«اصلاحطلبان زندانیان سیاسی را برای انتخابات کاندید کنند»
۱۳۹۰ شهریور ۱۹, شنبهدر روزهای گذشته وبسایت جنجالی "ویکی لیکس" در سری اسناد جدید خود، خبری نیز درباره ابراهیم یزدی داشت مبنی بر این که او در سفر خود به دوبی در فوریه ۲۰۰۸ گفتگوئی با برخی کارکنان سفارت آمریکا در آنجا داشته است. براساس سند ویلی لیکس، ابراهیم یزدی به مقامات آمریکائی در دوبی گفته است که رژیم ایران ظرفیت اصلاحات را ندارد و بدلیل ضعفهای بنیادین، سرانجام از هم میپاشد.
حسن شریعتمداری، تحلیلگر سیاسی ساکن هامبورگ آلمان نیز تقریبا نظری مشابه با آقای یزدی دارد. او در گفتگو با دویچهوله میگوید، نظام سیاسی ایران گزینهی چندانی ندارد. یا باید به اصلاحات اساسی و اصولی تن بدهد که دامنهی آن تا تغییر قانون اساسی کشیده خواهد شد و یا به سرنوشت لیبی و سوریه دچار خواهد شد.
گفتگو با حسن شریعمتداری
دویچهوله: آقای شریعتمداری، این روزها تصویر لبخند دوستانهی آقایان رفسنجانی و خامنهای منتشر میشود و این بخش از حرفهای آیتالله خامنهای تیتر میشود که گفته است: «ولایت مطلقهی فقیه یعنی انعطافپذیری». از آن طرف هم گروهی از زندانیان سیاسی آزاد میشوند. ارزیابی شما از این مجموعه چیست؟
حسن شریعتمداری: شاید برگشت آقای خامنهای از سیاست آقای احمدینژاد و تقویت او، به نزدیکی دوباره با آقای رفسنجانی در آینده بهچشم بخورد. برای اینکه در آستانهی انتخابات، اصولگراها شدیداً از آن میترسند که برندهی انتخابات مجلس "جبهه پایداری" که بهتازگی تشکیل شده و همراهان احمدینژاد باشند و این چیزی است که مجموعهی آنها برنمیتابند.
از سوی دیگر هم با مقداری آزادی سیاسی میخواهند بهاصطلاح خودشان تنور انتخابات را گرم کنند. هرچند میترسند که اگر این کار بیش از اندازه باشد، میدان بدهد که مردم به میدان بیایند و تقاضاهای خودشان را اینبار با صداهای بلندتر و رساتر بیان کنند.
بنابراین، بههر صورت این لبخندها، هرچند نمایندهی مکنونات قلبی و واقعی دوطرف نیست، ولی از روی مصلحت، شاید بسیاری چیزها را بیان کند.
برخی هنوز به نقشی که آقای رفسنجانی احتمالاً در تلطیف یا تغییر روش حکومت با مخالفاناش میتواند داشته باشد، امید بستهاند. آیا مصلحتی که به آن اشاره کردید تا آنجا پیش خواهد رفت که هاشمی رفسنجانی بازهم بتواند نقشی بازی کند؟
آقای رفسنجانی دوران سیاسیاش گذشته است. به این معنا که آقای رفسنجانی با وجود اینکه مورد احتیاج همهی جناحها به نحوی هست، بهقدری در طول عمر سیاسی خودش، مسیر عوض کرده که اعتماد هیچ کسی را جلب نمیکند.
بنابراین از آقای رفسنجانی ممکن است استفاده کنند، ولی همه میترسند که اگر این استفاده بیش از اندازه باشد، برای خودشان خطرناک بشود. من فکر نمیکنم آقای رفسنجانی نقش مهمی در آیندهی سیاسی ایران داشته باشد.
امروز سایت "خبر آنلاین"، از قول دو مقام ارشد حزب مؤتلفه، آقایان عسگراولادی و حبیبی گفته است که «اگر اصولگرایان به جان هم بیفتند، فرش قرمزی برای اصلاحطلبان پهن میشود». تحت چه شرایطی این "فرش قرمز" پهن میشود؟
این انتخابات فقط زمانی میتواند به نفع مردم باشد که اصلاحطلبان با سیاستهای ایجابی بتوانند با مردم و همینطور با بقیهی اپوزیسیون همراهی کنند و به عقیدهی من، آن زمانی است که اصلاحطلبان زندانیان سیاسی را کاندیدای خود کنند و بگویند که اگر آقایان موسوی، کروبی و بقیهی زندانیان سیاسی از همهی طیفها، گروهها و اقلیتهای مذهبی و ملی از زندان آزاد بشوند و حقوق مساوی برای شرکت در انتخابات داشته باشند، ما در انتخابات شرکت خواهیم کرد و در غیر این صورت، آن را تحریم میکنیم.
چنین پروژهای هزینهای حداکثری برای نظام ایجاد میکند، اصلاحطلبان را منسجم میکند و مردم را هم به پشت اصلاحطلبان میکشاند. این پروژه هزینهی انتخابات را برای نظام به حدی میرساند که یا باید اصلاحات اساسی را بپذیرد و یا باید انتخابات را یک انتخابات فرمایشی و محدود کند که برایاش بسیار هزینه خواهد داشت.
البته همهی اینها به شرطی است که اصولاً نظام تا موقع انتخابات با حوادث غیرمترقبهای در سطح منطقه روبرو نشود.
چه حوادثی؟ فکر میکنید نگرانیای که اصولگرایان الان از انتخابات دارند، تا چه اندازه به انتخابات و اختلافات داخلی برمیگردد، تا چه اندازه ناشی از تهدیدهای خارجی است و تا چه اندازه همهی اینها با هم تحولات آتی ایران را رقم میزند؟
نظام سیاسی ایران گزینهی چندانی ندارد. یا باید به اصلاحات اساسی و اصولی تن بدهد که دامنهی آن تا تغییر قانون اساسی کشیده خواهد شد و آن یک انتخابات آزاد بر فراز قانون اساسی، با نظارت بینالمللی برای گذار به یک دمکراسی سکولار است و یا ، نظامی که مدعی است دخالت خارجیان را خوش ندارد و برنمیتابد، با دست خودش وسیلهی دخالت خارجیان در مملکت ما خواهد شد. جز این گزینهها، گزینهی زیادی در راه نیست و مسلماً اگر این اصلاحات صورت نگیرد، ایران هم در صف لیبی و سوریه خواهد بود.
مضافاً که امروز بزرگترین اسلحهی مملکت ایران، یعنی در رأس جنبش ضداسراییلی بودن هم از دست ایران خارج شده و ترکیه و مصر، به قول خودشان، نصیب خودشان میکنند. همچنین ملت عرب میبینید که ایران از دیکتاتورهایی که آنها را میکشد، مانند بشار اسد، حمایت میکند.
بنابراین ایران در سطح منطقه هم با دشواریها و بحرانهای اساسی مواجهه است و اگر حاکمان ایران عقل و درایت بهخرج ندهند و اصلاحات اساسیای که توضیح دادم را انجام ندهند، در صف آقایان قذافی و بشار اسد خواهند بود و در این نکته نباید تردید کرد.
مریم انصاری
تحریریه: مصطفی ملکان