انتخابات در «آنجا که آزادی نیست»
۱۳۹۰ اسفند ۱۲, جمعهامکان شرکت در نهمین دور انتخابات مجلس ایران در روز جمعه ۱۲ اسفند برای دو ساعت تمدید شد. این خبر وقتی رسید که کاربران ایرانی اینترنت لحظه به لحظه با یکدیگر در تعامل بودند و نظرات خود را از طریق نوشتن در فیسبوک و توییتر و وبلاگها با دیگران در میان میگذاشتند. از یک سو بودند تعداد زیادی که با نوشتن جملاتی نسبت داده شده به مارک توآین، نویسنده شهیر آمریکایی، انتخابات را امری صوری خواندند: «آنجا كه آزادى نيست، اگر راى دادن چيزى را تغيير میداد، نمیگذاشتند راى بدهيد.» اما گروه دیگر نه تنها در صفحات وبلاگها یا شبکههای اجتماعی از دلایل رای دادن خود نوشتند که از حضور مردمی در پای صندوقهای رای خبر دادند. گروهی نیز عکس خود هنگام رای دادن را در صفحهای ویژه که در شبکه اجتماعی متعلق به گوگل (گوگل پلاس) ساخته بودند، منتشر کردند.
چنین جوی همراه با خبرهای ضد و نقیضی که از وضعیت تهران و دیگر شهرها در اینترنت به اشتراک گذاشته میشد تا حدی باعث سردرگمی کاربران شده بود. یک کاربر فیسبوک نوشت: «میپرسم انتخابات چه خبر؟ يکی میگه همه دارن میرن رای بدن، يكی دیگه میگه تو تهران سكوت مرگباری حاكمه.»
روز پنجشنبه، ۱۱ اسفند، توییتر امکان هشتگگذاری به فارسی را نیز به دیگر امکاناتاش افزود. وقتی هشتگ (#) پشت کلمهای قرار گیرد، این کلمه در توییتر قابل جستجو میشود و بنابراین مجموعهای از توییتها میتواند درباره یک موضوع نوشته شود. تا کنون این امکان برای کلمات فارسی موجود نبود. این امکان در اولین قدم با هشتگگذاری برای کلمه انتخابات در توییتر نسبتا به صورت گسترده استفاده شد.
بر اساس مشاهدهها بیشتر کسانی که در توییتها درباره انتخابات نوشتند، یا صرفاَ به اشتراکگذاری اخبار پرداختند یا به طنزنویسی درباره انتخابات پرداختند. برای مثال یکی از کاربران توییتر درباره تمدید ساعت رایگیری در توییتر نوشت: «رایگیری رو تا فردا تمدید کنن فردا تعطیل شه مثلاَ!»
روایت عینی کاربران از جمعه انتخابات
در حالی که تعدادی از کاربران به موضوع انتخابات به صورت کلی پرداختند، کسانی هم بودند که به بیان مشاهدات خود پرداختند. یکی از کاربران فیسبوک از تهران نوشت: «من امروز که به دلیلی از ولنجک تا میدان بهارستان و خیابان جمهوری و فردوسی و میدان آرژانتین و وزرا و برخی دیگر از جاهای تهران را اسکن کردم، به نظرم فارغ از هرگونه قضاوت شخصی یا عدد سازیهای رسمی و بر اساس اینکه تا حدی سابقه کار انتخاباتی هم داشتهام ، به نظرم میزان مشارکت در انتخابات در تهران به طرز شگرفی کاهش پیدا کرده و در بیشترین حالت عددی نزدیک به ۲۰ درصد خواهد بود ... !»
اما یکی دیگر از کاربران فیسبوک نوشت: « ما اصلا نمیتونیم ثابت کنیم مشارکت کم بوده وهست و سرد برگزار شده چون تمام ابزار دست حکومت است و ما جز همین شوخی خنده بازار بازی کاری نمیکنیم. فردا هم روزنامهها مجبورن تیتر مشارکت بالا بزنند!»
یک کاربر فیسبوک هم درباره تصاویری که تلویزیون دولتی ایران از روز انتخابات نشان میدهد با تمسخر مینویسد: «شما یعنی باور میکنید؟ آنچه من در صدا و سیما میبینم طوری است که انگار همه تهران آمدهاند رای بدهند. ۳۰ درصد و ۴۰ درصد کجاست؟! مشارکت در تهران بر اساس تصویرهای صدا و سیما حکما بالای ۷۰ شاید هم ۸۰ درصد است. اصلا انقلاب دیگری است. حماسه است. به نظر من باید شمارش رای را هم بگذارند بر عهده صدا و سیما!»
یکی دیگر از بینندگان تلویزیون دولتی ایران در فیسبوک خود درباره میزان تبلیغات دولتی نوشت:«کم مونده رسما اعلام کنند بدون شناسنامه و کارت ملی هم میشه رای داد!»
