1. پرش به گزارش
  2. پرش به منوی اصلی
  3. پرش به دیگر صفحات دویچه وله

«اصلاح‌طلبان جوان از عبدالله نوری حمایت خواهند کرد»

۱۳۸۸ فروردین ۱۳, پنجشنبه

به گزارش پایگاه خبری ’’یاران باران‘‘ برخی از چهره‌های اصلاح‌طلب پس از دیدار با عبدالله نوری از احتمال نامزدی او سخن گفته‌اند. حسین باستانی روزنامه‌نگار می‌گوید احتمال نامزدی نوری ازسوی برخی از اصلاح‌طلبان وجود دارد.

https://p.dw.com/p/HP3x
عبدالله نوری، وزیر کشور دولت خاتمی
عبدالله نوری، وزیر کشور دولت خاتمی

در حالی که بخش‌هایی از جبهه اصلاحات مانند "سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی" در تعطیلات نوروزی با میرحسین موسوی دیدار داشته و مواضع انتخاباتی او را جویا شده‌اند، یکی از سایت‌های اصلاح‌طلبان از رایزنی بخش‌هایی از این جبهه با عبدالله نوری خبر داده است.

حسین باستانی روزنامه‌نگار مقیم پاریس می‌گوید اگرچه احتمال تایید صلاحیت نوری از سوی شورای نگهبان اندک است، اما بخش‌هایی از اصلاح‌طلبان به خصوص در رده‌های میانی و پایینی این جبهه، بعد از کنار کشیدن خاتمی، بهترین گزینه را عبدالله نوری می‌دانند.

آقای باستانی می‌گوید اگر اصلاح‌طلبان نگرانی تفرقه بین خود را نداشته باشند، احتمال نامزدی نوری کم نیست.

دویچه‌وله: آقای باستانی یکی از سایت‌های نزدیک به اصلاح‌طلبان روز گذشته خبری منتشر کرد مبنی بر این که احتمال دارد جمعی از اصلاح‌طلبان بر سر کاندیداتوری عبدالله نوری به توافق برسند و این نظر خودشان را طی هفته‌های آینده اعلام کنند. حتا در این میان اسامی کسانی از حزب «کارگزاران» مثل آقای عطریانفر و آقای لیلاز هم آمده است. فکر می‌کنید چقدر این خبر می‌تواند صحت داشته باشد؟

حسین باستانی: واضح است که آقای نوری طرفدارانی بین اصلاح‌طلبان دارد که خیلی‌هاشان هم سابقا جزو حامیان جدی آقای خاتمی محسوب می‌شدند. نمونه‌اش همین افرادی که اشاره کردید، مثل آقای عطریانفر که خب پیش از این هم تاکید کرده بودند که البته اگر آقای نوری تمایلی برای ورود به صحنه‌ی انتخابات نشان بدهد، ایشان هم کاندیدایی هستند که به طور جدی می‌توانند قابل بررسی باشند، ولی خب تا حالا چیزی اعلام نکرده‌اند.

به هرحال صحبت‌شان حاکی از این بود که ایشان را هم جزو کاندیداهایی می‌دانند که نظر مثبت به او دارند. اما در سطح کلی‌تر اصلاح‌طلبان به نظر می‌آید که یک مشکل عمده وجود داشته باشد و آن این که اصلاح‌طلبانی که مشخصا از آقای خاتمی حمایت می‌کردند که خب تعدادشان هم کم نیست، یک نگرانی جدی در خصوص این که بخواهند از آقای نوری حمایت بکنند دارند و نگرانی‌شان هم آن طوری که ابراز می‌کنند این است که در درجه‌ی اول آقای خاتمی وقتی که کنار کشیدند، به طور تلویحی از طرفداران خودشان خواستند که آقای موسوی را حمایت بکنند و به عبارتی آقای خاتمی که اصلاح‌طلبان او را رای‌آورترین کاندیدای خودشان می‌دانستند و بیشترین شانسشان برای بردن انتخابات می‌دانستند، کنار کشید برای این که وحدت ایجاد بشود و البته آقای موسوی هم این وسط به هرحال یکمقدار موضعش تقویت بشود و آرا پراکنده نشود.

