«آتشبس یکطرفه: بازی برد-برد برای پژاک»
۱۳۹۰ شهریور ۱۴, دوشنبه۳۰ کشته و ۴۰ مجروح. این آماری است که سپاه پاسداران ایران از تلفات گروه پژاک اعلام کرده، تنها در عرض سه روز از جمعه ۱۱ شهریور تا یک شنبه ۱۳ شهریور. البته سخنگوی سپاه ضمن اعلام این خبر تاکید میکند که اجساد کشتهشدگان پژاک در دست سپاه نیست و نتیجه میگیرد که میزان تلفات بسیار بیشتر از این آمار است.
تلفات سپاه که از سوی پژاک اعلام شده بسیار بیشتر از این ارقام است. از ۲۵ تیرماه که عملیات نظامی سپاه علیه پژاک آغاز شده تا به امروز آمار کشتهشدگان سپاه به ادعای پژاک صدها نفر بوده البته این آمار از سوی سپاه تکذیب شده است.
اکنون با گذشت نزدیک به دو ماه از آغاز این نبرد، گروه پژاک به طور یکطرفه اعلام آتشبس کرده است. سپاه پاسداران نیز اعلام کرده که تا زمان ترک کامل خاک ایران از سوی نیروهای پژاک این آتشبس را نمیپذیرد. پژاک اما معتقد است که نیروهای ایران قصد اشغال مناطق آزادشدهی قندیل را دارند و این نبرد را "مقاومت گریلاهای حزب حیات آزاد کردستان" مینامد.
«همن سیدی»، تحلیلگر سیاسی و کارشناس مسائل کردستان، اعلام آتشبس یکجانبه از سوی پژاک را بازی برد- برد برای این گروه میداند. او معتقد است با این تصمیم، گروه پژاک برچسب تروریست بودن را که از سوی ایران به این گروه زده شده، پاک کرد. به اعتقاد وی تا کنون جمهوری اسلامی به هیچیک از اهدافش در مورد پژاک نرسیده ولی در مقابل، پژاک از نظر سیاسی برنده این نبرد بوده است.
این تحلیلگر معتقد است مسئله پژاک درد مشترک ایران و کردستان است و با اشاره به سفر قریبالوقوع مسعود بارزانی به تهران میگوید این "درد مشترک" قرار است با همکاری دو طرف حل شود.
همن سیدی میگوید پژاک در آینده به ناچار به سمت فعالیتهای سیاسی کشیده میشود و وجهه نظامیاش کمرنگتر خواهد شد.
دویچهوله: آقای سیدی! گروه پژاک به طور یکطرفه در مقابل سپاه اعلام آتش بس کرده است و سپاه هم در مقابل اعلام کرده که این آتش بس را قبول نمیکند. آن طور که سخنگوی سپاه صریحاً گفته: " آتش بس با تروریستهای پژاک فعلاً مفهومی ندارد". فکر میکنید این آتش بس یکطرفه بتواند کمی بحران کردستان را آرامتر کند یا این که تأثیری در آن نخواهد داشت؟
همن سیدی: اجازه دهید ابتدا توجهتان را به این کلمهی «فعلاً» جلب کنم. این که سخنگوی سپاه کلاً آتش بس را نفی نکرده و احتمال این را گذاشته است که شاید در آینده مثلاً چنین آتش بسی بههر دلیلی اتفاق بیفتد، ولی کلمهی فعلاً را بهکار برده است. با ذهنیتی که من راجع به پژاک دارم، مخصوصاً شباهتهایی که با "پ کا کا" دارند، اینها معمولاً این طور هستند که آتش بس اعلام میکنند، منتظر میشوند که ببینید آیا در طرف مقابل تغییر و تحولی صورت میگیرد یا نه و اگر صورت نگیرد مجدداً اقدامات نظامی را شروع میکنند. حالا من نمیگویم که صددرصد چنین خواهد بود ولی حداقل به قول شما شاید برای کوتاهمدت فضای آرامی را به کردستان برگرداند.
