حمله به نفتکشها در دریای عمان؛ چرا ایران متهم است؟
۱۳۹۸ خرداد ۲۴, جمعهآبی که دونالد ترامپ دو هفته پیش در سفرش به ژاپن به آتش تنش میان ایران و آمریکا ریخت چندان نپایید. برآورده نشدن انتظاری که از ماموریت شینزو آبه در سفر به تهران ایجاد شده و همزمان حمله به دو نفتکش دیگر در نزدیکیهای تنگه هرمز، آتش تنش میان دو کشور را دوباره شعلهور کرد.
در مورد حادثه روز پنجشنبه ۲۳ خرداد (۱۳ ژوئن) در دریای عمان، بسیار سریعتر و روشنتر از انفجارهای فجیره، انگشت اتهام به سوی ایران نشانه رفت. مقامهای ارشد دولت ترامپ همانروز پنجشنبه ایران را عامل حمله به نفتکشها معرفی کردند و صبح روز جمعه نیز سنتکام با انتشار ویدیویی ایران ادعا کرد که از عملیات قایق تندروی سپاه پاسداران ایران علیه نفتکش "کوکوکا" فیلمبرداری کرده است.
چرا اینبار به این سرعت ایران در مظان اتهام قرار گرفت؟ تا چه حد این اتهامها پشتوانه دارند؟ جمهوری اسلامی چه انگیزه و منافعی در حمله احتمالی به نفتکشها و ناامنکردن تجارت نفت در جهان دارد؟
سارا بازوبندی، حسین آرین، رضا تقی زاده، کامران متین و فرزانه روستایی به سوالات دویچهوله فارسی در باره تحولات مخاطرهآمیز تازه در دریای عمان و تنگه هرمز پاسخ دادهاند:
سارا بازوبندی، مدیرعامل شرکت ریسکسنجی خاورمیانه در هامبورگ:
این وضعیت بهشدت بهنفع ایران است
به دو علت انگشت اتهام به سوی ایران نشانه گرفته شده است: اول اینکه این وضعیت بهشدت بهنفع ایران است. به دلیل اینکه قبل از خودداری آمریکا از تمدید معافیتها برای خرید نفت ایران، ایران تهدید کرده بود که اگر نتواند نفت بفروشد، قیمت نفت در بازار جهانی افزایش خواهد یافت و این به سود هیچکس نخواهد بود و اقتصاد جهانی را به سمت رکود می برد.
با قولهایی که عربستان، امارات و عراق به آمریکا دادند و با همکاری این سه کشور برای افزایش صادرات نفت و نیز افزایش تولید نفت در خود آمریکا، این اتفاق نیفتاد. یعنی نفت ایران خیلی راحت از بازار حذف شد، بدون آنکه قیمت نفت افزایش چشمگیری پیدا کند. در این شرایط برای اینکه بازار نفت بحرانی شود، به نظر میرسد که چنین اتفاقی میتوانسته موثر باشد. حتی اگر ایران پشت سر این حملات نبوده باشد، اما به هر حال سود نهایی را این کشور خواهد برد.
علت دوم هم این است که مقامات مختلف سیاسی و نظامی جمهوری اسلامی در ماههای اخیر بارها آشکارا گفتهاند که اگر ما نتوانیم نفت بفروشیم، نمیگذاریم کشور دیگری هم نفت بفروشد. به همین دلیل، اغلب ناظران بر این باورند که احتمالا ایران در این حملات دست داشته است.
اکنون فارغ از اینکه چه کسی مسئول این حملات بوده است، سوال این است که چرا حملات روز پنجشنبه باعث افزایش قیمت نفت شد و احتمالا این افزایش قیمت ادامه نیز خواهد یافت؟ علت این امر، امنیت توزیع انرژی در جهان است. یعنی فقط مساله این نیست که منابع در داخل زمین وجود داشته باشند یا این منابع استخراج شوند، مساله مهم این است که این منابع در امنیت و زمان مقتضی به دست مصرفکننده برسد.