اگر با وجود این که آقای خاتمی کنار کشیده، یک بار دیگر به خاطر مطرح شدن کاندیداهای جدید، اختلاف بین اصلاح‌طلبان بیشتر بشود، در واقع وحدت در میان اصلاح‌طلبان نه تنها ایجاد نشده باشد که بیشتر از پیش بهم خورده باشد، این مسئله‌ و سناریویی‌‌ست که تعدادی از اصلاح‌طلبان را نگران می‌کند و به همین خاطر به نظر می‌آید که در حمایت از آقای نوری احتیاط می‌کنند و ترجیح می‌دهند حالا که آقای خاتمی رفته است سراغ گزینه‌های باقیمانده بروند، کسانی که تا بحال ابراز آمادگی کرده‌اند و به طور مشخص آقای موسوی.

روز گذشته همچنین خبر دیگری منتشر شد در مورد دیدار اعضای سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی با مهندس موسوی که آقای آرمین سخنگوی این سازمان هم گفتند که این دیدار خیلی مثبت بوده و ما نظر رسمی سازمان را ظرف روزهای آینده اعلام می‌کنیم. اینجا یک جای تعجب وجود دارد که جناح‌های تندروتر اصلاح‌طلبان، مثل سازمان مجاهدین، که قاعدتا انتظار می‌رفت از آقای نوری حمایت کنند، گویا دارند از آقای موسوی حمایت می‌کنند و جناح‌های معتدل‌تر مثل حزب کارگزاران از آقای نوری حمایت می‌کنند. این را چه طور می‌شود توجیه کرد؟

کادرهای قدیمی‌تر جبهه‌ی مشارکت و سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی کسانی هستند که امکان حمایت‌شان از آقای موسوی بعداز آقای خاتمی از ابتدا بیشتر از بقیه بود. به خاطر این که مثلا "سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی" کسانی هستند که از قدیم و از همان زمان که آقای موسوی در عرصه‌ی سیاست خیلی فعال نبود و با کسی زیاد در ارتباط نبود، در کل بیشتر از بقیه با او در ارتباط بودند.

در ادبیات رسمی سیاسی کشور هم معمولا به عنوان نیروهایی که به چپ سنتی نزدیک هستند از آنان یاد می‌شود و این همان خاستگاه آقای موسوی هم به حساب می‌آید. اگرچه سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی همان طور که گفتید مخصوصا در دوره‌ی اصلاحات، مواضع خیلی صریحی در خیلی از موضوعات داشتند، ولی در مواردی مثل نحوه‌ی تاکید بر پایبندی به قانون اساسی و اصل نظام و غیر آنها هیچوقت کوتاه نیامدند و خب این حرکت، آنها را به مواضع آقای موسوی نزدیک می‌کند.

کارگزاران هم که اشاره کردید، البته بین آنها نظرات مختلفی هست. ولی می‌دانید که آقای نوری از قدیم به خیلی از اعضای کارگزاران نزدیک بودند و به طور مشخص در ابتدای روی‌کارآمدن دولت اصلاحات، آقای نوری اساسا به آن سو نزدیک بودند و اساسا به جناح‌های دیگری مثل جبهه‌ی مشارکت و اینها نزدیک نبودند. طبیعتا آنجا هم ارتباطاتی که از ابتدا وجود داشته در بررسی‌های احتمالی تعیین کننده است.

در صورتی که آقای نوری کاندیداتوری را قبول کند و به عنوان کاندیدای اصلاح‌طلبان وارد صحنه بشود، فکر می‌کنید ممکن است آقای موسوی ، یا آقای کروبی حتا کنار بکشند یا این که هر سه نفر تا آخرین روز ممکن است باقی بمانند؟

آقای موسوی و آقای کروبی تقریبا محال است که کنار بکشند. چون می‌دانید که حتا در خصوص آقای خاتمی هم تردید‌های جدی وجود داشت و همین تردیدها بود که نهایتا آقای خاتمی را به این نتیجه رساند که او از صحنه‌ی رقابتی کنار برود. ولی طرفداران کاندیداهای دیگر بدون این که البته نقدی به آقای نوری داشته باشند، یا این که در واقع تردیدی در شخصیت ایشان داشته باشند، از این زاویه بر کاندیداهای دیگر تاکید می‌کنند که می‌گویند به عقیده‌ی آنها احتمال رد صلاحیت آقای نوری زیاد است.

حالا گذشته از این که این حرف چقدر درست یا غلط باشد، ولی حداقلش این است تا وقتی که مرحله‌ی نهایی اعلام نتایج بررسی صلاحیت‌ها توسط شورای نگهبان انجام نشده باشد، قطعا چنین اتفاقی صورت نخواهد گرفت. چون آنها احساس‌شان این است که مثلا شانس آقای موسوی یا آقای کروبی برای گذشتن از فیلتر شورای نگهبان وجود دارد. حتا اگر آقای خاتمی هم حضور می‌داشت، آقای کروبی و موسوی شانس بیشتری از او می‌داشتند. ولی در مورد آقای نوری چنین اعتقادی را ندارند.

