اوباما: گفتن "مرگ بر آمریکا" در ایران شغل ایجاد نمیکند
۱۳۹۴ مهر ۶, دوشنبههفتادمین اجلاس مجمع عمومی سازمان ملل متحد روز دوشنبه (۲۸ سپتامبر/ ۶ مهر) با سخنرانی بان کی مون، دبیر کل سازمان ملل متحد آغاز شد. دیلما روسف، رئیس جمهوری برزیل نخستین سخنران مجمع عمومی بود و پس از او باراک اوباما، رئیس جمهور آمریکا سخنرانی کرد.
گزارههای زیرین بخشهایی از سخنان رئیس جمهور آمریکا در هفتادمین اجلاس مجمع سازمان ملل متحد است:
• ۷۰ سال پس از تاسیس سازمان ملل متحد باید به آنچه که محقق ساختهایم، نگاه دوبارهای داشته باشیم. یکی از آرمانهای سازمان ملل متحد برقراری صلح بجای تخاصم بود. در هفت دهه گذشته بارها پیش آمده که سازمان ملل نتوانسته است به اهداف خود برسد. ما پس از گذشت این سالها، در آن سطح از آرمانها قرار نداریم.
• تلاش برای پایهگذاری یک نظام متکی بر قواعد بینالمللی یکی از همین دستاوردهای شکلگیری سازمان ملل است که به ایجاد سطح بیسابقهای از رفاه و پیشرفت منجر شده است. این قواعد و اصول بینالملل مانع از تحمیل اراده قدرتهای بزرگ بر کشورهای کوچک شده است.
• دستاوردهای شکلگیری سازمان ملل واقعی است. آن را میتوان بر اساس جانهای نجاتداده شده، بیماریهای درمانشده و گرسنگیهای برطرفشده سنجید و اندازه گرفت.
• اگر ضروری باشد، من در به کاربستن قویترین ارتش جهان برای حفاظت از کشورش یا همپیمانان آمریکا تردید نخواهم کرد. اما نمیتوان درگیریها را با توسل به قدرت و خشونت حل کرد. آمریکا به تنهایی نمیتواند مشکلات جهان را حل کند.
• از زمان روی کار آمدن من، یکی از نگرانیها، بیتوجهی به پیمان منع گسترش سلاحهای هستهای بود. ایران با سرکشی خود در مسیر نادیده گرفتن این پیمان بود.
• به عنوان رئیسجمهور آمریکا، نگران خطراتی هستم که پیش روی ماست، اما اعتقاد دارم که برای رفع این خطرات نمیتوانیم به روشهای قدیمی جنگ و زور متوسل شویم.
• هیچ ملتی نمیتواند خودش را به دور از خطر تروریسم، سیل مهاجران یا خطر گرمایش زمین بداند. آمریکا بهرغم توان اقتصادی یا نظامیاش به تنهایی قادر به حل مشکلات نیست. فرقی نمیکند ارتش یا اقتصاد ما چقدر نیرومند باشد، نمیتوانیم مشکلات را به تنهایی حل کنیم. باید با ملل دیگر همکاری کنیم.
• بنیانگذاران سازمان ملل میدانند که ملتهای ما هنگامی که گام در راه مشارکت میگذاریم، امنیت بیشتری دارند تا زمانی که به تقابل رو میآوریم.
• بسیاری از قدرتهای بزرگ خلاف اصول بینالملل عمل میکنند.
• در آمریکا نیز برداشتهای خطرناکی از قدرت وجود دارد و برخی تاکید دارند قدرت آمریکا باید تنها در لفاظی تند و قدرت نظامی باشد و میگویند، دیپلماسی و همکاری جواب نمیدهد.
• در جهان امروز، معیار قدرت، نه کنترل بر سرزمین یا منابع، بلکه موفقیت مردم آنها است.
• در هیچ کشوری سرکوبگری نمیتواند موجب امنیت و وفاق اجتماعی مورد نیاز برای موفقیت باشد. شما میتوانید مخالفانتان را زندانی کنید، اما ایدهها را نمیتوان زندانی کرد.
• اگر کشورهای جهان برای حل مشکلات همکاری نکنند، همه کشورها و حتی آمریکا تاوان آن را خواهند داد.
