اصلاحات را چگونه میتوان اصلاحکرد؟<br> موضع "ادوار تحکیم وحدت" در آستانه کارزار انتخابات ریاست جمهوری
۱۳۸۷ شهریور ۲۵, دوشنبه"سازمان دانشآموختگان ایران" (ادوار تحکیم وحدت) در بحث جاری در مورد انتخابات ریاست جمهوری ایران نظر خود را در باره چگونگی شرکت در انتخابات و نامزد مناسب برای پیشبرد اصلاحاتی متکی بر جنبش اجتماعی مطرح کرده است.
در این باره با حسن اسدی زیدآبادی، عضو شورای مرکزی سازمان دانشآموختگان ایران (ادوار تحکیم وحدت)، مصاحبه کردهایم.
دویچهوله: آقای اسدی زیدآبادی، به انتخابات ریاست جمهوری ایران داریم نزدیک میشویم و سازمان شما یعنی «ادوار تحکیم وحدت» نیز، دارد بحثهایی را در این مورد پیش میبرد. الان چه بحثی در رابطه با انتخابات از نظر سازمان شما اولویت دارد؟
اسدی زیدآبادی: در رابطه با انتخابات موضع سازمان دو بخش را شامل میشود. اولا ما انتخابات را به شیوهی کنونی خیلی مطلوب نمیدانیم، و بعد نسبت به روند اجرای انتخابات به دلیل دور بودن فضای رقابتی و عادلانه و سالم و به دور بودن از موازین بینالمللی به این شیوه انتقاد داریم. ولی در عینحال − به دلیل فضای خاصی که کشور با آن مواجه است و اینکه در واقع انتخابات به عنوان یک امکان و فرصت برای مطرح کردن برخی از شعارها و استفاده از فضای نسبتا باز این دوره درنظر گرفته میشود − معتقدیم که میشود از این فرایند برای طرح شعارها استفاده کرد و وارد یک چالش با قدرت شد. با پیش بردن پروژه و در واقع ائتلاف نیروهای منتقد و تحولخواه و به معنای دیگر اصلاحطلب که به شیوههای مسالمتآمیز پایبند هستند، میتوان از این فرصت استفاده کرد و با جنبشی اجتماعی نوعی اصلاحات ساختاری را زمینهسازی نمود.
دویچهوله: پروژهای که شما میگویید، همین زمینهسازی برای انجام اصلاحات ساختاری است یا چیز دیگری است؟ میتوانید برای ما توضیح بدهید؟
اسدی زیدآبادی: سازمان دانشآموختگان، در تحلیل و جمعبندی از فضا، این باور را دارد که فضای تحولات درونی و بینالمللی پیش روی ایران تا بهار سال آینده جامعهی ما را به سویی میکشاند که ممکن است بتوان نیروهای منتقد و تحولخواهی را، که شاید تاکنون موضع تحریم و عدم مشارکت در قبال انتخابات را گرفتهاند و آن را به دلیل به دور بودن از موازین بیاثر و شرکت در آن را بیفایده میدانستند، [جلب کرد] و شاید فضایی بشود به وجود آورد که بتوان از فرصتی که در انتخابات پدید میآید استفاده کرد.
نیروهای منتقد و اصلاحطلب و تحولخواه بایستی در یک طیف وسیعی جمع شوند و ائتلاف حول یک کاندیدایی را شکل دهند که − با توجه به تجربهی اصلاحات هشت سالهی آقای خاتمی − بایستی به دور از این چانهزنیهایی که بهرحال آقای خاتمی داشتند، با صراحت بیشتر و طرح مطالبات جدی مردم وارد عرصهی انتخابات بشود و حاکمیت و آن نیروهای اقتدارگرا را، که حاکمیت را قبضه کردند، به چالش بطلبد.
از این طریق این ائتلافی که شکل میگیرد، بهرحال بایستی تلاش کند برای این که نامزدی را که مطرح کند که در انتخابات تایید صلاحیت بشود و تایید صلاحیت آن را، علیرغم موانعی که وجود دارد بگیرد و وارد رقابت بشود، تا فرصتی هم که هست شعارهای جدی خودش را پیرامون مسئلهی اقتصادی، سیاسی و سیاست خارجی، که در این حوزهها کشور الان با بحران روبهرو است، توسط این کاندیدا بیان کند.
