ايران و روز جهانى تنوع زيستى
۱۳۸۵ خرداد ۱, دوشنبهود.
ظاهرا سازمان ملل برای اجرای پروژهای مربوط به این کنوانسیون کمکهای مالیای نیز در نظر گرفته است. «به گفتهی دکتر فاضل مدیر دفتر موزه تاریخ طبیعی سازمان حفاظت محیط زیست و مدیر پروژه ملی حفاظت از زاگرس مرکزی: در پی موافقت سازمانهای بینالمللی با پروزه حفاظت از تنوع زیستی منطقه زاگرس مرکزی، صندوق تسهیلات جهانی محیط زیست حدود چهار میلیون دلار بودجه جهت اجرای پروژه اختصاص داد.» [خبرگزاری مهر، ۳ دی ۸۲]
بر سر میزان توفیق این برنامهها همواره بحثها و مجادلههایی میان مسئولان و تشکلهای غیردولتی حفاظت از محیط زیست برپا بوده و هست. اما آمار مراجع بینالمللی و حتا اخبار و گزارشهایی که اینجا و آنجا در رسانههای داخلی منتشر میشود حکایت از آن دارد که حفاظت از تنوع زیستی امری چند وجهی است که انجامش تنها با عزمی ملی و مشارکت عمومی میسیر است. در این میان البته نقش نهادهای دولتی چه به عنوان سیاست و قانونگذار و چه به عنوان مجریان سیاستهای اتخاذ شده تعیین کننده است؛ گرچه تقریبا همهی کارشناسان داخلی و خارجی بر این نکته توافق دارند که آگاهی رسانی به مردم و جلب نظر و حساسیت آنها از شرطهای اصلی موفقیت هر طرح جامع حفاظت از محیط زیست است.
گزارش سال ۲۰۰۵ دانشگاه کلمبیا از موقعیت محیط زیست ۱۴۶ کشور جهان، ایران را از نظر وضعيت زيست محيطی، اجتماعی و اقتصادی در ردهی ۱۳۲ قرار داده است. این بررسی که پیش از آن در سالهای ۲۰۰۱ و ۲۰۰۲ نیز انجام شده بود حکایت از آن دارد که توسعهی پایدار زیست محیطی در این فاصله سیری نزولی داشته است. ایران در آن گزارشها به ترتیب ردههای ۱۰۵ و ۱۰۴ را به خود اختصاص داده بود.
معصومه ابتکار رئیس وقت سازمان حفاظت از محیط زیست با انتشار این گزارش، در گفتگویی با روزنامه شرق دقت برخی از معیارهای این سنجش و ارزیابی را مورد تردید قرار داد و گفت «در مورد بعضی متغيرها فکر میکنم سنجش خوبی انجام نشده يا شايد اطلاعات درستی نداشتند.» معصومه ابتکار به رغم این تردید به روزنامه شرق گفته بود که نتایج این بررسی «برای ما هم يک زنگ خطر است چون محيط زيست ابعاد همه جانبه ای دارد و اگر بخش سياسی، اقتصادی همگام با محيط زيست نباشند قطعاً مشکلات زيست محيطی بيشتر میشود و شاهد افت شاخصهای کيفيت زندگی در کشور خواهيم شد.»
گزارشهای بانک جهانی در سال ۸۲ حکایت از آن دارد که روزانه ۳۴۰ هکتار از جنگلهای ایران نابود میشوند. همچنین گزارشهای دیگری حاکی از آن است که نزديک به ۱۶۳ رودخانه آلوده در کشور شناسايی شده که ۶۰ تا ۷۰ رودخانه بيشترين آلودگی را دارند.» و همینها در کنار عوامل بسیار دیگر باعث شده تا ۵۰ درصد پستانداران و ۲۰ درصد پرندگان ايران در معرض تهديد و انقراض قرار گیرند. [شرق، ۲۷ اسفند ۱۳۸۳]
خیرا بانک جهانی آماری از تحریب زمین و خسارتهای مالی ناشی از آن انتشار داد که نگرانیهای عمیقی را موجب شد. بنا بر این گزارش ایران سالانه ۱۵ هزار و ۴۳۰ میلیارد ریال بابت تخریب زمین خسارت میبیند که تقریبا ۱ و ۱۷ دهم درصد تولید ناخالص ملی کشور است. [ایسنا، ۲۳ اردیبهشت ۸۵]
نابودی زمین در قرن گذشته در سراسر جهان و به ویژه در کشورهای در حال توسعه به شدت اتفاق افتاده است. طبق گزارش سازمان غذا و کشاورزی سازمان ملل متحد (FAO)، در طول قرن بیستم، بالغ بر ۲۳ درصد زمینهای قابل کشت جهان تخریب شده است.