در واقع، وجود منابع، استخراج و توزیع سه عامل اصلی تعیین قیمت انرژی هستند. الان عامل سوم، یعنی توزیع به خطر افتاده است. یعنی درست است که منابع وجود دارد و استخراج هم صورت میگیرد، اما در این شرایط، شرکتهای حمل و نقل دیگر حاضر نیستند که این منابع انرژی را در منطقه خلیج فارس حمل کنند یا شرکتهای بیمه، تعرفههای بیمه خود را بهشدت افزایش میدهند.
تا زمانی هم که این تنش ادامه داشته باشد، افزایش قیمت هم به مرور ادامه پیدا خواهد کرد، اگرچه نه بهصورت جهشی. چشمانداز آینده نزدیک چندان روشن نیست و به همین دلیل، پیشبینی میشود که افزایش تنشها به افزایش قیمت نفت منجر شود.
حسین آرین، افسر سابق نیروی دریایی و تحلیلگر امور نظامی:
این حادثه ممکن است چین و روسیه را با آمریکا همسو کند
اتهام مایک پمپئو به ایران مبنی بر دست داشتن در حمله به نفتکشها در دریای عمان، بر اساس ارزیابی دولت آمریکا است و تاکنون سازمانهای اطلاعاتی این کشور مطلبی را در این باره عنوان نکردهاند. برای اعتبار دادن به این ادعا و ادعای گذشته در مورد حمله به نفتکشها در لنگر گاه فجیره، لازم است آمریکا تا جائی که امکان دارد، ارزیابی سازمانهای اطلاعاتیاش را آشکار کند. ارائه دلایل و شواهد متقن درباره دست داشتن ایران در این حملات، در کنار ارزیابی تیمهای بینالمللی، میتواند بررسی این مسئله را در شورای امنیت تسهیل کند و چه بسا که چین و روسیه را نیز در این مورد ویژه با آمریکا همسو کند. چین به نفت و منابع انرژی خلیج فارس نیاز حیاتی دارد.
آنچه که مسلم است حمله اخیر به نفتکشهای در حال تردد و حمله به کشتیها لنگرگاه فجیره، یک کار حرفهای و حساب شده از منظر نظامی است و دست داشتن یک "عامل دولتی" در این کار دور از انتظار نیست. اینکه جمهوری اسلامی به این کار دست زده باشد، هنوز معلوم نیست. یکی از سناریوها این میتواند باشد که در مقابل "فشار حداکثری" آمریکا و مقاومت حداکثری آیتالله خامنهای، سپاه که از نتیجه رویائی نظامی کلاسیک با آمریکا آگاهی دارد، تصمیم گرفته است که پیشدستانه از برخی از ابزار های جنگ نامتقارناش مانند مین استفاده کند و با نشان دادن آسیبپذیری خطوط مواصلات دریائی، حتی خارج از آبهای خلیج فارس، پیامی روشن به آمریکا و کشور های عرب منطقه خلیج فارس مخابره کند.
سناریوی دیگر این است که عامل یا عوامل دولتی دیگر با این عملیات حساب شده و تقارن آن با سفر شینزو آبه و سخنان اخیر ترامپ مبنی بر تمایل به گفتوگو با جمهوری اسلامی و عدم تمایلاش به تغییر رژیم، میخواهند جمهوری اسلامی را مسبب حملات معرفی کنند و بدین وسیله رویاروئی نظامی ایران و آمریکا را رقم زنند.
در هرصورت بالا رفتن تنش فعلی، چه ایران مسبب این حملات باشد و چه نباشد، میتواند به محاسبات غلط منجر شود و خواسته یا نخواسته به جنگ منتهی گردد که برای ایران و منطقه فاجعه بار خواهد بود.
