انفجار مهاباد، هدفها و نشانهها
۱۳۸۹ مهر ۳, شنبهمصطفی محمد نجار، روز جمعه دوم مهر پس از بازدید از مهاباد، از سرنخهایی برای شناسایی عوامل بمبگذار در این شهر خبر داد و افزود که "عاملان این جنایت" به محض دستگیری در جمع مردم مهاباد به مجازات میرسند.
بمبگذاری روز چهارشنبه ۳۱ شهریور در شهر مهاباد، ۱۲ کشته و ۸۲ زخمی برجای گذاشته است. بیشتر قربانیان این انفجار که در زمان برگزاری رژه نظامی به مناسبت "هفته دفاع مقدس" صورت گرفت، زنان و کودکان عشیره منگور بودهاند.
سامان رسولپور، روزنامهنگار و فعال حقوق بشر کرد در گفتگو با دویچهوله به بررسی نتایج این انفجار میپردازد و تاکید میکند که هزینهی نهایی هر اقدام تروریستی و مسلحانه در کردستان بر دوش مردم آن و فعالان مدنی خواهد بود.
دویچهوله: اولین سوال این است که بمبگذاری با این ابعاد در شرایط کنونی آن هم در خطه کردستان چه انگیزه و هدفی داشته است؟
سامان رسولپور: گمانهزنیهای زیادی در مورد عامل این بمبگذاری وجود دارد. اینکه این اقدام از سوی احزاب کرد، نیروهای تندروی مذهبی یا سلفیها یا حتی لایههای تندروی حاکمیت صورت گرفته یا نه، روشن نیست. اما پیامد این بمبگذاری بسیار مشخص است. نتیجهی مستقیم این بمبگذاری، تقویت پایگاه نیروهای امنیتی و نظامی در کردستان و محدودیت فضا برای نیروهای مدنی است. احتمال این هست که کسانی را دستگیر و به سرعت اعدام کنند. میتوان گفت که عدهای سعی دارند فضای کردستان را زاهدانیزه کنند.
اما چرا در حالی که کردستان در یک سال گذشته به نسبت مناطق دیگر ایران در آرامش به سر برده و کانون جنب و جوش تظاهرات و اعتراض علیه دولت نبوده، صحنه چنین اقدامی به منظور امنیتی کردن فضا میشود؟
چند احتمال وجود دارد. کسانی که روی مسئله کردستان شناخت دارند، میدانند که احزاب کرد در سه دهه گذشته به هیچوجه دست به بمبگذاری نزدهاند و استراتژیآنها بالاخص در دو دهه گذشته این نبوده که در وسط یک شهر عملیات تروریستی انجام دهند. اهداف آنها معمولا خارج از شهر، مناطق مرزی، روستاها یا پاسگاههای میان جادهای بوده است. پس از حادثه اخیر، همه احزاب کرد آن را محکوم کردهاند. در حالیکه قبلا اگر مثلا پژاک عملیاتی مسلحانه انجام میداد، سایر احزاب در قبال آن موضع نمیگرفتند. محکومیت بمبگذاری مهاباد توسط همه این احزاب، بیسابقه است.
احتمال دیگر این است که سلفیها ( سنیهای تندرویی که معتقد به جهاد هستند)، دست به بمبگذاری زده باشند. اما باید در نظر گرفت که سلفیها در شهر مهاباد پایگاه چندانی ندارند و در شهرهای جنوبیتر مانند سنندج، مریوان و جوانرود سازماندهی دارند. بسیار غیرمنطقی هم هست که آنها در یک روز سیاسی، مستقیما به نیروهای مسلح ضربه بزنند. اقدامات پیشین آنها نیز علیه افراد مذهبی مانند نماینده ولی فقیه یا امام جمعه مسجد قبای سنندج بوده است.
احتمال سوم هم این است که شاید بخشهایی از حاکمیت، باندهایی از قدرت این کار را کرده باشند تا فضایی ایجاد شود که آنها نتایج خود را بگیرند.
