آمریکا و استراتژی جدید در برابر ایران
۱۳۸۸ مرداد ۱۴, چهارشنبهدر تحلیلی که در روزنامهی آلمانی «زود دویچه» در شمارهی چهارشنبه، پنجم اوت، به چاپ رسیده، استراتژی اخیر آمریکا در برابر ایران «سردرگمکننده» توصیف شده است.
نخست جو بایدن، معاون رئيسجمهور آمریکا، گفت، در صورتی که اسراییل به تأسیسات اتمی ایران حمله کند، آمریکا مانعش نخواهد شد. پس از آن و در پی ناآرامیهای پس از انتخابات ایران، هیلاری کلینتون، وزیر خارجهی آمریکا، موفقیت مذاکرهی بدون پیششرط با ایران را زیر سئوال برد. وی حتی از چتر دفاعی متحدان آمریکا در منطقه سخن گفت، به طوری که اسراییل تصور کرد که شاید آمریکا به این نتیجه رسیده که ایران به زودی به بمب اتمی دست خواهد یافت.
چند روز پیش نیز این خبر منتشر شد که در صورتی که مذاکره با ایران تا ماه سپتامبر به نتیجه نرسد تحریمهایی در زمینهی سوخت مورد نیاز ایران به این کشور تحمیل خواهد شد.
پس از آن منابع نظامی آمریکا در واشنگتن گفتند که یک بمب ضد پناهگاه ۱۳ تنی جدید را پیش از موعد آمادهی بهرهبرداری خواهند ساخت، خبری که میتواند نوعی آمادگی ارتش آمریکا برای حملهی احتمالی علیه تاسیسات زیرزمین هستهای ایران تلقی شود.
باراک اوباما چه میخواهد؟
آیا عمر سیاستهای آشتیجویانه به سر رسیده است؟
سیر حوادث اخیر در ایران نومحافظهکاران آمریکا را خوشنود ساخته است. انتخابات ریاست جمهوری ایران که بسیاری آن را سرشار از تخلف میدانند بر مواضع نومحافظهکاران آمریکا مهر تأیید زد. آنها همواره تأکید میکردند که با رژیم مذهبی ایران نمیتوان وارد مذاکره شد.
اما به رغم همهی تناقضهای موجود، عوامل مختلف دست به دست هم دادند و استراتژی جدید آمریکا در برابر ایران تکوین یافت.
دنیس راس، مشاور وزارت خارجهی آمریکا در خاور میانه، در کتابی که به تازگی به انتشار رسیده است، استراتژی جدیدی را مطرح کرده که با وجود انتقادهای متعدد به نظر میرسد که اکنون به برنامهی رسمی دولت آمریکا بدل شده است.
راس میگوید، آمریکا باید سیاست مذاکرهی بدون پیششرط با ایران را همزمان با افزایش فشار بر این کشور در پیش بگیرد. این فشار میتواند از فشار سیاسی تا تهدید به حملهی نظامی را شامل شود.
بر اساس این برداشت جدید، تهدیدهایی که در زمستان گذشته بر ایران اعمال شد به معنای شکست سیاست نزدیک شدن به ایران نیست، بلکه گامی منطقی است در مسیر حل و فصل اختلافات با ایران.
راس میگوید، «ایران باید دریابد که با ادامهی برنامهی اتمیخود بهای سنگینی پرداخت خواهد کرد».
در استراتژی راس، دست کشیدن از غنیسازی اورانیوم برای ایران به معنی از دست رفتن اعتبار است. بنابراین باید به ایران اجازه داد تا تحت نظارت شدید بینالمللی اورانیوم را غنی سازد.
بر پایهی استراتژی راس، باید اروپاییها را قانع کرد که تنبیههای شدیدتری علیه ایران در نظر بگیرند، بخصوص در حوزهی انرژی که ایران بسیار در آن آسیبپذیر است.
«بمب اتمی امنیت ایران را بالا نمیبرد»
راس میگوید، باید برای ایرانیها روشن ساخت که بمب اتمی امنیت آنها را بالا نخواهد برد. هیلاری کلینتون، وزیر خارجهی آمریکا، میگوید، تهدید اتمی را تنها وقتی میتوان خنثی کرد که با تهدیدی متقابل پاسخ داده شد. آمریکا اجازه نخواهد داد که ایران با تولید بمب اتمی در همسایگانش رعب و وحشت ایجاد کرده و دامنهی قدرتش را توسعه دهد. به گفتهی او، وقتی ایران میبیند که «همسایگانش سلاحهای بیشتری از خارج دریافت میکنند، توانایی بیشتری در مبارزه با تروریسم دارند، از سیستم دفاع موشکی و از موقعیتی برخوردارند که موشکهای ایران را با ضد موشکپاسخ گویند، باید از خود بپرسد که این بمب اتمی چه چیزی برای آنها آورده است؟»
راس، کلینتون و همفکران آنها معتقدند، ترکیبی از تحریم، تهدید و تشویق میتواند موفقیتآمیز باشد.
راس میگوید، ایران در زمان رهبری آیتالله خامنهای در سال ۲۰۰۳ خود به دنبال مذاکره با آمریکا بود، چرا که این کشور میترسید که به سرنوشت صدام حسین دچار شود. اما در آن زمان بوش به این درخواست واکنش نشان نداد. اینک نیز به باور راس، باید کانالهایی پنهانی به سوی آیتالله خامنهای باز شود تا زمینهی مذاکره با ایران فراهم بیاید.
FV/MM