در نتیجه تا زمانی که شورای نگهبان نظرش را اعلام نکند، آنها این کار را نخواهند کرد. بعداز آن اگر این طور بشود، که البته فرض تقریبا محالی است و خیلی قوی نیست که سه نفر اصلاح‌طلب در صحنه بمانند و از صافی شورای نگهبان بگذرند، البته در آن زمان فشار جدی بر هر سه‌ی این کاندیداها وجود خواهد داشت برای این که به اجماع برسند.

در این میان البته یک جمله‌ی معترضه هم باید اضافه کرد که میزان اجماع اصلاح‌طلبان بستگی مستقیم به میزان اجماع جبهه‌ی اصولگرا دارد. یعنی آنجا اگر فرض کنید شرایط به این صورت دربیاید که با یک کاندیدای واحد بیایند و آن کاندید هم آقای احمدی‌نژاد باشد، حتا در شرایط اختلافات زیاد در جبهه‌ی اصلاحات هم امکان این که آنها به اجماع برسند وجود دارد و زیاد است. ولی اگر آنجا اصطلاحا آتش به اختیار بشود و کاندیداهای متعدد محافظه‌کاران حضور پیدا کنند که البته امکانش خیلی زیاد نیست، در آن صورت تعدد در جبهه‌ی اصلاحات هم بیشتر خواهد شد، چون آنها واقعی یا غیرواقعی احساس نگرانی کمتری خواهند داشت.

و این تعدد نامزدهای اصلاح‌طلبان با این ترکیب، یعنی آقایان عبدالله نوری، مهندس موسوی و کروبی، فکر می‌کنید چقدر ممکن است منجر به ریزش آرای اصلاح‌طلبان بشود؟

البته این یک فرض است که اینها هر سه در صحنه باقی بمانند. یعنی هر سه تایید صلاحیت بشوند و در مرحله‌ی نهایی بخواهند رقابت بکنند که احتمال این فرض بسیار کم است. ولی اگر این اتفاق بیفتد، به نظر من امکان این که آنها انتخابات را از دست بدهند بسیار زیاد خواهد بود. چون به طور طبیعی آنها با یک حریف در شرایط مساوی که رقابت نمی‌کنند.

قطعا باید تخلفات انتخاباتی را به صورت جدی در نظر بگیرند، قطعا باید توجه داشته باشند که اگر بخواهند کوچکترین امیدی به بردن انتخابات داشته باشند، کاندیدایی که در میان اصلاح‌طلبان بیشترین رای را می‌آورد باید اختلاف رای‌‌اش با کاندیدایی که در میان اصولگرایان بیشترین رای را آورده است خیلی زیاد باشد تا تخلفات کارگر نباشد. با توجه به تمام این مسایل خب اگر به اجماع نرسند شرایطشان دشوار می‌شود. یک نکته دیگر هم هست و آن این که در عرصه‌ی سیاسی ایران حالا چه در میان اصلاح‌طلبان چه در میان محافظه‌کاران این طوری نیست که دو کاندیدا که رقیب هستند تا یکروزی رقابت کنند و از روزی که تصمیم بگیرند اجماع کنند، حتا اگر این کار را بکنند، به طور طبیعی طرفدارهای یکی، پشت سر آن یکی قرار بگیرند.

مثل آمریکا نیست که هیلاری کلینتون و اوباما باهم به شدیدترین شکل رقابت کنند و وقتی که اوباما کاندیدای حزب می‌شود، همه بیایند پشت او. نه! متاسفانه درگیری‌ها حیثیتی می‌شود، دامنه‌دار می‌شود، مدتها ادامه پیدا می‌کند و به جایی می‌رسد که وقتی یک کاندیدا بخواهد به نفع کاندیدای دیگری کنار بکشد، اگر این درگیری‌های قبلی شدید شده باشد، ممکن است کار به اینجا برسد که حتا طرفداران کاندیدای کناررفته به نفع کاندیدای باقیمانده وارد صحنه نشوند. این احتمالات وجود دارد و به همین خاطر است که عقلانی‌تر این است که اساسا نگذارند این اختلافات از حدی بیشتر دامن بگیرد و از همان ابتدا جلویش را بگیرند.