مثلا چه جریانهایی؟ به منظور چه نتیجهای؟
ببشتر قربانیان این بمبگذاری از عشیره منگور بودند. منگورها شبهنظامیان کرد وابسته به حاکمیت هستند که در دو دهه گذشته نقش مهمی در سرکوب اعتراض کردها و مقابله مسلحانه با احزاب کرد داشتهاند. جمهوری اسلامی همواره نگران این بوده که منگورها از همکاری با آن چشم بپوشند و به سایر احزاب کردی بپیوندند. قربانی شدن منگورها در این بمبگذاری، احتمال خاتمه همکاری آنها با جمهوری اسلامی را منتفی میکند. آنها اینک به شدت ناراحتاند و در چند روز گذشته نیز چند بار با مردم خشونت کردهاند.
موقعیت و ویژگی مهاباد چیست؟
اعتراض کردها معمولا از این شهر شروع میشود و ممکن است مقدمه اقدامات خشن علیه کردها نیز از همین شهر باشد. پس از اجرای حکم اعدام فعالان کرد در تهران، ما شاهد اعتصاب عمومی در شهرهای کردستان و همبستگی مردم ایران با این اعتصاب بودیم. تروریزه کردن فضای کردستان موجب میشود که این همدردیها محتاطانهتر شود و فعالیت مدنی سختتر.
شما میخواهید بگویید که جریانی مترصد بوده که پاسخ همبستگی با کردها را در هفته دفاع مقدس بدهد و جو رعب ایجاد کند؟
مشخصا نمیتوان این را گفت اما مجموعهای از احتمالات هست. پررنگکردن فرضیه دست داشتن احزاب کرد در این بمبگذاری موجب فشار زیادی به آنها خواهد شد. این باعث میشود که جمهوری اسلامی فشار بر حکومت اقلیم کردستان را بیشتر کند تا آنها احزاب غیر از پ ک ک یا پژاک را محدودتر کنند. میتوان گفت فارغ از اینکه چه کسی این بمبگذاری را انجام داده، دست نیروهای امنیتی و نظامی جمهوری اسلامی در همه جبههها برای فشار و سرکوب بازتر میشود.
شما شواهدی از شدت گرفتن فشارها یا امنیتی شدن فضا یا تحمیل هزینههایی به مردم معمولی پس از این بمبگذاری دارید ؟
در همان مراسم تشیع جنازه، منگورها خواستهاند به مردم حمله کنند و درگیریهای پراکندهای روی داده است. من خبر دارم که پس از اعلام عزای عمومی و تعطیلی بازار، اساسا کسی جرات بازکردن مغازهاش را نداشته زیرا نیروهای امنیتی و منگورها در سطح مهاباد حضور داشته و آماده خشونت با مردم بودهاند.
منگورها در مهاباد، همیشه برای سرکوب اعتراضهای مدنی و تظاهرات مردم با نیروهای امنیتی و نظامی کار کردهاند. آنها حالتی شبیه لباس شخصیها در تهران دارند. در مجموع، فراتر از این انگیزهها وپیامدها، کسانی که بیش از همه تحت فشار قرار میگیرند مردم عادی و فعالان مدنی در کردستان هستند.
بهنظر شما وظیفه عاجل تشکلها و فعالان مدنی در این میان چیست؟
احزاب کردی همگی این اقدام را محکوم کردهاند. فعالان مدنی هم گفتهاند ما حتی اگر اعتراض به حاکمیت داشته باشیم، از اقدامات تروریستی دفاع نمیکنیم. جبهه متحد کرد، سازمان حقوق بشر کردستان و سایر گروهها این عمل را محکوم کردهاند.
احتمال این هست که چند نفر را دستگیر کرده و برای تلافی و در فضای روانی موجود، آنها را قربانی کنند. درست است که این یک اقدام تروریستی و زشت بوده اما کسانی که بازداشت میشوند نباید به فوریت اعدام و مجازات شوند. این منطقی نیست و مجازات فوری آنها یک دلیل سیاسی و با انگیزههای امنیتی است. جریانهای مدافع حقوق بشر باید خواستار روشن شدن ابعاد این ماجرا و تشکیل پرونده حقوقی برای کسانی شوند که در این ارتباط دستگیر میشوند.
مصاحبهگر: مهیندخت مصباح
تحریریه: بهمن مهرداد