1. پرش به گزارش
  2. پرش به منوی اصلی
  3. پرش به دیگر صفحات دویچه وله

«اصلاح‌طلبان زندانیان سیاسی را برای انتخابات کاندید کنند»

۱۳۹۰ شهریور ۱۹, شنبه

برخی تحلیلگران می‌گویند اصلاحات عمیق و اساسی تنها راه حل بحران‌های سیاسی و اقتصادی و احتماعی‌ در ایران است اما حاکمیت ایران ظرفیت چنین اصلاحاتی را ندارد و اگر دست به اصلاحات نزند به سرنوشت لیبی و سوریه دچار خواهد شد.

https://p.dw.com/p/12Wjj

در روزهای گذشته وبسایت جنجالی "ویکی لیکس" در سری اسناد جدید خود، خبری نیز درباره ابراهیم یزدی داشت مبنی بر این که او در سفر خود به دوبی در فوریه ۲۰۰۸ گفتگوئی با برخی کارکنان سفارت آمریکا در آن‌جا داشته است. براساس سند ویلی لیکس، ابراهیم یزدی به مقامات آمریکائی در دوبی گفته است که رژیم ایران ظرفیت اصلاحات را ندارد و بدلیل ضعف‌های بنیادین، سرانجام از هم می‌پاشد.

حسن شریعتمداری، تحلیلگر سیاسی ساکن هامبورگ آلمان نیز تقریبا نظری مشابه با آقای یزدی دارد. او در گفتگو با دویچه‌وله می‌گوید، نظام سیاسی ایران گزینه‏ی چندانی ندارد. یا باید به اصلاحات اساسی و اصولی تن بدهد که دامنه‏ی آن تا تغییر قانون اساسی کشیده خواهد شد و یا به سرنوشت لیبی و سوریه دچار خواهد شد.

گفتگو با حسن شریعمتداری

دویچه‏وله: آقای شریعتمداری، این روزها تصویر لبخند دوستانه‏ی آقایان رفسنجانی و خامنه‏ای منتشر می‏شود و این بخش از حرف‏‏های آیت‏الله خامنه‏ای تیتر می‏شود که گفته است: «ولایت مطلقه‏ی فقیه یعنی انعطاف‏پذیری». از آن طرف هم گروهی از زندانیان سیاسی آزاد می‏شوند. ارزیابی شما از این مجموعه‏ چیست؟

حسن شریعتمداری: شاید برگشت آقای خامنه‏ای از سیاست آقای احمدی‏نژاد و تقویت او، به نزدیکی دوباره با آقای رفسنجانی در آینده به‏چشم بخورد. برای این‏که در آستانه‏ی انتخابات، اصول‏گراها شدیداً از آن می‏ترسند که برنده‏ی انتخابات مجلس "جبهه پایداری" که به‏تازگی تشکیل شده و همراهان احمدی‏نژاد باشند و این چیزی است که مجموعه‏‌ی آن‏ها برنمی‌‏تابند.

از سوی دیگر هم با مقداری آزادی سیاسی می‏خواهند به‏اصطلاح خودشان تنور انتخابات را گرم کنند. هرچند می‏ترسند که اگر این کار بیش از اندازه باشد، میدان بدهد که مردم به میدان بیایند و تقاضاهای خودشان را این‏بار با صداهای بلندتر و رساتر بیان کنند.

بنابراین، به‏هر صورت این لبخندها، هرچند نماینده‏ی مکنونات قلبی و واقعی دوطرف نیست، ولی از روی مصلحت، شاید بسیاری چیزها را بیان کند.

برخی هنوز به نقشی که آقای رفسنجانی احتمالاً در تلطیف یا تغییر روش حکومت با مخالفان‏اش می‏تواند داشته باشد، امید بسته‏‌اند. آیا مصلحتی که به آن اشاره کردید تا آن‏جا پیش خواهد رفت که هاشمی رفسنجانی بازهم بتواند نقشی بازی کند؟

آقای رفسنجانی دوران سیاسی‏اش گذشته است. به این معنا که آقای رفسنجانی با وجود این‏که مورد احتیاج همه‏ی جناح‏ها به نحوی هست، به‏قدری در طول عمر سیاسی خودش، مسیر عوض کرده که اعتماد هیچ کسی را جلب نمی‏‌کند.

