اهمیت و گسترش جنبش کارگری در ایران • مصاحبه
۱۳۹۰ اردیبهشت ۱۱, یکشنبهدر آستانه روز جهانی کارگر ماموران امنیتی در ایران چند تن از فعالان کارگری را در سنندج دستگیر کردند. یکشنبه (۱۱ اردیبهشت / اول ماه مه) نیز چند تن دیگر از فعالان در کردستان بازداشت شدند.
بنا به گزارشهای رسیده به "اتحادیه آزاد کارگران ایران" بیش از ۸۰۰ تن از کارگران سنندج با تجمع در خیابان ناصرخسروی این شهر مراسم اول ماه مه را برگزار کردند. از جمله شعارهای آنان عبارت بود از "کارگر زندانی آزاد باید گردد"، "اعتراض، اعتصاب حق مسلم ماست" و "کارگران جهان متحد شوید".
همچنین سایت اینترنتی "ایران کارگر" از تجمع بیش از ۱۰۰۰ تن از کارگران شرکت مجتمع گوشت فارس، مخابرات راه دور، لاستیکسازی دنا و کارخانه آزمایش مرودشت در برابر استانداری شیراز خبر میدهد. سال گذشته نیز گروهی از کارگران در روز اول ماه مه مقابل این استانداری گرد آمده بودند. اخبار پراکنده و تصدیق نشده دیگری نیز در مورد تجمع کارگران در تهران و شهرهای دیگر رسیده است.
دویچه وله از مهدی کوهستانینژاد، مشاور کنفدراسیون کارگری جهانی، دعوت به مصاحبه درباره وضعیت کنونی جنبش کارگری در ایران کرد.
دویچهوله: آقای کوهستانینژاد، شما چه خبری از برگزاری اول ماه مه در ایران دارید؟ در حال حاضر، اول ماه مه در ایران چطور دارد برگزار میشود؟
مهدی کوهستانینژاد: در چند روز گذشته اطلاعیهها و فراخوانهای متفاوتی در ارتباط با برگزاری این روز پخش شد. از سوی دیگر، فضای امنیتی در ایران بیشتر شد و طبق گزارشاتی که از تشکلهای کارگری رسیده، دیروز چندین فعال کارگری "اتحادیهی آزاد کارگری" در کردستان، از جمله آقای خلیل کریمی و آقای صاحبپناه احضار شده بودند. از امروز صبح هم فعالین کمیتهی هماهنگی، آقایان حسینی، قادری و قطبی دستگیر شدهاند. همچنین ساعت یک و نیم بعدازظهر امروز، آقای محمود صالحی توسط پنج مأمور دستگیر شده است. این وضعیتی است که از امروز صبح در نقاط مختلف کشور شروع شده است.
بنابراین از تجمع، جشن یا تظاهرات خبری نیست؟
اینها خبرهایی است که ما تا الان داریم [ساعت ۱۶ و سی به وقت ایران] و میتوانیم بگوییم. در ارتباط با تجمعها بعداً میتوانیم باخبر بشویم. چون اولاً در حال حاضر امکان تماس تلفنی وجود ندارد و دوم اینکه فعالینی که در ایران هستند، به خاطر شرایط امنیتی موجود، معمولاً از گفتن اینکه چه برنامهای دارند، پرهیز میکنند.
وقتی بهطور مشخص در کردستان کسانی را که برای گرفتن مجوز برگزاری برنامه مراجعه کردهاند، احضار و دستگیر کردهاند، طبعاً کسانی که این برنامهها را برگزار میکنند، با معذوراتی روبرو هستند و از قبل بهطور علنی در وبسایتها و یا دیگر رسانهها از برنامههایی که دارند صحبت نمیکنند.
نمایندگان کارگران در روزهای اخیر در مصاحبههای مختلف گفتهاند که سرکوب زیاد است، اما ما سکوت نمیکنیم. آنان در این شرایط چگونه میتوانند صدایشان را به جایی برسانند؟
واقعیت این است که سکوت آنها سرشار از ناگفتهها است. کسانی که امروز میگویند سکوت نمیکنیم، اتفاقاً عملشان بلندترین فریادهاست و با وجود اینکه شاید بهخاطر سرکوب وسیعی که در کشور وجود دارد، در صحبتشان انعکاس ندارد، اما کارهایشان را انجام دادهاند و خواهند داد و مبارزاتشان را ادامه میدهند.
در همین یک سال گذشته، اعتراضات کارگری نسبت به سالهای گذشته۵۰ درصد گسترش پیدا کرده است. گسترش آن هم به خاطر عدم پرداخت حقوق، نبود وضعیت درست کاری و عدم برخورداری از حداقل امکاناتی که سازمان جهانی کار تعیین کرده است. از جمله حق تشکل، حق اعتصاب، ایمنی کار و… مهمتر از همه، قراردادهای موقت و نپرداختن حقوقهای معوقه، کارگران را به اعتراض وامیدارد.
روز اول ماه در اصل روز جشن کارگران است، برای اینکه نشان بدهند طبقهی کارگر مبارزاتاش را جشن میگیرد، غمخواری نمیکند و مبارزات را گسترش میدهد برای رسیدن به جامعهای که در آن عدالت اجتماعی وجود داشته باشد.
