ارتباط افسردگی با تنظیم ساعت درونی
۱۳۹۲ اردیبهشت ۲۵, چهارشنبهاثرات بر هم خوردن ساعت خواب یا دیگر فرایندهای منظم زیستی که میتوانند به افسردگی بیانجامند، از قرار روی مغز باقی میمانند. نتایج بررسی فعالیت ژنها در مغز مبتلایان به افسردگی نشان میدهند که ساعت درونی این افراد به احتمال تنظیم نبوده است. نتایج این پژوهش اخیرا در نشریه آکادمی ملی علوم آمریکا منتشر شده است.
تا پیش از این نشانههایی مبهم و نظریههای اثباتنشدهای وجود داشت مبنی بر اینکه بر هم خوردن ساعت درونی بدن و افسردگی با هم در ارتباط هستند.
فرایندهای زیستی منظم پستانداران مانند خواب، ترشح هورمونها و الگوی تغذیه با یک ساعت درونی در مغز تنظیم میشوند. ژنها و تاریکی و روشنایی شبانهروز در عملکرد این ساعت مؤثر هستند. تنظیم این ساعت میتواند همچنین تحت تأثیر عوامل دیگری بر هم بخورد؛ مثلا مسافرتهای هوایی درازمدت.
از سوی دیگر به باور دانشمندان ساعت درونی مبتلایان به افسردگی عموما تنظیم نیست. اما مشکل اینجاست که نمیتوان دقیقا ثابت کرد که کدام سازوکارهای مولکولی یا سلولی این تعادل را برهم میزنند.
پژوهشگران برای یافتن پاسخ دست به آزمایش تازهای زدند. آنان مغز ۳۴ فرد مبتلا به سرطان و ۵۵ فرد سالم را بلافاصله پس از مرگ از بدن خارج کردند. مرگ همه این افراد ناگهانی و در اثر حمله قلبی یا خودکشی بوده است. مغزها هم بلافاصله روی یخ گذاشته شدند.
دانشمندان در ابتدا ثبت کردند که مرگ هر فرد در چه فاصلهای از طلوع آفتاب صورت گرفته است. همچنین فعالیت ژنها در شش ناحیه مغز بررسی شد. الگوی فعالیت ژنها در مغز افراد سالم تقریبا قابل پیشبینی بود. فعالیت برخی از ژنها در هنگام روشنشدن هوا مدام افزایش یافته است. بعضی از ژنها هم هنگام ظهر بیشترین فعالیت را داشتهاند.
بررسی نواحی مختلف مغز مبتلایان به افسردگی اما نشان داد که الگوی رفتاری ژنها در این افراد رابطه معناداری با ساعات مختلف روز ندارد و در واقع قابل پیشبینی نیست.
هر چند این پژوهش مشخص نمیکند که آیا افسردگی عامل بر هم خوردن ساعت درونی است یا برعکس اما ثابت میکند که در هر حال ارتباطی بین این دو عارضه وجود دارد.
در آزمایش بالا الگوی فعالیت ژنها تنها در یک نقطه از زمان برسی و ثبت شد: در هنگام مرگ. این در حالی است که پژوهشگران ساعت درونی از بدن افراد در تمام مدت شبانهروز نمونهبرداری میکنند. علاوه بر این در آزمایشهای شبانهروزی عموما خون افراد بررسی میشود و نه مغز آنان.
محققان آزمایش یادشده را کامل و کافی نمیدانند اما نتایج به دست آمده از آن را شگفتیآور ارزیابی میکنند.