انتخابات مجلس هشتم: شرکت یا عدم شرکت؟
۱۳۸۶ اسفند ۱۴, سهشنبهروز سهشنبه، ۱۴ اسفند، روشن شد که لیست نامزدهای انتخاباتی اصلاح طلبان در تهران به ۳۰ نفر افزایش پیدا کرده است. البته به گفته اصلاح طلبان همهی چهرههای اصلی آنها، جز سه چهار نفر، حذف شدهاند و آنها ناگزیر با چهرههای ناشناستر اصلاحات وارد صحنه میشوند. با این حال اصلاح طلبان خوشبین هستند که با نزدیک به ۱۳۰ کرسی در کل کشور میتوانند در انتخابات مجلس هشتم رقابت کنند. برخی دیگر از گروه ها، از جمله فعالان ملی مذهبی نه "انگیزهای" برای شرکت در انتخابات دارند، نه "ضرورتی" برای آن "احساس" میکنند. تصمیم به عدم شرکت درانتخابات را شورای فعالان ملی مذهبی امروز در اطلاعیه ای اعلام کرد. شورای فعالان ملی مذهبی دلایل عدم شرکت خود را اینطور خلاصه میکند: تشدید روندهای حذفی طیف ها و گرایشات مختلف، خالی شدن انتخابات از معنای اصلی و عرفی آن با رد صلاحیت های گسترده وبالاخره نگرانی از اظهارات برخی مقامات نظامی دررابطه با نحوه اجرای انتخابات. .رضا علیجانی از ملی-مذهبیها در مصاحبه با دویچه وله انگیزههای عدم شرکت ملی- مذهبیها را توضیح میدهد و سعید شریعتی از جبهه مشارکت از دلایل بخشی از اصلاحطلبان برای شرکت در انتخابات میگوید.
رضا علیجانی رونامه نگار و فعال ملی مذهبی با اشاره به دلایلی که در اطلاعیه این جریان آمده است، میگوید: مجموعهی این عوامل باعث شده است که در واقع انتخابات دیگر از آن شکل رقابتی و یک مرحلهایش و حتا از حالت نیمهآزاد و نیمهموثری که بهرحال میتوانست شبیه دورههای قبل اتفاق بیفتد فاصله گرفته است و دربرگیرندهی آرا و عقاید حتا، طیفهای مختلف درون حاکمیت همین انتخابات نیست.
دویچهوله: اما این دلایل برای عدم شرکت کافی هستند؟ آیا ایران همیشه شاهد انتخاباتی سالم و آزاد بوده؟ و آیا همیشه میتوان به سیاست عدم شرکت روی آورد. از سوی کسانی که معقتد به شرکت در انتخابات هستند این انتقاد به فعالان ملی مذهبی میشود که سیاست آنها انفعال بجای شرکت فعال در صحنهی سیاسی ایران است.
رضا علیجانی: حتا از موضع اصلاحطلبانه و موضع صرفا پراگماتیستی هم نگاه بکنیم، (قهر) از انتخابات و فاصله گرفتن از انتخابات میتواند امتیازهای بیشتری برای نیروهای منتقد داشته باشد. یعنی آنها ممکن است با حضور ۲۰ ۱۰ نفر افراد درجهی دوم و بسیار ضعیفشان در مجلس از هر دو طرف بازی را ببازند. یعنی هم به یک انتخابات و به یک مجلس مقبولیت و مشروعیت بدهند، و هم حضورشان بینتیجه باشد. من از عدم شرکت انفعالی و اینکه در واقع یک جریان سیاسی فقط یک بیانیه بدهد و کنار بنشیند و هیچ اظهارنظری نکند و هیچ کنشی نداشته باشد، آن را هم من قابل دفاع البته نمیدانم. اما نیروهای ملی مذهبی یا طیفهای دیگری که در این دوره بویژه روی عدم شرکت بحث میکنند، اینها حضور اجتماعی دارند، حضور در محافل دانشجویی دارند، در شهرستانها دارند، در مطبوعات دارند و برخوردشان با عدم شرکت هم کنش فعال است.