بهتازگی در ایران اعلام شد که قرار است بسیج کارگری درست بشود. فکر میکنید از این طریق میتوانند کارگران را ساکت نگاه دارند؟
بسیج کارگری همان تفکر بسیج ۲۰ میلیونی دههی ۶۰، برای سرکوب جامعه است. اگر در آن دوره توانستند جامعه را مقداری عقب برانند، ولی واقعیت این است که بسیجی که میخواهند در محیط کار برای سرکوب بهوجود بیاورند، در ۳۰ سال گذشته با وجود خانهی کارگر و شوراهای اسلامی کار عملاً جواب نداده است. در حالیکه این تشکلها خیلی هم متبحرتر و کاراتر از نسل جدیدی هستند که میخواهند وارد محیط کار بکنند که مواظب کارگرها باشند و محیط کار را اسلامی کنند.
اینها یک سری بحثهای سیاسی و برای ترساندن کارگران است تا واقعیت اجتماعی. چون امروز آنطور که میخواستند با صدقه جامعهی کارگری را نگه دارند، نه تنها با صدقه نتوانستند بخشی را در کنار خودشان نگه دارند، بلکه آمار خودشان نشان میدهد که ۴۰ تا ۵۰ میلیون مردم ما در وضعیت بسیار بد اقتصادی و زیر خط فقر دارند زندگی میکنند و حقوقهای آنان یکچهارم واقعیت اقتصادی جامعه است.
بهنظر نمیآید که این تاکتیک هم کاربرد داشته باشد و این آتش زیر خاکستر هرروز دارد شعلهاش بالاتر میرود. امروز هم روزی است که جنبش کارگری در ایران دستاوردهای خود را جشن میگیرد.
شعارهای مستضعفپروری و کمک به محرومین نیز هرروز رنگاش را بیشتر میبازد و واقعیت جامعه خود را نشان میدهد که از یک طرف آقاها و آقازادهها هستند با میلیونها درآمد که نمیتوانند چگونه پولشان را خرج کنند و طرف دیگر هم اکثریت جامعه است که در وضعیت بسیار بد اقتصادی زندگی میکند.
اشاره کردید به اینکه جامعه، آن جامعهی سابق نیست که بتوانند کارگران را مانند چندین سال پیش در سکوت نگه دارند. فکر میکنید در حال حاضر، جنبش کارگری تا چه حد به جنبش کل مردم ایران نزدیک است؟ و مردم تا چه حد به جنبش کارگری تمایل دارند؟
سئوالتان بسیار جالب و مهم است. چرا که جامعهی امروز ایران توانسته همهی گرایشها، از ملیون و مذهبی گرفته تا غیرمذهبی و لاییک را دور مطالبات جامعهی زحمتکشان و طبقهی کارگر جمع کند.
یعنی ما امروز کمتر جریانی را میبینیم که در حول و حوش مبارزات اجتماعی در ایران باشد و طبقهی کارگر را به رسمیت نشناسد و طبقهی کارگر را در این مبارزهاش مهم نداد. یعنی میداند که تا بهوجود نیامدن نهاد کارگری، هیچگونه نهاد دمکراتیکی در جامعهی ما بهوجود نمیآید و پیشبایستهی هرنوع حرکتی است.
طبقهی کارگری ایران بهطور واقعی نشان داد که سردمدار مبارزهی دمکراسیخواهی است و همه را به نوعی در کنار خودش دارد و همه هم به نوعی میخواهند خود را در کنار طبقهی کارگر بدانند.
به نظر شما، اینکه سران سیاسی هم در حمایت از اول ماه مه اطلاعیه میدهند، در همین مقولهای میگنجد که شما میگویید؟
دقیقاً در همین مقوله است که امروز حساسیت و مهم بودن جنبش کارگری در ایران بسیار بالاست. همه هم این را قبول دارند و از دورهای که عدهای میگفتند: «خدا هم کارگر است» تا این دوره که واقعیت نشان داده که این جنبش کارگری است که میتواند نهاد دمکراتیک را در جامعه بهوجود بیاورد، چرخش عظیمی شده است. امروز همه میخواهند خود را به نوعی در کنار جنبش کارگری نشان بدهند و برجسته کنند.
شما در طول سال، تحولات جنبشهای کارگری در کشورهای مختلف و بهخصوص در ایران را دنبال میکنید. با توجه به آنچه در طول سال گذشته مشاهده کردهاید، چشمانداز را چطور میبینید؟
واقعیت این است که جنبش کارگری ایران در مقایسه با جنبش کارگری در کل منطقه از مصر و لیبی گرفته تا کشورهای دیگر که تغییرات اساسیای در جنبش اجتماعیشان بهوجود آمد، علیرغم سرکوب بسیار خشنی که شده، توانسته نهادهای خود را بهوجود بیاورد. الان در خوزستان نهادهای کارگری بهوجود آمدهاند، در شمال کشور نهادهای کارگری جدیدی دارند بهوجود میآیند و در بخشهای دیگر، از جمله در صنعت نفت و پتروشیمی نیز نهادهای کارگری جدیدی تشکیل شدهاند.
رشدی که از لحاظ کیفی در جنبش کارگری ایران میبینیم و نهادهای جدیدی که در دل خودش دارد بهوجود میآورد، نشان از آن دارد که تکامل این جنبش در کشور ما در مقایسه با تمام منطقه که وضعیت اقتصادی بنیان اعتراضاتشان در مبارزه با دیکتاتوری بوده، بسیار برجسته بوده و با توجه به اینکه میبینیم این جنبش با تمام سرکوبی که شده، به مبارزاتاش ادامه داده، امسال هم میتواند بهطور واقعیتر، جدیتر و با حمایت وسیعتری که در عرصهی کل جامعه دارد، به سمت بهتری در عرصهی مبارزات اجتماعیاش برود.
کیواندخت قهاری
تحریریه: شیرین جزایری
برای شنیدن فایل صوتی گفتوگو با مهدیکوهستانینژاد روی لینک پایین صفحه کلیک کنید!