رضا تقیزاده، تحلیلگر سیاسی:
تندروها در سیاستگذاریهای جمهوری اسلامی دست بالا گرفتهاند
تجدید جنگ نفتکشها یک ماه پس از رویدادهای ماه مه گذشته در آبهای منطقه که طی آن چهار نفتکش دیگر مورد حمله قرار گرفتند، حاکی از دست بالا یافتن تندرو ها در سیاستگذاریهای جمهوری اسلامی و اتخاذ تصمیم به «جنگ گرم» در پاسخ به «جنگ نرم» و تحریمهای آمریکا است.
بر پایه این محاسبه که «آمریکا قادر و مایل به جنگ علیه ایران نیست» رهبر جمهوری اسلامی پس از دور زدن دولت، سیاست توسل به قدرت آتش را بهمنظور افزایش هزینههای متحدان واشنگتن در پیش گرفته که از این راه بتواند طی مذاکرات محتمل بعدی به امتیازهای بیشتری برسد، حال آنکه هزینه ابتدایی وارد ساختن ایران به جنگ نرم، از دست دادن حمایت افکار عمومی جهان، و بعد از آن، هموار ساختن راه تلافی جویی متقابل و آسیب دیدن زیر ساختهای اقتصادی و تجهیزات نظامی کشور است؛ استقبال از زیانی سنگین در مقایسه با سود بهدست نیامده با تکیه بر محاسبات غلط!
کامران متین، استاد روابط بینالملل در دانشگاه ساکس:
آمریکا میخواهد ثابت کند ایران سرمنشاء تنشها در منطقه است
«به نظر من در مقطع فعلی تلاش اصلی ایالات متحده آمریکا متمرکز است بر اینکه جامعه جهانی و به خصوص همپیمانان اروپایی خود را قانع کند که ایران سرمنشاء تنشها در منطقه است. آمریکا میکوشد تا جایی که میتواند این تصور را که خروج آمریکا از برجام زمینهساز تنش و درگیری است، منتفی کند.
آمریکا تا این اواخر در سیاست فشار حداکثری بر ایران تنها بود و همپیمانان سنتی غربی این کشور چندان پیرو این خط نبودند. هرچند تناوب حملات به نفتکشها بیشتر شود و شواهدی که آمریکا بتواند ارائه کند که ایران در آنها دست داشته، طبیعتأ موضع کشورهای غربی هم به آمریکا نزدیک میشود و این دست آمریکا را در سیاستهای بعدی در رابطه با ایران، مثلأ تحریمها یا حتی درگیری نظامی بازتر میکند.
به نظر من محاسبات ایران به خصوص رهبر جمهوری اسلامی این است که در مقطع فعلی آمریکا تمایل به جنگ را ندارد و آنها میخواهند یک سال و اندی باقیمانده از دوره ترامپ را از سر بگذرانند بدون اینکه نرمشی نشان دهند. رهبران جمهوری اسلامی امید به این بستهاند که ترامپ دوباره انتخاب نشود و دولت بعدی که از حزب دمکرات خواهد بود، انعطاف بیشتری نشان خواهد داد. در این چنین حالتی، آنها هم ایستادگی و چهره ضدآمریکایی خود را برای پایه اجتماعی خود حفظ خواهند کرد و به منطقه نشان میدهند که آمریکا همپیمان قابل اطمینانی نیست و آنها بهتر است که به نوعی با ایران کنار بیایند.
فرزانه روستایی، روزنامهنگار
تردید آمریکا، موضع تندروها را تقویت کرده است
به نظرمیرسد آمریکا از موضع خود عقبنشینی کرده است. وزیر امور خارجه آمریکا چندی پیش گفته بود هرحملهای در منطقه رخ دهد از نظر ما کار ایران است و پاسخ قاطع ما را در پی خواهد داشت، اما در چند هفته اخیر هفت حمله صورت گرفته و آمریکا هیچ اقدامی انجام نداده است.
به نظر میرسد آمریکا در پاسخ به ایران دچار تردید است و این تردید موضع تندروها در ایران را تقویت کرده است و باعث شده آنها با این تصور که آمریکا خواهان جنگ نیست تهدیدهای خود مبنی بر عدم امنیت مسیر عبور نفت را عملی کنند.