سخنگوی سپاه گفته که حکومت اقلیم کردستان قرار است طی یک کنفرانس مطبوعاتی اعلام کند که آیا نیروهایشان را از ایران خارج خواهند کرد یا نه. یعنی این «فعلاً» که شما نیز روی آن تأکید کردید، احتمالاً برمیگردد به این خبر که حکومت اقلیم کردستان این را اعلام کند یا نه. پیشبینی شما چیست؟ اعلام این خبر به این معنیست که قبول میکنند نیروهای پژاک در خاک ایران مستقرند، در حالی که پژاک منکر چنین چیزیست. آیا به نظر شما حکومت کردستان چنین چیزی را اعلام خواهد کرد؟
البته پژاک منکر این نیست که در خاک ایران است، ضمن این که تأیید هم نکرده. ولی مناطقی هست که خارج از اختیار حکومت کردستان نیز هست. بهعنوان مثال میگویم دیروز سخنگوی نیروهای آمریکایی گفته بود که ما تصمیم داریم به همراه نیروهای آمریکایی، عراقی و نیروهای خود کردستان عراق مناطق قندیل را تا اندازهای محدود کنیم. یعنی حتی او هم نگفته بود که میتوانیم فعالیتهای آنها را متوقف کنیم. مناطقی هست که حتی در اختیار آمریکاییها هم نیست. پس حکومت کردستان فکر نمیکنم بتواند قولی دهد که بههیچ وجه مثلاً اجازهی فعالیت به پژاک را ندهد. هرچند که هفتهی قبل آقای نیچیروان بارزانی به تهران سفر کرده بود و صحبت از این است که احتمالاً هفتهی آینده نیز خود آقای مسعود بارزانی به ایران برود. ولی بههرحال این یک واقعیت است. این یک چالش بزرگیست برای کردستان عراق. از یکطرف فشار افکارعمومی از طرف کردهای ایران، کردهای عراق و خود جریانات سیاسی و لابی کردها در اروپا و بر حکومت کردستان که باید بههرحال این مشکل را حل کند و از سوی دیگر هم وابستگیهایش به جمهوری اسلامی غیرقابل اغماض و چشمپوشیست و نمیتواند کلاً جمهوری اسلامی را در معادلات خود حذف کند.
شما اشاره کردید به سفر قریبالوقوع مسعود بارزانی به تهران. خبرگزاری ایرنا این خبر را اعلام کرده و ضمناً از قول نمایندهی اقلیم کردستان عراق در تهران گفته در صورتی که این سفر موفقیتآمیز باشد مبادلات تجاری میان ایران و اقلیم کردستان به بالای ۵ میلیارد دلار خواهد رسید. آیا ممکن است پشت پرده یکسری توافقاتی صورت گرفته باشد؟
ممکن است، چون به سود هر دو طرف است. توجه شما را به این نکته جلب میکنم که ایران هم در موقعیت اقتصادی خوبی نیست و به این روابط نیاز دارد. با تمام تحریمهایی که دارد، با مشکلات اقتصادیی که دارد، بهبود روابط و بالا بردن سطح مبادلهی تجاری با کردستان عراق برایش مهم است. کردستان عراق هم متقابلاً به جمهوری اسلامی و به این روابط اقتصادی وابستگی دارد.
اما مهم این است که پایان مشکلی که با پژاک هست، چالش مشترک ایران و کردستان عراق هم هست. یعنی تا الان جمهوری اسلامی نتوانسته به هیچ کدام از خواستههای خود در مورد پژاک برسد. چه خواستههای نظامیاش، چه خواستههای سیاسیاش. متقابلاً پژاک تا حالا توانسته دستاوردهایی را بهدست آورد. مثلاً در این دو سه ماه اخیر توانسته به نحوی توجه جهانیان را به خود جلب کند. توانسته مفهوم تروریسم را از خودش دور کند. ولی جمهوری اسلامی نتوانسته متقابلاً تروریست بودن پژاک را اثبات کند. پس میشود گفت بیشتر از این که در حال حاضر مسئلهی اقتصادی باشد، مسئلهی سیاسیست و هر دو طرف برایشان مهم است که به نحوی بتوانند از این قضیه پژاک بیرون آیند و بتوانند مسئله را با کمترین زیانهای آتی به پایان رسانند.
