا شده از دادستان تهران خواسته از مراقبت‌های پزشکی برای او و سایر زندانیان عدول نشود.

https://p.dw.com/p/3ABRh
عکس: picture-alliance/AP Photo/M. Girardin

نرگس محمدی، از چهره‌های سرشناس حقوق بشر ایران در حال گذراندن ۱۶ سال زندان است. او در چند سال اخیر، زندان‌های مختلفی را تجربه کرده و به بیماری‌های گوناگونی مبتلا شده است. زندان‌هایی که در آنها برای زندانیان سیاسی و عقیدتی گاه از کم‌ترین امکانات بهداشتی و درمانی نیز خبری نیست.

به گفته سازمان‌های حقوق بشری و کسانی که به دلایل سیاسی زندان‌های جمهوری اسلامی را تجربه کرده‌اند، حکومت حتی از این اهرم به عنوان وسیله‌ای برای تحت فشار گذاشتن بیشتر زندانیان استفاده می‌کند.

نرگس محمدی نیز مانند بسیاری از زندانیان سیاسی مدتهاست که از داشتن پزشک و انجام آزمایش‌های پزشکی به دلایلی که خودش می‌گوید «نامعلوم» است، محروم شده و پیگیری‌های او  در زندان و وکلای او در خارج از زندان به سرانجامی نرسیده است.

کانون مدافعان حقوق بشر گزارش داده است که خانم محمدی در نامه‌ای که در هفتم آذرماه به محمود جعفری دولت‌‌آبادی، دادستان تهران نوشته، از وضع نگران کننده جسمی خود شکایت کرده و گفته است که امکانات لازم برای کنترل‌های پزشکی و درمانی به او ارائه نمی‌شود.

در بخشی از نامه نرگس محمدی آمده است: «اینجانب قصد بزرگنمایی در مورد بیماری‌های خود را ندارم و مخالف این شیوه توسط هر شخصی حتی برای خود هستم و معتقدم این کار اجحاف در حق بیماران بدحال تر از ماست، اما یک نکته را به شما یادآور می‌شوم. زمانی که تخلیه چشم و صورت جناب دکتر رجایی را شنیدم متعاقبا مصاحبه آقای اژه‌ای را در روزنامه خواندم ‌که مسئولیت قوه قضاییه را منکر شده بودند. همچنین وقتی کشته شدن آقای دکتر کاووس سید امامی را شنیدم، مصاحبه آقای اژه‌ای مبنی بر سلب مسئولیت از سیستم قضایی را خواندم.»

نرگس محمدی پس از برشمردن احکام غیرعادلانه‌ای که به گفته او بر پایه اتهامات دروغ و بی‌اساس داده شده‌اند، به دادستان تهران نوشته است:

« متاسفانه اینجانب چشم امیدی به رعایت انصاف و عدالت از سوی سیستم قضایی کشورم ندارم. لذا در مورد احکام‌ غیر عادلانه سخنی نمی‌گویم، اما از حضرتعالی تقاضا دارم لااقل شرایط مراقبت‌های پزشکی و دسترسی ما به پزشکان متخصصی که سال‌ها تحت مراقبت آنها معالجه شده‌ایم و همچنین دسترسی به داروهای‌مان را فراهم آورید.»

نرگس محمدی به خاطر فشارهای روحی و شرایط بدی که در این سال‌ها در آن به سر برده دچار آمبولی ریه شده است و نیاز به مراقبت و کنترل پزشکی و انجام آزمایش‌های دقیق دارد. او نوشته که حداقل یک ‌سال و نیم است که به پزشک متخصصی که سال‌ها تحت مراقبت او بوده مراجعه‌ای نداشته است. استفاده از قرص‌هایی که مانع لخته خون می‌شود از جمله وارفارین نرگس محمدی را در عین حال دچار بیماری زنان کرده و بیش از یک سال و نیم است که تحت مراقبت پزشک متخصص قرار نداشته است.

نرگس محمدی در جای دیگری ازنامه‌اش نوشته است: «استفاده از قرص‌های رقیق کننده خون به همراه قرص‌های انعقادی بارها توسط پزشکان متخصص نگران کننده عنوان شده و گزارشات مکتوب فراوانی در پرونده‌ام وجود دارد که این گزارشات حتی به تایید پزشک معالج زندان نیز رسیده است و می‌تواند در صورت عدم مراقبت منجر به خطر جانی گردد که به این طریق و از سر ناچاری در نامه ای سرگشاده اعلام می گردد.‌»

او پس از تحمل فشارهای روحی در سلول انفرادی در بند ۲۰۹ اوین مبتلا به حملات عصبی مکرر  و پس از آن نیز در زندان زنجان دچار تشنج شد. خانم محمدی نوشته است که مدارک پزشکی و نوار مغزی از او در بیمارستان ولیعصر زنجان (با مهر محرمانه) موجود است. 

او مسئولیت هر گونه خطر جانی را متوجه دستگاه قضایی ایران دانسته است.

کمی قبل ازاین نامه، عذرا بازرگان، مادر نرگس محمدی نیز در نامه‌ای به دادستان تهران نگرانی شدید خود را از وضع دخترش بیان کرده بود. 

خانم بازرگان در نامه‌اش نوشته بود: «شنیدم دخترم سال‌ها و ماه‌ها با درد دست و پنجه نرم کرده و به ما نگفته تا نگران نشویم، اما شما و دادیارانتان از آن مطلع بوده‌اید. شنیدم درمانش انجام نمی‌شود و با بیماری در کنج زندان اوین روزگار سپری می‌کند. آه از بنیانم بر می‌خیزد و ناله سر می‌دهم. به این ظلم نزد خداوند شکواییه می‌دهم و دست بر آسمان بلند می‌کنم.»

عذرا بازرگان در جای دیگر نامه‌اش به دادستان تهران گفته بود: «از ظلمی که بر دختر بیگناهم روا می‌دارید شکایت دارم و از مسئولان می‌خواهم دست‌کم با این احکام حبس سنگین با مرخصی‌اش موافقت کنند و چنانچه هنوز مصر بر محرومیت فرزندم هستند، لااقل با مأمورانشان او را یک ساعت پیش پدرش روانه کنند تا پدر پیرش از اضطراب ندیدن پاره تنش آرام گیرد.»

پرش از قسمت در همین زمینه

در همین زمینه