در صورتی هم که حاکمیت رضایت نداشت به این کاندیدا، و نخواست تن به چنین رقابتی بدهد و نیروهای اقتدارگرا حاضر به پذیرش این بازی نشدند، طبعا این نیروهای منتقد و اصلاحطلب امکان حضور در این رقابت را نخواهند داشت. آنوقت همهی این نیروها از انتخابات کنارهگیری خواهند کرد و دیگر انتخابات بین خود نیروهای اقتدارگرا خواهد بود و این را به نوعی میشود یک اتمام حجت با حاکمیت دانست که کاندیدایی معرفی شده و آن کاندیدا از سوی حاکمیت پذیرفته نشده و دیگر وقتی که کاندیدای (مطلوب) وجود ندارد، شرکت در این انتخابات هم معنی نخواهد داشت.
دویچهوله: از نظر شما این کاندیدای مناسب چه کسی میتواند باشد و دارای چه شرایطی است؟
اسدی زیدآبادی: به نظر ما با توجه به تجاربی که اصلاحات بعد از دوم خرداد داشته نیاز به نوعی اصلاحات ساختاری وجود دارد که رهبری آن باید فردی باشد که از درایت برخوردار باشد، توانایی مدیریتی کاری داشته باشد و ضمن آشنایی با ساختار موجود، نیت واقعی برای طرح مطالبات عینی مردم و اصلاحات ساختاری و چالش با حاکمیت داشته باشد. به نظر ما فردی مثل آقای عبداله نوری با توجه به سوابقشان میتوانند دارای چنین ویژگیهایی باشند.
دویچهوله: آقای عبداله مومنی، سخنگوی سازمان شما «ادوار تحکیم وحدت»، گفتهاند که اصلاحِ اصلاحات مدنظر قرار دارد. اصلاحات قرار است به چه صورت اصلاح بشود؟
اسدی زیدآبادی: از نظر ما در واقع نیروهای اصلاحطلب و حاملین اصلاحطلبی، از مخاطبین خودشان، که اشخاص فرهیخته و دانشجو و دانشآموختهی جامعه هستند، و از مطالبات واقعی و اصلاحطلبانهی آنها به دور افتادهاند. در واقع درک واحدی ازاصلاحات نزد تودهی جامعه و همینطور نیروهای نخبهی جامعه که حاملان اصلی اصلاحطلب هستند با نیروهای سیاسی که عنوان اصلاحطلب را یدک میکشند وجود ندارد.
از این نظر باید نیروهای اصلاحطلب و احزاب و گروههایی که خودشان را اصلاحطلب تلقی میکنند − اگر میخواهند موفقیتی بهدست بیاورند، نه اینکه در واقع تنور انتخابات را گرم بکنند − لازم است که با توجه به گروههای مخاطب اجتماعی و گروه مرجع اجتماعیشان وارد عرصهی انتخابات بشوند. این مستلزم این است که به شعارها و مطالبات اصلی آنها که همان اصلاحات ساختاری و توجه به چالشهای اصلی حاکمیت است و نقاط ضعف اصلی آن که تجربهی هشتسالهی اصلاحات به ما نشان داده، توجه کنند.
توجه به این نکاتاست که میتواند اصلاحطلبان را به پیروزی برساند. خواستها میتوانند موجب یک نوع جنبش اجتماعی هم بشود. اصلاحطلبان بدون این جنبش اجتماعی نخواهند توانست راه به قدرت پیدا کنند. تنها زمانی میتوانند به قدرت راه پیدا کنند و دست به اصلاحات بزنند، که با تکیه بر پشتوانهی یک جنبش اجتماعی پرشور، که ناشی از مطالبات عینی مردم باشد، به اصلاحات دست بزنند و به حاکمیت وارد بشوند و خودشان را تحمیل کنند به اقتدارگراها.