شما در یکی از نوشتههایتان به تجربه حزب دموکرات اشاره کرده بودید که تابستان سال ۷۵، سپاه عملیاتی علیه این حزب انجام داد و پس از این عملیات حزب دموکرات تعهد داد که دیگر سراغ مبارزهی مسلحانه نرود و به این تعهد هم تا به امروز پایبند مانده است. آیا به نظر شما ممکن است این تجربه در مورد پژاک هم تکرار شود؟
فکر نمیکنم. چون اولاً شرایط زمانی و شرایط سیاسی کاملاً فرق کرده است. دوماً پژاک موقعیت متفاوتی دارد. پژاک وابستگی آنچنانی به حکومت کردستان عراق ندارد و از اینها مهمتر پژاک تا حالا آتش بس را قبول کرده نه شرایط تحمیلی جمهوری اسلامی را. تاکنون، تا این لحظه که باهم صحبت میکنیم، پژاک توانسته خود را برندهی این مبارزهی دو سهماهه جنگ و درگیریهای اخیر نشان دهد.
اگر این اتفاق بیافتد و این آتش بس دائمی شود، لااقل برای مدتی طولانی، آیا اصولاً فلسفهی وجودی گروه پژاک بدون استفاده از اسلحه و بدون عملیات نظامی معنا خواهد داشت؟ چه طور به حیاتش ادامه خواهد داد و آیا میتواند به عنوان یک حزب مطرح همچنان در صحنهی کردستان به ایفای نقش بپردازد؟
البته پژاک فعالیتهای سیاسی هم دارد، فعالیتهای تبلیغی هم دارد، چندین تلویزیون و سایت به زبانهای مختلف دارد. بهخصوص که جدیداً توانسته توجه رسانههای جهان را به خود جلب کند، زمینهی فعالیت در این عرصهها برایش فراهمتر از قبل است و من فکر میکنم در آیندههم بیشتر بتواند در این عرصه خودش را نشان دهد.
و تکرار میکنم پژاک تاکنون توانسته دو اتهام خیلی مهم را از خودش رفع کند. یک، اتهام تروریست بودن را. با تعریف رایجی که از تروریسم وجود دارد به معنای ایجاد رعب و وحشت، کشتارهای کور و کشتار غیرنظامیان، با هر سه تعریف جمهوری اسلامیبیشتر مصداق تروریسم شناخته شد چون هم غیرنظامیان را کشت، هم انفجارها و توپبارانهای بیهدف را انجام داد و هم این که در منطقهی وسیعی از کردستان فضای رعب و وحشت ایجاد کرد. اما پژاک به این عرصه نیفتاد.
نمونهی دوم هم که توانست ادعاهای جمهوری اسلامی را نقض کند، این است که عنوان «گروهک بودن» دیگراز این بهبعد بیان حال پژاک نخواهد بود. شما اگر فقط به خود اعلامیههای رسمی جمهوری اسلامی استناد کنید، مثلاً بهعنوان نمونه همین دیروز سخنگوی سپاه پاسداران گفته بود که در عملیات دیشب توانستیم مثلاً ۴۰ نفرشان را زخمی کنیم و ۳۰ نفرشان را بکشیم. اگر آمار این دو سه ماهه را روی هم جمع کنید، تا کنون طبق ادعاهای خود جمهوری اسلامی صدها نفر از پژاکیها را کشتهاند و صدها نفر را توانستهاند زخمی کنند. صرفنظر از این که این ادعا چه قدر درست است یا نه، همین ادعا میتواند «گروهک بودن» پژاک را زیر سئوال ببرد. گروهک دیگر نمیتواند صدها کشته و مجروح داشته باشد. پس هم گروهک بودنش و هم تروریستی بودنش که از طرف جمهوری اسلامی به این حزب اطلاق میشد، دچار چالش شد و این برای پژاک یک موفقیت بود.
به نظر این فعالیتهای نظامی کوتاه مدت خواهد بود. پژاک در آینده مجبور است که به عرصههای دیگر مثل فعالیت سیاسی، فعالیت تبلیغاتی، کمپین کردن و جلب توجه جهانیان پا بگذارد.
از مجموع صحبتهای شما میتوانم این نتیجه را بگیرم که معتقدید این اعلام آتش بس یکطرفه چه پایدار بماند و چه نماند، یک برگ برنده برای پژاک خواهد بود، حداقل در داخل اقلیم کردستان؟
در هر دو حالت به اصطلاح امروزی باید بگوییم که برای پژاک بازی برد برد خواهد بود.
مصاحبهگر: میترا شجاعی
تحریریه: عباس کوشک جلالی