انتقاد به تشدید وضعیت نابسامان اجازهی نشر کتاب در ایران
۱۳۸۷ فروردین ۱۵, پنجشنبهمتن نامه اتحادیه ناشران و کتابفروشان تهران در آخرین شماره "صنعت نشر" ( خبرنامه داخلی اتحادیه ناشران) منتشر شدهاست و حسن کیائیان رئیس اتحادیه نیز آن را امضا کردهاست.
بحث معطل ماندن کتابها در نوبت دریافت مجوز، نبودن یک قانون مشخص برای تعیین خط قرمزها، یکسان نبودن سیاستها در مدیریتهای مختلف و مسائلی از این دست، موضوعات تازهای در صنعت نشر نیستند. سالهاست که ناشران و نویسندگان از نابسامانیهای موجود در این عرصه شکایت دارند اما به گفته دستاندرکاران این حوزه، در دو سال اخیر، وضعیت صدور مجوز کتاب، آشفتهتر از قبل شدهاست.
فرخنده حاجیزاده نویسنده و مدیر انتشارات ویستار در این باره چنین میگوید: «مدتهاست که... یعنی سالهای سال است که ما با این مسئله روبهرو بودیم. البته این دو سه سال اخیر که بهطور حاد، هم بهعنوان نویسنده و هم بهعنوان ناشر، طوری که تقریبا دیگر به یک تفاهم ضمنی بیاننشده با وزارت ارشاد رسیدیم که نه ماکاری ببریم یا حداقل سعی کنیم که ببریم، نه آنها مجوز بدهند. چون معمولا یا مجوز نمیگیریم یا آنقدر با تاخیر است که بهعنوان ناشر، متاسفانه مترجم یا نویسنده هم چون در ارتباط با وزارت ارشاد نیستند، فکر میکنند مشکل از ماست. بهعنوان نویسنده هم که معمولا دیگر کاری نمیبریم چون نه تنها مجوز نمیگیری، بلکه وقتی وارد وزارت ارشاد میشوی، آنقدر برخوردها غیردوستانه است، آنقدر نگاهها، طوری به تو نگاه میشود که انگار یک مجرم وارد قوه قضاییه شده و خوب تحمل این حالت سخت است».
اتحادیه ناشران و کتابفروشان تهران در نامه اخیر خود به وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی ضمن برشمردن پارهای از این مشکلات، خواهان رسیدگی به این وضعیت شدهاست.
از جمله مواردی که در این نامه به آنها اشاره شدهاست میتوان به این نکات اشاره کرد: طولانی بودن مدت انتظار برای صدور مجوز نشر که گاه تا یک سال و نیم به درازا میکشد، لغو مجوز انتشار بعد از صدور مجوز در پارهای موارد و گم شدن کتابهایی که برای دریافت مجوز به این وزراتخانه ارائه شدهاند.
یکی از مواردی که بیشتر از بقیه مورد اعتراض ناشران و نویسندگان است، لغو مجوز بعد از انتشار است. به گفته برخی از ناشران حتی در مواردی بعد از چاپ کتاب و در مرحله صحافی، دستور خمیر کردن کتاب صادر شدهاست.
فرخنده حاجیزاده ضمن اشاره به این موارد از ایرادات دیگری مثل دست بردن در محتوای کتاب سخن میگوید: «فراوان داشتیم کتابهایی که مجوز را پس میگیرند و حتا شما اگر مجوزت گم بشود مشکل داری، یعنی نمیدانی واقعا... اصلا خیلی مسئله است. مثلا کتابهای «چوبک» بود که من دقیقا یادم هست که انتشارات «جامه دران» بعد از آن که این کتاب را اصلا صحافیاش را همهچیز را گرفته بود، یا کتاب آلاحمد «سنگی بر گوری» را خواستند و بعد بعضیهایش را مجوز دادند و بعضیهایش را ندادند. و نکتهی جالب این است که در مورد کتابهای صمد بهرنگی فکر میکنم، اگر اشتباه نکنم، خواسته بودند که تاریخ را عوض کنند. آخر نویسندهای که این همه سال است که مرده، ناشر با چه حقی میتواند به خودش اجازه بدهد تاریخ زیر قصهاش را عوض بکند؟»
نبودن یک نظام هماهنگ و یکدست از دیگر موارد اعتراض ناشران است. در بسیاری از موارد دیده شده که یک موردی که در یک کتاب باعث عدم صدور مجوز شده در کتاب چاپ شده دیگری به وفور وجود دارد.