شما گفتید این احتمال خیلی ضعیف است که این سه کاندیدا باهم بالا بیایند. چرا معتقد به این هستید که این احتمال ضعیف است؟ آیا احتمال ردشدن صلاحیت آقای نوری را بالا می‌دانید، یا اصولا معتقدید که اصلاح‌طلبان بر سر یک نفر به توافق می‌رسند؟

به طور طبیعی اصلاح‌طلبان از هر سه‌ موضوع ترس دارند. یعنی در شرایط طبیعی تمایل ندارند که آقای نوری وارد صحنه‌ی انتخابات بشود. مگر این که فشاری که از سوی حامیان ایشان بر عرصه‌ی سیاسی کشور وارد می‌شود، بسیار قوی باشد. وگرنه این که ایشان فقط کاندیدا بشوند و یک عده‌هم بنشینند و احیانا هرازگاهی هم اظهارنظری بکنند و انتظار داشته باشند که شورای نگهبان شخصیتی مثل آقای نوری را که مواضع‌اش در مقابل ساختار موجود کشور بسیار رادیکال و تند و محکم است، بدون فشار تایید صلاحیت بکند، این احتمال تقریبا صفر است.

ولی گذشته از این مسئله، نفس گذشتن کاندیداهای مختلف اصلاح‌طلب از فیلتر شورای نگهبان هم که این احتمال را ایجاد بکند که آنها با دست بازتری بتوانند بعدا به یک توافق انتخاباتی برسند، این هم چیزی‌ست که شورای نگهبان بعید است به آن تن بدهد. البته رفتار شورای نگهبان در خیلی از موارد رفتار غیرقابل پیش‌بینی بوده است. ولی اینها چیزهایی‌ست که از حالا با حساب دو دوتاـ چهارتای سیاسی می‌شود تصور کرد که امکان وقوع دارند.

با توجه به این که بسیاری از اصلاح‌طلبان بخصوص در رده‌های بالایی و در رده‌های رهبری جبهه‌ی اصلاحات معتقد به این هستند که صلاحیت آقای عبدالله نوری در صورت اعلام نامزدی، توسط شورای نگهبان رد خواهد شد، و شما الان روی این مسئله تاکید کردید، فکر می‌کنید اصلاح‌طلبان از اعلام کاندیداتوری آقای نوری چه سودی می‌برند؟

من تصورم این است که این اتفاقی که دارد می‌افتد و در رسانه‌ها هم تا حدی بازتاب پیدا کرده است، مبنایش این نیست که آن چه به صلاح است اعلام بشود، آن چیزی که واقعا اتفاق افتاده است دارد اعلام می‌شود. یعنی به طور طبیعی بعد از این که آقای خاتمی کنار رفت، جمعی از اصلاح‌طلبان مخصوصا نسل جدیدتر آنان، جوانترهای آنها که به هر علت مایل نبودند پشت آقای موسوی یا آقای کروبی بایستند، گزینه‌ی طبیعی‌شان آقای نوری بوده است. آنها این خواسته‌ را هم ابراز کردند و به طور طبیعی این خواسته به بدنه‌های میانی یا کمی بالاتر جریان‌های مختلف اصلاح‌طلب هم انتقال پیدا می‌کند و به طور طبیعی وقتی این خواسته انتقال پیدا می‌کند، خب کم کم شاهد خواهیم بود که بازتاب رسانه‌یی ‌هم خواهد داشت.

این اتفاقی‌ست که در جبهه‌ی اصلاحات بعداز کناره‌گیری آقای خاتمی افتاد. البته یک دوره‌ی رکود رسانه‌یی و فعالیت سیاسی به خاطر تعطیلات عید داشتیم. کم کم با نزدیک شدن به پایان تعطیلات عید و در شرایطی که سال گذشته با شوک ناشی از کناره‌گیری آقای خاتمی به پایان رسیده است، می‌شود انتظار داشت که آن جریاناتی که حامی آقای نوری هستند، کم کم خبر فعالیت‌هایشان را از این سو و آن سو بشنویم. طبیعتا آنها در بدنه‌ی میانی و بالایی جبهه‌ی اصلاحات نمایندگان خودشان را هم پیدا می‌کنند که ممکن است ابراز نظرهایی هم در راستای دعوت از آقای نوری به عمل بیاورند.

مصاحبه‌گر: میترا شجاعی

تحریریه: داود خدابخش

پرش از قسمت در همین زمینه