از کجا میشود این اطمینان را داشت که قهر از انتخابات امتیازهای بیشتری برای نیروهای منتقد دارد؟ کنش فعالی که ملی مذهبی ها میخواهند با آن جلو بروند چگونه بروز پیدا میکند، چطور تاثیر میگذارد و چرا با استفاده از اهرم پارلمان مغایرت دارد؟
رضا علیجانی: ببینید در دورهای که حوزهی سیاسی، یعنی حوزهی مخصوص به قدرت و دولت و حاکمیت، مسدود است و کسی نمیتواند این را انکار بکند که هیچ، این روند یعنی روند اصلاحات فعلا تا اطلاع ثانوی مسدود است، نیروها بجز در حوزهی عمومی که میتوانند برخورد انتقادی بکنند، میتوانند برخورد آگاهیبخش بکنند، میتوانند نیروسازی در درون خودشان بکنند و ساماندهی تشکیلاتی درونی داشته باشند، به نظر من راه دیگری سر راه آنها قرار ندارد، مگر این که ما رؤیااندیشی بکنیم.
ولی اصلاحطلبان با همین نگاه پراگماتیستی خواهان شرکت در انتخابات هستند. چرا نباید از بخشی از این اصلاحطلبان حمایت کرد؟ آیا این بخاطر شرایط حاکم بر انتخابات است یا عدم اعتماد به اصلاحطلبان؟
رضا علیجانی: ببینید، اصلاحطلبان جریانهای فکری مختلفی دارند. نیروهای اصلیتر اصلاحات در ایران که «جبههی مشارکت» بوده یا «مجاهدین انقلاب» و آن بخش از جنبش دانشجویی که نزدیک به این نیروها بودند، امروز انگیزهای برای مشارکت ندارند. خب حزب «اعتماد ملی» هست که (به معنایی) کنش و واکنشهای سیاسی باعث تایید بخشی از نیروهایش شده. حتا آنها هم میگویند که بین ۶۰ تا ۷۰درصد کاندیداهایشان رد شدهاند. آنها بنا به تحلیلهای خاصی در انتخابات شرکت کردند، که از نظر تحلیلی شاید قابل پذیرش نباشد. یعنی حضور اسامی کاندیداهای اینها را مرور بکنیم، به نظر نمیرسد به هیچ وجه اقلیت اثرگذاری در مجلس باشند. نیروهای دیگر هم الان در یک تشتت تحلیلی بسر میبرند. بدنهی آنها، بدنهی «مشارکت»، بدنهی «مجاهدین» و بخشی مهمی حتا از مسئولین راس این هرم تشکیلاتی مخالف شرکت در انتخابات هستند. اما از طرفی بهرحال در درون ساختار قدرت قرار دارند و در آن جناحبندیهای داخلی خودشان هم متهم به وحدتشکنی خواهند شد، اگر فاصله بگیرند از انتخابات. بنابراین شبیه به برخی از انتخابات مجلس خبرگان یا برخی از دورههای مجلس، یک موضع کمرنگ شرکت معترضانه گرفتهاند. ولی بهرحال این روش هم پاسخ نداده است تا حالا و تاکید میکنم، حضور ناموفق جناحهای اقلیت اصلاحطلب در مواردی که انتخابات از استانداردهای پایینی برخوردار بوده و اینها شرکت کردند و وارد شدند در آن نهاد، نشان میدهد که این مشی هم پاسخ نمیدهد. ولی من این را با اطلاع دقیق میگویم که بخش مهمی از این احزاب هم موافق شرکت در انتخابات نیستند و حضورشان حضوی کمرنگ و بسیار نمادین خواهد بود. این را شاید اتفاقات ۱۰، ۱۵ روز آیندهی ایران بهتر نشان بدهد.