از میان رفتن جنگلها و مراتع و آلودگی آبها از عوامل مهمی است که به تخریب زیستگاهها و نهایتا نابودی گونههای گیاهی و جانوران منجر میشود. در ایران سالانه ۲۰ میلیون تن فاضلاب تصفیه نشده به آبهای کشور سرازیر میشود و سی درصد از ۱۸ میلیون هکتار پوشش جنگلی کشور در ۴۵ سال گذشته از میان رفته است.
گرچه با این مشکلات در کشورهای مختلف برخوردهای متفاوتی میشود اما پیوستگی جهان امروز تهدید و نابودی محیط زیست را به امری جهانی مبدل کرده است.
تاریخ بشر تا کنون پنج بار انقراضهای وسیع گونههای گیاهی و جانوری را از سر گذرانده است. اما وضع جهان امروز که بسیاری بیم آن دارند که آغازی برای ششمین دورهی انقراض گونهها باشد با پنج دورهی قبل تفاوتی بنیادی دارد. در حالی که در دورههای قبلی تغییرات طبیعی باعث از میان رفتن گونهها میشد این بار انسان است که باعث نابودی و انقراض گونهها میشود.
بنا بر آخرین ارزیابیهای اتحادیه جهانی حفاظت IUCN، از هر ۸ گونه پرندهای که تا کنون شناسایی شده یکی در معرض انقراض است. تعداد کل گونههای پرندگان را نزدیک به ۱۰ هزار تخمین میزنند. همچنین از ۲۵ هزار، کل گونههای ماهیان نزدیک به یک سوم آنها در حال انقراضاند و بیش از ۶۰۰ پستاندار در معرض نابودی قرار دارند. برخی از تشکلهای زیست محیطی خبر میدهند که روزانه ۱۵۰ نوع جانور و گیاه برای همیشه از صفحهی روزگار محو میشوند.
و آخر این که شاید این گفتههای بیژن فرهنگ درهشوری یکی از کارشناسان برجستهی محیط زیست که چهار سال است به عنوان مسئول محیط زیست منطقه آزاد قشم، از جمله، برای نجات نسل لاکپشتهای عقابی میکوشد، درست باشد که همه را خطاب قرار میدهد و، در گفتگویی با روزنامه اعتماد ملی، ۳۰ اردیبهشت ۸۵، میگوید:
«انقراض حادثهای ابدی است. تمام این حوادث غمانگیز با ابعاد عظیماش در سرزمین ما، پیش چشم و بغل گوش ما رخ داده و ما ۷۰ میلیون ایرانی، نه دیدیم و نه شنیدذیم و نه فهمیدیم که چه چیزهای باارزشی را برای همیشه از دست دادهایم. میراث طبیعی ما ثروت همه ایرانیان بوده و هست. میراث فرهنگی ما نیز همینطور. همه چیز را از دست میدهیم و کسی چیزی نمیگوید. دانشگاهها، روزنامهها، رادیو و تلویزیون همه چیز میگویند، همه چیز چاپ میکنند، هر چیزی مینویسند جز آنچه باید بنویسند. بلایی که بر سر برکهها، رودخانهها، دریاچهها و دریاهای ما میآید، از بلاهای دیگر کمتر نیست. چه فاجعهای باید رخ دهد که رسانهها عکسالعمل نشان دهند؟»
شاید این هشدار و گلایه زنگ خطری باشد تا ما را بر آن دارد، همه به سهم خود در حفاظت از طبیعت و تنوع زیستی بیش از پیش بکوشیم.
بهزاد كشميرىپور، گزارشگر صداى آلمان در تهران