بنابراین از آقای رفسنجانی ممکن است استفاده کنند، ولی همه می‏ترسند که اگر این استفاده بیش از اندازه باشد، برای خودشان خطرناک بشود. من فکر نمی‏کنم آقای رفسنجانی نقش مهمی در آینده‏ی سیاسی ایران داشته باشد.

امروز سایت "خبر آن‏لاین"، از قول دو مقام ارشد حزب مؤتلفه، آقایان عسگراولادی و حبیبی گفته است که «اگر اصول‏گرایان به جان هم بیفتند، فرش قرمزی برای اصلاح‏طلبان پهن می‏شود». تحت چه شرایطی این "فرش قرمز" پهن می‌شود؟

این انتخابات فقط زمانی می‏تواند به نفع مردم باشد که اصلاح‏طلبان با سیاست‏های ایجابی بتوانند با مردم و همین‏طور با بقیه‏ی اپوزیسیون همراهی کنند و  به عقیده‏ی من، آن زمانی است که اصلاح‏طلبان زندانیان سیاسی را کاندیدای خود کنند و بگویند که اگر آقایان موسوی، کروبی و بقیه‏ی زندانیان سیاسی از همه‏ی طیف‏ها، گروه‏ها و اقلیت‏های مذهبی و ملی از زندان آزاد بشوند و حقوق مساوی برای شرکت در انتخابات داشته باشند، ما در انتخابات شرکت خواهیم کرد و در غیر این صورت، آن را تحریم می‏‌کنیم.

چنین پروژه‏ای هزینه‏ای حداکثری برای نظام ایجاد می‏کند، اصلاح‏طلبان را منسجم می‏کند و مردم را هم به پشت اصلاح‏طلبان می‏کشاند. این پروژه هزینه‌‏ی انتخابات را برای نظام به حدی می‏رساند که یا باید اصلاحات اساسی را بپذیرد و یا باید انتخابات را یک انتخابات فرمایشی و محدود کند که برای‏اش بسیار هزینه خواهد داشت.

البته‏ همه‏ی این‏ها به شرطی است که اصولاً نظام تا موقع انتخابات با حوادث غیرمترقبه‏ای در سطح منطقه روبرو نشود.

چه حوادثی؟ فکر می‏کنید نگرانی‏‌ای که اصول‏گرایان الان از انتخابات دارند، تا چه اندازه به انتخابات و اختلافات داخلی برمی‏گردد، تا چه اندازه ناشی از تهدیدهای خارجی است و تا چه اندازه‏ همه‏ی این‏ها با هم تحولات آتی ایران را رقم می‏زند؟

نظام سیاسی ایران گزینه‏‌ی چندانی ندارد. یا باید به اصلاحات اساسی و اصولی تن بدهد که دامنه‏ی آن تا تغییر قانون اساسی کشیده خواهد شد و آن یک انتخابات آزاد بر فراز قانون اساسی، با نظارت بین‏المللی برای گذار به یک دمکراسی سکولار است و یا ، نظامی که مدعی است دخالت خارجیان را خوش ندارد و برنمی‏تابد، با دست خودش وسیله‏ی دخالت خارجیان در مملکت ما خواهد شد. جز این گزینه‏ها، گزینه‏ی زیادی در راه نیست و مسلماً اگر این اصلاحات صورت نگیرد، ایران هم در صف لیبی و سوریه خواهد بود.

مضافاً که امروز بزرگ‏ترین اسلحه‏ی مملکت ایران، یعنی در رأس جنبش ضداسراییلی بودن هم از دست ایران خارج شده و ترکیه و مصر، به قول خودشان،  نصیب خودشان می‏کنند. هم‏چنین ملت عرب می‏بینید که ایران از دیکتاتورهایی که آن‏ها را می‏کشد، مانند بشار اسد، حمایت می‏کند.

بنابراین ایران در سطح منطقه هم با دشواری‏ها و بحران‏های اساسی مواجهه است و اگر حاکمان ایران عقل و درایت به‏خرج ندهند و اصلاحات اساسی‌ای که توضیح دادم را انجام ندهند، در صف آقایان قذافی و بشار اسد خواهند بود و در این نکته نباید تردید کرد.

مریم انصاری
تحریریه: مصطفی ملکان

حسن شریعتمداری، تحلیلگر سیاسی ساکن هامبورگ آلمان
حسن شریعتمداری، تحلیلگر سیاسی ساکن هامبورگ آلمانعکس: DW/Khodabakhsh
پرش از قسمت در همین زمینه

در همین زمینه

نمایش مطالب بیشتر