البته بسیاری از فعالان ملی مذهبی هم ممکن است با شرکت نکردن در انتخابات موافق نباشند، ولی اگر شرکت در انتخابات مجلس تنها یک روزنه باشد، چرا باید همین حداقل امکان را هم حذف کرد. آیا نمیشود آن را بعنوان یکی از راهها در کنار سایر امکانات، اگر واقعا امکانات گوناگونی وجود داشته باشد، درنظر گرفت؟
رضا علیجانی: بله، یک بخشی از این منطق میتواند درست باشد، ولی دوتا نکته هست. نکتهی مهمتر که اول میگویم این است که نباید ذهن را در پیشبرد کارهای اصلاحاتی و روند اصلاحطلبی در ایران منحصر به پارلمان یا منحصر به حضور در مراجع قدرت کرد. این نکتهی مهمتر است که حالا خیلی میشود بحث کرد. اما نکتهی دوم این است که آیا حتا با یک دید به اصطلاح اصلاحگرایانه، حضور چند نمایندهی ضعیف در مجلس موثرتر است، یا مشروعیت دادن به این انتخابات، به این روند حذفی که بوده است؟ و این تحلیل را عملا به جناح مقابل منتقل کردن که شما هر بلایی سر ما بیاورید، ما خلاصه دقیقهی ۹۰ میرویم شرکت میکنیم و بنابراین نگران نباشید؟
به سراغ اصلاح طلبان برویم که با وجود همه محدودیتها، همه ردکردن ها و "تایید کردن" ها در انتخابات شرکت میکنند و امیدوار به تاثیر گذاری هم هستند. اصلاح طلبان در رقابت بر سر ۱۳۰ کرسی، آنهم با نامزدهایی که چهره های اصلی آنها نیستند، تا چه اندازه امید شرکت در یک رقابت واقعی دارند؟ سعید شریعتی عضو شورای مرکزی جبهه مشارکت پاسخ میدهد:
سعید شریعتی: ما باید سیاستورزی را به تدریجی بودن و مرحلهبودن آن قائل باشیم و بر آن اساس رفتار سیستم را تنظیم بکنیم. بهرحال مطلوب همه این بود که یک انتخابات آزاد، عادلانه و رقابتی در همهی کشور به صورت سالم برگزار بشود، ولی خب متاسفانه این امکان فراهم نشد و ما هم اعلام کردیم که در هرجایی که امکان رقابت داشته باشیم شرکت میکنیم و در جایی که نتوانیم رقابت بکنیم، طبیعتا امکان شرکت و امکان رقابت از ما گرفته شده است. بهرحال اصل برای ما کرسیهای مجلس به معنی اینکه ما در آنجا بتوانیم نماینده داشته باشیم برای ما اولویت اول حضور در صحنهی سیاسی کشور است و مانع شدن از این سیاستی که جناح مقابل ما، جناح اقتدارگرا، پیشه کرده و کمر به حذف همهی اصلاحطلبان بسته.
اصلاح طلبان با داشتن کرسی در مجلس چه هدفی را میخواهند دنبال کنند؟ و این بار چه کاری را میخواهند بکنند، که بار قبل با داشتن اکثریت نتوانستند بکنند؟
سعید شریعتی: ببینید، لزوما آن کارهایی که میشود کرد و باید کرد، کارهایی نیست که از داخل پارلمان بیرون بیاید. شما اگر صحنهی سیاسی ایران را دقیق مطالعه بکنید و روابطی که میان کلونیهای قدرت هست، حالا آن قدرت واقعی که وجود دارد را مورد مطالعه قرار بدهید، درخواهید یافت که واقعا پارلمان آنطور که باید و شاید در راس امور نیست. لذا صرفا اتکاکردن به این موضوع که میرویم در پارلمان و چه میکنیم و چه نمیکنیم، این متضمن مقصود نیست. یعنی ما نمیتوانیم مدعی باشیم که ما اگر اکثریت کرسیهای مجلس را داشته باشیم، کاری میتوانیم بکنیم. بهرحال تجربهی این را هم داشتیم که در مجلس ششم ما اکثریت قاطع را هم در مجلس داشتیم، اما طرف مقابل با بهرهمندی از ارکان قدرت و روابط درون قدرت در بسیاری از موارد جلوی برنامههای اصلاحطلبانهی اصلاحطلبان را در مجلس ششم گرفت. اما این به معنی این نیست که ما در واقع از عرصهی انتخابات و عرصهی تمرین دموکراسی و عرصهی این فرصت فراهم در سراسر کشور برای کار منظم تشکیلاتی و اطلاعرسانی و آگاهیبخشی صرفنظر بکنیم.