• آمریکا در عراق این درس سخت را گرفت که با وجود قدرت نظامی و هزینههای هنگفت، نتوانست بدون همکاری با سایرین موفق شود و اگر ما نتوانیم همکاری کنیم، هر نظمی که ارتشها ایجاد کنند موقتی خواهد بود.
• تاریخ ۲۰ سال گذشته نشان داده که دیکتاتوریها موقتی هستند. ما زمانی به امنیت میرسیم که به دنبال اصول و قوانین بینالمللی برای همکاری باشیم و نه به دنبال جنگ. در دنیای امروز از بیمها و امیدهای مردم برای مقاصد افراطگرانه استفاده میشود.
درباره روسیه
• هدف ما از اعمال تحریم علیه روسیه بازگشت به دوران جنگ سرد نیست. ما خواهان روسیه قدرتمندی هستیم که با ما همکاری کند.
• مردم اوکراین بیش از هر زمان خواهان نزدیک شدن به اتحادیه اروپا هستند نه نزدیکی به روسیه.
• آمریکا منافع اندکی در اوکراین دارد. اما هنگامی که حاکمیت و تمامیت ارضی کشوری آشکارا نقض میشود، نمیتوانیم بیتفاوت باشیم.
درباره سوریه
• بعضی کشورها از قدرت خود سوءاستفاده میکنند. آنها میگویند برای جلوگیری از هرج و مرج یا مقابله با تروریسم باید بعضی آزادیها را محدود کرد. فجایع سوریه در کشورهایی که دموکراسی در آنها حاکم است هرگز رخ نمیدهد.
• بعضی کشورها از بشار اسد که بمب بشکهای بر سر مردم خود میریزد، حمایت میکنند. توجیه آنها این است که تنها کسی است که در کشوری چون سوریه میتواند جلو تروریستها را بگیرد.
• آیا همکاری با اسد اصلا معنا دارد؛ با کسی که بمبهای بشکهای بر سر مردم خود میریزد؟
• رئیس جمهور سوریه دهها هزار نفر از مردم خود را قتلعام کرده است. وقتی یک دیکتاتور دهها هزار تن از مردم خود را سلاخی میکند یا یک گروه تروریستی دست به خشونتهای غیرقابل تصوری میزند، این مسئله یک مسئله داخلی نیست.
• فراموش نکنیم حوادث سوریه چگونه آغاز شد. بحران سوریه زمانی آغاز شد که اسد با اعتراضات مسالمتآمیز مردم با خشونت برخورد کرد. اسد نمیتواند انتظار داشته باشد که اوضاع به قبل باز گردد. باید گذاری مدیریتشده از اسد به حکومتی دیگر صورت گیرد.
• پاسخهای آسانی برای مساله سوریه وجود ندارد. آمریکا حاضر است با هر کشوری، از جمله ایران و روسیه همکاری کند تا بحران سوریه را حل کند، اما وضعیت نمیتواند به پیش از جنگ باز گردد.
درباره ایران
• مذاکرات هستهای ایران که به توافقی چندجانبه منجر شد نمونهای از موفقیت همکاریها در عرصه بینالمللی است. بدین گونه قواعد منع گسترش سلاحهای هستهای تقویت شد و خطر جنگ بالقوه برطرف و جهان ما امنتر شد.
• هدف تحریمها تنبیه ایران نبود. هدف از این اقدامات، آزمودن اراده ایران برای تغییر دادن رویهها و خطمشیها خود در پرونده برنامه هستهای این کشور بود. هدف بازگرداندن ایران از مسیر انحراف بود.
• تاریخ مردم ایران غرورآفرین است اما "مرگ بر آمریکا" (برای آنها) اشتغال ایجاد نمیکند و امنیت را هم ارتقاء نمیدهد.
• ایران در منطقه خاورمیانه اهداف خود را به نحوی دنبال میکند که به فرقهگرایی دامن میزند. این کار ثبات منطقه را به هم میزند و به منافع اقتصادی ایران آسیب میرساند. با گفتن "مرگ بر آمریکا" که شغل ایجاد نمیشود. اگر ایران مسیری دیگر را انتخاب کند، از مزایای آن هم بهرهمند خواهد شد.