بحث همچنان داغ رایدادن، آری یا خیر
در حالی روز جمعه فرا رسید که در فضای وبلاگستان بحثهای طولانی و مفصل و اعلام موضع در قبال شرکت در انتخابات ادامه داشت. نویسنده وبلاگ سرطان ذهن در پستی مفصل که صبح انتخابات نوشت، به دلایل مختلف رای دادن و ندادن پرداخت و در نهایت اعلام کرد که خود رای ندادن را برگزیده است و نوشت: «ممکن است مشارکت بالا در انتخابات در مذاکره با غرب دست بالا را به نظام بدهد به خصوص که قراین نشان می دهد که غرب علیرغم ژست قاطعش برای مدت کوتاهی آمادگی تحریم شدید ایران را دارد. اما مشکل اینجاست که پیروزی نظام در برابر فشار غرب تمکین به مردم و قانون را کاهش خواهد داد. از نظر من بهتر این است که نظام به خاطر احساس ضعف در برابر بیگانه به مردمش بیشتر امتیاز بدهد (حقوق خود آنها) تا برعکس بنابراین خیلی نگران اثر خارجی مشارکت پایین نیستم.»
او همچنین نوشت: « در شرایط فعلی دو جناح متمایز در انتخابات نیستند تا رای آوردن یکی از آنها برای عموم آسان باشد یا پیامی داشته باشد. لیست های مختلفی از اصولگرایان وجود دارند اما برخلاف تبلیغات هیچ مفهوم متمایزی ندارند.»
این بلاگر ایرانی در نهایت البته مینویسد: «هر سلاحی بردی دارد. برد عدم شرکت در انتخابات مشخص و محدود است... بنابراین نه الان از تاثیر ناامید باشید (به خاطر بزرگی هدف) و نه بعد از انتخابات افسرده شوید (به خاطر انتظارات نابجا و تبلیغات حکومت).»
نویسنده وبلاگ نیمایان نیز صبح جمعه در پستی که در آن اعلام کرد رای نمیدهد، به نتیجه تحریم انتخابات پرداخت. او نوشت که پیروزی تحریم نیست که نشان از شکست حاکمیت دارد بلکه «باختن قافیه» زودتر مشخص شده بود: «آنها قافیه را زمانی باختند که تعداد داوطلبان نمایندگی دوهزار نفر کم شد و گروههای اصلاحطلب نیامدند، آنها زمانی بازی را باختند که اعلام کردند سخن از تحریم گفتن جرم است. بازی شروعنشده تمام شد و بازی را باختند.»
او نوشت: «آرایش نمایش انتخابات و ادّعای حضور مردم هم که از طرف حاکمیّت کاری ندارد.» او در نهایت نوشت: « صندوقهای رأی دیگر جان ندارند و در نظام فعلی به تابوت بدل شدهاند. بدیهی است که وقتی راهکاری سیاسی، از خارج از روشهایی سالم و معمول مانند انتخابات بگذرد، نتوان برای آن برنامهی روشنی ارائه داد.»
وبلاگهای تبلیغکننده مشارکت در انتخابات
اما در مقابل وبلاگنویسانی نیز بودند که از مشارکت در انتخابات نوشتند. زهرا در وبلاگی به همین نام در روز پیش از انتخابات نوشت: « برای من خیلی مهمه که افرادی که اصلحش میدونم حتما رای بالایی بیاره، چون سعی میکنم آدمهایی رو انتخاب کنم که فقط یه آدم نیستن، برای خودشون یه جریانن. ممکنه بگید تو یک رای بیشتر نداری. نه اصلا اینطوری فکر نمیکنم چون فعالیتهای خودم رو محدود به روز انتخابات نمیکنم که فقط همون یک رای باشه. من از قبل از برگزاری انتخابات، شده یک ماه قبلش حتی برای دوستانم، همکارانم، جمع فامیل یا هرجایی که هستم چیزی رو که میگم تبلیغ میکنم.»
نویسنده وبلاگ زهرا که از جمله نویسندههای فضای مجازیست که «اصولگرا» محسوب میشوند، نوشت: « یکی از اشتباهات تحریم کنندهها اینه که انتخابات رو روز انتخابات میبینن، درست برخلاف خود جمهوری اسلامی که از مدتها قبل تمام زمینهها رو براش فراهم میاره ولی مخالفیناش توجهی ندارن و فقط میگن تحریم که نتیجهاش بی عملی و انفعاله.»
آنچه هم در وبلاگ زهرا و هم در برخی دیگر وبلاگهای مشابه او که از جریان اصلی وبلاگنویسی نزدیک به سیاستهای حکومت هستند به چشم میآید، طرز یکسان بحث است. چنین وبلاگهایی از این زاویه وارد بحث شدهاند که ابتدا بسته بودن حاکمیت را تا حدودی میپذیرند و سپس توضیح میدهند که در همین سیستم اما رای دادن میتواند بسیار راهگشا باشد و دیگران را به رای دادن تشویق میکند.
MZ/BM