"در دیدار با پمپئو، صدای بخشی از جامعه مدنی ایران بودم"
۱۳۹۷ بهمن ۱۷, چهارشنبهمسیح علینژاد، فعال مدنی و روزنامهنگار، با مایک پمپئو وزیر امور خارجه ایالات متحده آمریکا دیدار کرد. او در صفحات اینستاگرام و توییتر خود توضیح داده که این دیدار به دعوت مایک پمپئو صورت گرفته و هدف او از این دیدار، جلب حمایت دولت آمریکا از اعتراضات مردم ایران بوده است.
محمد جعفر منتظری، دادستان کل ایران، روز چهارشنبه ۱۷ بهمن با به کاربردن عباراتی اهانتآمیز خطاب به مسیح علینژاد، به تندی نسبت به این دیدار واکنش نشان داد.
این دیدار واکنشهای زیادی را در شبکههای اجتماعی نیز برانگیخته است. عدهای از انجام چنین دیداری حمایت کرده و آن را به سود مردم و مخالفان جمهوری اسلامی قلمداد کردهاند و عدهای دیگر، میگویند در شرایط تحریم ایران و زمانی که آمریکا بر طبل تحریم میکوبد، این دیدار بیمورد و حتی مضر بوده است.
همین انتقادها را در گفتوگویی با مسیح علینژاد در میان گذاشتیم.
دویچهوله: کمی بیشتر از جزییات دیدار و نکاتی که در گفتگوی شما مطرح شد بگویید. هدف شما از دیدار با پمپئو چه بود؟
مسیح علینژاد: این دیدار آنطور که به من گفته شد اولین دیداری بود که به این شکل و به درخواست وزیر امور خارجه آمریکا با یک فعال مدنی و روزنامه نگار در دفتر محل کار ایشان انجام میشد. من با قبول این دعوت میخواستم از این فرصت استفاده کنم و صدای آن بخشی از مردم ایران باشم که به اعتبار آنها به این ملاقات دعوت شده بودم. صدای مردمی که معمولا در مذاکرات سیاسی که منافع قدرتها در میان است نادیده گرفته میشود. من میخواستم این صدا را به گوش مسئولین عالیرتبه آمریکایی برسانم.
من از وزیر امور خارجه آمریکا در این دیدار خواستم از برگزاری یک انتخابات آزاد با نظارت بین المللی در ایران حمایت کند. از آقای پمپئو خواستم تا حقوق زنان، حقوق اقلیتها و حقوق بشر در ایران را وجه المصالحه با جمهوری اسلامی قرار ندهد و کوشش کند کشورهای اروپایی را نیز متقاعد کنند که همواره نسبت به نقض حقوق بشر و حقوق شهروندی در ایران حساسیت نشان دهند. همچنین خواستم محدودیتهای ویزایی برای ایرانیان برداشته شود و این محدودیتها شامل سرکوبگران مردم ایران شود و نه مردم عادی و فعالین مدنی. همچنین در مورد هرگونه اقدام نظامی و وقوع جنگ و تاثیر منفی تحریمهای کلی که باعث فقر بیشتر مردم در ایران میشود هشدار دادم.
شما از پمپئو خواستید صدای مخالفان را به رسمیت بشناسد. دقیقا منظورتان چیست و آمریکا چگونه میتواند صدای مخالفان را به رسمیت بشناسد؟ برخی این کار را به معنای مداخله در امری میدانند که باید تنها به دست مردم ایران محقق شود. پاسخ شما به این انتقاد چیست؟
به رسمیت شناختن صدای مخالفان مشابه همان کاری است که در مورد ونزوئلا اکثر دولتهای غربی انجام دادند. ما در ایران رژیمی آپارتاید و دیکتاتوری داریم که اجازه برگزاری انتخابات آزاد را نمیدهد و مخالفان خود را به شدیدترین شکل سرکوب میکند. البته هنوز ائتلاف منسجمی از مخالفان جمهوری اسلامی تشکیل نشده است، اما جامعه جهانی باید آماده باشد که در صورت تشکیل چنین ائتلافی از آن حمایت کند. جمهوری اسلامی نماینده مردم ایران نیست و این مساله با برگزاری یک رفراندوم آزاد به راحتی قابل محک زدن و راستی آزمایی است.
برای کاهش سرکوب جامعه مدنی و تن دادن جمهوری اسلامی به برگزاری انتخابات آزاد علاوه بر فشارهای داخلی و جنبشهای مدنی و مردمی، نیاز به حمایت بینالمللی نیز هست. رژیم ایران یک رژیم سرکوبگر است و فشارهای بینالمللی در کنار جنبشهای مدنی میتواند فرایند گذار به دموکراسی در ایران را تسهیل و تسریع کند.