ببینید، در این مقطع اصلاحطلبان در حال تجدید قوا و بازسازی خودشان هستند و کسب کرسیهای مجلس در واقع هدف ثانویه آنهاست. ما اگر از این هدف اصلی صرفنظر بکنیم، به این بهانه که حالا کرسیهای مجلس چه ارزش و اعتباری دارد، در واقع خودمان را محروم کردهایم از یک فرصت برای قدرتگرفتن در کشور و مقابله کردن با سیاست جناح اقتدارگرا در ایران که کمر به حذف یک جریان ریشهدار سیاسی بسته است که این را در مقطع انتخابات با رد صلاحیت گسترده دنبال کرد و در مقاطع دیگر هم در واقع از امکاناتش استفاده میکند که صدای ما به گوش جامعه نرسد. حال که این فرصت فراهم است در آستانهی یک انتخابات که بهرحال گوشهای افکار عمومی نسبت به مواضع سیاسی جریانات شنواتر است، ما با کنارکشیدن از این عرصه در واقع خودمان را محروم میکنیم از ارتباط برقرارکردن با جامعه. ما اگر بتوانیم ارتباطمان با جامعه را حفظ و با نشاط و سرزنده نگهداریم، طبیعتا آن قدرت اجتماعی را پشت سر خودمان خواهیم آورد و در صورت لزوم، بهرحال چه در مجلس باشیم چه نباشیم، میتوانیم در تحولات سیاسی ایران نقش ایفا بکنیم
ولی اصلاح طلبان با این قدرت میخواهند چه بکنند و چرا مردم باید به آنها اعتماد کنند؟
سعید شریعتی: چرا مردم باید به ما اعتماد بکنند؟ ما تلاشمان این است که خودمان را تطبیق بدهیم با مطالبات مردم و خواستههایی که فکر میکنیم جامعه ایران به دنبال تغییر، تحول و اصلاحات است. این را بارها مردم نشان دادهاند. حتا شما اگر انتخابات ریاست جمهوری دورهی نهم را هم دقیق ارزیابی بکنید، یک بخشی از مردم در مقابل آقای هاشمی رفسنجانی به آقای احمدینژاد رای دادند، چون آقای احمدینژاد را فکر میکردند نماد تغییر هست در جامعه. حالا این در واقع هنر تبلیغاتی ستاد آقای احمدینژاد بود که توانست خودش را نماد تحول و تغییر نشان بدهد. اما در بطن جامعهی ما اصلاحات، تغییر و تحول و نوشدن خواست و مطالبهی مردم است و ما اصلاحطلبان تلاشمان این است که سخنگویان صریح و صادق جامعه باشیم و در گذشته هم این گونه بوده. بهرحال ما فکر میکنیم مردم به کسی که حرف دلشان را میزند اعتماد میکنند و حاضرند از او حمایت بکنند. البته تلاشمان هم این است که هرچه بیشتر این انطباق را صورت بدهیم و اعتماد مردم را بیشتر به خودمان جلب بکنیم.
و بالاخره اصلاح طلبان تا چه اندازه برای خود شانس موفقیت میبینند؟
سعید شریعتی: اگر انتخابات واقعا سالم باشد و ما بتوانیم در این فرصتهای اندکی که باقی مانده است تا روز رایگیری پیام خودمان را به مردم برسانیم و از فرصت تبلیغات انتخاباتی برای اطلاعرسانی و آگاهیبخشی به جامعه استفادهی لازم را ببریم، فکر میکنیم همین تعداد کاندیداهایی که در سراسر کشور برایمان باقی مانده است، حتا آنهایی که اولویتهای دوم، سوم و چهارم اصلاحطلبان هستند، قطعا از شانس بسیار بیشتری از رقبای خودشان برخوردارند. من فکر میکنم که اگر چنین وضعیتی باشد، ما از این ۱۳۰ کرسی که گفتم حداقل ۷۰درصدش را میتوانیم پیروز باشیم و یک فراکسیون ۱۰۰ نفری در مجلس را داشته باشیم.