دویچهوله: این اصلاحاتی که میگویید در چه زمینههایی میتواند باشد؟
اسدی زیدآبادی: به طور مشخص سیاست خارجی ما الان در موضعی قرار گرفته است که کشور را به یک بحران، هم برای داخل کشور و هم برای نظام بینالملل، تبدیل کرده است. رویکردهای فعلی در عرصهی سیاست خارجی و یک نوع نظام بینالملل ستیزی و جهان ستیزی قطعا باید اصلاح بشود.
همچنین در عرصهی اقتصادی، رویکردهای اقتصادی و عدم شفافیت و عدم پاسخگویی برخی نهادهای اقتصادی، اینها همگی باید به سمت اصلاح پیش بروند و نظام سیاسی ایران و عدم پاسخگویی برخی نهادهایی که واجد قدرت هستند و قدرت در آنها وجود دارد، پاسخگو کردن این نهادها و قراردادن سیاستهایی که در واقع متضمن حقوق بشر است و در نظر گرفتن حقوق شهروندان در سیاستهای کلی و برنامههای کلان سیاست حاکم، از اصلاحاتیست که به طور کلی میشود در این فضا امروز به آنها اشاره کرد.
دویچهوله: فکر میکنید آقای عبدالله نوری تا چه حد بتوانند این خواستها را درست مطرح بکنند و با اقبال عموم هم روبهرو بشوند؟
اسدی زیدآبادی: ما فکر میکنیم که با توجه به سابقهی روشنی که ایشان دارند و ایستادگی و مقاومتی که در طرح شعارهایشان نشان دادهاند، هم در زمینهی طرح آنها میتوانند خیلی سریعالهجه عمل کنند، یعنی تا پیش از روز رایگیری، و هم پس از انتخاب شدن احتمالی ایشان میتوانند علیرغم تجربهناکامی که میشود گفت آقای خاتمی داشتند، ایشان آن تجربهی نابکام را به یک تجربهی کام تبدیل کنند و اصلاحات را نه به صورت فردی بلکه به پشتوانهی آرایی که دارند و به پشتوانهی جنبش اجتماعی که باید شکل بگیرد به پیش ببرند، و هیچگاه از این جنبش اجتماعی نخواهند که در خانه بمانند و فقط روز رفتن به پای صندوق رای حاضر بشوند و همواره از این جنبش اجتماعی برای پیشبرد اهداف دموکراسیخواهانه و حقوق بشرطلبانه استفاده کنند.
دویچهوله: چه چیزی میتواند تا حدی تضمین کند که ایشان تجربهی نابکام را به تجربهی بکام تبدیل کنند؟
اسدی زیدآبادی: ما فکر میکنیم که پیوند با جنبش اجتماعی میتواند تضمینکننده این موضوع باشد و مهمترین نقدی را که به دورهی هشتسالهی آقای خاتمی وارد میدانیم قطع رابطه با جنبش اصلاحیای بوده که در بینمردم شکل گرفته بود و کاملا از آقای خاتمی هواداری میکرد.
آقای خاتمی هنگامی که دست به اصلاحات میزد و وارد گفتوگو یا مقابله با نیروهای اقتدارگرا میشد، از این جنبش اجتماعی که در واقع نیروی واقعی ایشان بود صرف نظر میکرد و این نیرو را وارد معادلات نمیکرد.
در عینحال ما فکر میکنیم که اگر تجربهی اصلاحی بخواهد شکل بگیرد، که به نظر میرسد تنها راه موجود برای نیروهای اصلاحطلب و معتدلی که بهرحال به شیوههای مسالمتآمیز اعتقاد دارند و برای منافع ملی کشور دل میسوزانند، این شیوه است. باید به پای هزینههای آن هم ایستاد و با جدیت آن را پیگیری کرد، وگرنه شیوههای اصلاحطلبی که پیش از این تجربه شده نه تنها ره به جایی نخواهد برد و قطعا با شکست مواجه میشود، بلکه واژهها را به ابتذال میکشاند و نوعی بیاعتمادی را ترویج میکند، که الان هم در جامعه نسبت به هر نوع حرکت سیاسی موجود است، و این بیاعتمادی مهمترین آسیبیست که همین الان جامعه سیاسی ایران گرفتار آن است.