شما در توییتر خود دیدارتان با پومپئو را با دیدار ظریف و جان کری مقایسه کردهاید و گفتهاید کسانی که برای آن دیدار هورا کشیدند نمیتوانند دیدار شما با پومپئو را نقد کنند. منتقدان دیدار شما میگویند تفاوت شما با ظریف این است که او سیاستمدار است و شما فعال مدنی و در نتیجه چنین اقداماتی در چارچوب فعالیتهای مدنی یک کنشگر نمیگنجد. پاسخ شما به این انتقاد چیست؟
من متوجه هستم که جایگاه من به عنوان یک روزنامه نگار و اکتیویست اجتماعی با جایگاه یک سیاستمدار متفاوت است. اما کسانی که از دست دادن ظریف و جان کری سر از پا نمیشناختند منطقا نباید از ملاقات من و آقای پمپئو ناراحت باشند. همانطور که ظریف نماینده رسمی حکومت غیر مردمی جمهوری اسلامی است من هم نماینده بخشی از جامعه مدنی ایران هستم؛ آنهایی که تریبونی ندارند و همیشه قربانی توافقات و مصالحه سیاستمداران بودهاند. چرا چنین دیداری باید برای بعضی ناراحت کننده باشد؟ سیاستهای جمهوری اسلامی در قبال حقوق بشر و حقوق شهروندی و حقوق زنان همیشه ثابت بوده است و من این شانس را داشتهام که در این دیدار صدای سرکوب شده بخشی از جامعه مدنی ایران باشم. و اینها همه به خاطر این بود که این صداها آنقدر بلند و رسا بود که به گوش سیاستمداران ارشد آمریکایی هم رسید. وقتی یک جنبش مدنی بزرگ شد و گسترش یافت کم کم مرزهایش با سیاست از بین میرود و من خوشحالم که امروز به عنوان یک فعال مدنی مقابل یکی از ارشدترین مقامهای سیاسی کشور آمریکا نشستهام. این یعنی دیگر نمیتوانند ما را نبینند و این یک گام قبل از پیروزی است.
جمهوری اسلامی از طریق فرستادههای رسمی خود شاید با چرخشهای قهرمانانه در مسائل بینالمللی بتواند جهان را راضی کند که چشم بر روی نقض حقوق بشر در ایران ببندند، اما حالا من در جایگاهی که آن را به خاطر اعتماد بخشی از مردم ایران به دست آوردهام، میتوانم این چشمان بسته کاسبکار را به روی فجایعی که در جمهوری اسلامی اتفاق میافتد باز نگاه دارم. امیدوارم که بتوانم. شما از کسی که چنین چیزی را نمیپسندد و سرزنش میکند باید دلیلش را بپرسید.
در ادامه پرسش قبلی اگر خود را فعال سیاسی میدانید ممکن است خط سیاسی خود را بگویید؟
من از نظر سیاسی جمهوریخواهم و خواهان گذار و تغییر نظام از جمهوری اسلامی به یک حکومت دموکراتیک و سکولار هستم. در این بزنگاه تاریخی فکر میکنم مهم اتحاد مخالفان جمهوری اسلامی است چون در نهایت نوع حکومت را اکثریت مردم انتخاب میکنند.
با توجه به مواضع اخیر ترامپ و پمپئو به خصوص در رابطه با تحریم ایران، بخشی از مردم ایران او را یک شخصیت ضد ایرانی میدانند و به همین دلیل از شما برای پذیرفتن دعوت او انتقاد میکنند. پاسخ شما به این انتقادات چیست؟
دلیل من برای پذیرش درخواست پمپئو برای ملاقات و گفتوگو این بود که بتوانم صدای بخشی از مردم و جامعه مدنی ایران باشم و مطالبات آنها را به گوش مقامات آمریکایی برسانم و انتقادهای و پیشنهادهای خود در باره سیاستهای آنها را رو در رو مطرح کنم.
آیا قضاوت شما در مورد پمپئو و سیاستهایش قبل و بعد از دیدار تغییری کرده؟ آیا حاضرید به این دیدارها ادامه دهید و آنها را نتیجهبخش میدانید؟
من قضاوت خاصی نسبت به ایشان ندارم و این عملکرد ایشان بعد از این ملاقات خواهد بود که میتواند باعث شود به قضاوتی نسبت به ایشان برسم. مواضع ایشان در این دیدار بسیار مثبت و همدلانه به نظرم رسید و امیدوارم که این دیدار زمینه ساز تغییرات مفید به سود مردم و جامعه مدنی ایران شود. در صورتی که نتایج این دیدار را برای مردم ایران مثبت و مفید بدانم، قطعا از دیدارهای بعدی نیز استقبال خواهم کرد؛ چون من هم مثل میلیونها ایرانی دیگر این حکومت را که دستش به خون معترضان آلوده است، نمیخواهم و فکر میکنم باید از جامعه جهانی بخواهیم که صدای مخالفان یک حکومت سرکوبگر را به رسمیت بشناسند.