جنبش سبز حاصل جنبشهای اجتماعی مطالبه محوری بود که از درون جامعه مدنی در اواخر دهه شصت و بهطور مشخص در دوران اصلاحات بهتدریج شکل گرفته و با مطالباتی مشخص و روشن سربرآورده بود.
این حرکت اجتماعی فراگیر دراعتراض به نتایج انتخابات بهار سال ۱۳۸۸ شکل گرفت. حضور گسترده طیفهای مختلف در این جنبش و اراده تسخیر خیابان از سوی شرکتکنندگان آن علیرغم سرکوب و دستگیریهای گسترده، تا زمستان ۱۳۸۹ و تا حصر رهبران نمادین آن ادامه داشت.
پس از آن دوران، هرچند این جنبش حضورفیزیکی در خیابانها نداشت، اما تاثیر رویکرد دموکراتیک، نوع مطالبات و روشهای بهکار گرفتهشده در آن تاثیرات قابل بررسی و سنجشی بر سلوک مبارزاتی جامعه در عرصه سیاست و اجتماع گذاشته است.
در بیان ویژگیهای تاثیر گذار جنبش سبز میتوان به فاصلهگیری انتقادی از مفهوم خشونت، فردیت و اهمیت احترام به حقوق شهروندی، تکثرگرایی و احترام به دیگری، تاثیرگذاری بر جنبشهای منطقه، حضور فعال وکنشگرانه دیازپورای ایرانی و همراهی رهبران نمادین جنبش با کنشگران و پایداری آنان تا به امروز اشاره کرد.
ازمیان ویژگیهای برشمرده، دو ویژگی یعنی کنشگری مستقیم دیازپورای ایرانی ( به ویژه ذینفع بودن گروه رایدهندگان در اعتراض به نتایج انتخابات) و همراهی رهبران جنبش با کنشگران و تداوم مبارزه این رهبران در بومی که جنبش در آن روییده بود، دارای ظرفیتهای نوینی است که هنوز و همچنان خاصیت بسیجگری و خیزشی دوباره را داراست.
جنبش سبز، سومین جنبش اجتماعی در یک قرن و نیم اخیر در ایران است که رهبران آن همراه با دیگر کنشگران تا به آخر پایداری کرده و علیرغم فشار و سرکوب حکومتهای مستبد وقت، رگ و ریشه مبارزات خویش را با ماندگاری در خاکی که نهالهای جنبش بر آن جوانه زده بود، حفظ کردند. این ویژگی تکرار خاطره جای مانده از جنبش مشروطه و نهضت ملی شدن نفت است.
با گذشت ده سال از وقوع این جنبش اما، حضورمقاوم رهبران این جنبش درداخل کشور، تنومند شدن نهالهای ده ساله جنبش در آن خاک ، حضور چهرههای معتبر پایبند به اهداف این جنبش در دیازپورا و برآمدن نهالهایی نو واز جنسی دیگر، امید سبز شدن خاک هنوز تازه جنبش سبز را در دلها زنده نگهداشته است.
* مطالب منتشر شده در این صفحه صرفا بازتاب دهنده نظر و دیدگاه نویسندگان آن است.