برخی از ناشران بر این اعتقادند که به جای یک قانون هماهنگ و یکدست، سلیقههای شخصی و روابط فردی است که در صدور یا عدم صدور مجوز مؤثر است.
برخورد بد برخی از مسئولان وزارت ارشاد با مراجعهکنندگان نیز از دیگر موارد اعتراضی ناشران و نویسندگان است.
فرخنده حاجیزاده از هماهنگ نبودن برخوردها و نیز بدخلقیهای برخی از مسئولان وزارت ارشاد میگوید: «یک نظام یکدستی حتا وجود ندارد. انگار اسم نویسنده، اسم ناشر... نمیدانم، اینکه تو چه مناسبتی آنجا داشته باشی، چه بروبیایی آنجا داشته باشی، همهی اینها عمل میکند. یک یکدستی حداقل بگذارند یا برخورد مناسب داشته باشند. یعنی شما میروید آنجا واقعا کسی زورش میآید جواب سلامات را بدهد. یعنی میروی آنجا با کسی که همسن بچهی تو هست، حتا از بچهی تو هم کوچکتر است، حالا اگر بخواهی فکر کنی، نوهی بعضی از همکارهای ما میشود ولی سلام میکنی، برای جواب سلام، سرش را بالا نمیکند. بابا اگر اینها مسلمان هستند، حداقل میگویند سلام مستحب است، جواب واجب است. اقلا جواب مردم را بدهید».
اتحادیه ناشران در نامه خود به وزیر ارشاد بر این نکته تأکید کردهاست که از سالها قبل، دیدگاه این اتحادیه در مورد ممیزی این بوده که کتاب باید منتشر شود و بعد از انتشار اگر شخص یا نهادی از محتوای آن شکایت داشت، از نویسنده یا ناشر شکایت کند ولی حال که قرار است شیوه نظارت قبل از چاپ اعمال شود، بهتر است قانونمندتر باشد.
فرخنده حاجیزاده، ناشر و نویسنده نیز ضمن رد سانسور و هرگونه نظارت قبل از چاپ، این موضوع را تأیید میکند که اگر قرار است نظارتی باشد، قانونمند و اصولی اجرا شود: «مسئلهی اصلی این است که بقول شما اگر قرار باشد برای همین شرایط یک راهحل ارائه بدهیم، به نظر من اولین حرکتی که باید صورت بگیرد، سرعت دادن به مسئله است. دوم اینکه حداقل آن بازرسی را که مینشانند آنجا، خط قرمزهایش را داشته باشد. میخواهند خط قرمز بهش بدهند، ولی آگاهی داشته باشد. یعنی گاهی شما میبینید که قضیه مضحک میشود، گاه به طنز کشیده میشود. یعنی شما فکر کنید کتابی را معطل نگه میدارند. ما خودمان یک کتاب داشتیم پارسال، «ارزش زن»، معطل نگهاش داشته بودند و میخواستند کلمهی الله را بکنید خدا. یا اینکه به محتوای رمان کار دارند. شما نمیتوانید به ساختار یک رمان دست بزنید که، آقا اینجایش را بردار، اونجوری کن. یعنی اصلا طرف نمیفهمد که آن شخصیت قصه هست که دارد حرف میزند».
در پایان نامه اتحادیه ناشران و کتابفروشان به وزیر ارشاد، اتحادیه پیشنهاد کرده که هیأتی از طرف وزیر ارشاد برای رسیدگی به شکایات ناشران خسارتدیده تشکیل شود تا این افراد بتوانند بدون ترس از تبعات منفی این شکایت، مشکلات مشخص و موردی خود را با مسئولان در میان بگذارند.