«ایران از معادلات اسرائيل و فلسطین حذف شده است»
۱۳۹۱ آذر ۲۱, سهشنبهمراسم بیستوپنجمین سالگرد تاسیس گروه حماس در نوار غزه بدون حضور نماینده جمهوری اسلامی و با حاشیههای زیاد برگزار شد. یکی از این حاشیهها، "تشکر کردن یا نکردن" خالد مشعل رئیس دفتر سیاسی حماس از ایران بود. به گزارش بازتاب امروز در حالی که بخش فارسی شبکه العالم اعلام کرد که خالد مشعل به دلیل ارسال موشکهای ایران از این کشور تشکر کرده، بخش عربی این شبکه و نیز واحد مرکزی خبر، صحبتی از این تشکر نکردند.
در مقابل، آنچه که مقابل چشمان میلیونها بیننده جلوه کرد، برافراشتن پرچم مخالفان دولت اسد در سوریه به هنگام سخنرانی خالد مشعل بود و نیز تاکید وی بر حمایت از اپوزیسیون سوریه و نزدیک شدن به گروه فتح.
این دو هیچ کدام با سیاست جمهوری اسلامی سازگار نیست، با اینهمه رامین مهمانپرست سخنگوی وزارت خارجه جمهوریاسلامی تاکید کرده که ایران کنار حماس است. او حمایت از مبارزات مردم فلسطین را از سیاستهای اصولی جمهوری اسلامی دانسته است.
علی صدرزاده تحلیلگر مسائل کشورهای عربی میگوید ایران در حال دوری از حماس نیست، بلکه این جدایی اتفاق افتاده است. به نظر او با موضعگیری حماس در قبال سوریه، این جدایی کلید خورد و روز به روز نیز بیشتر خواهد شد.
صدرزاده معتقد به امکان شکل گرفتن ائتلافی بین ایران، گروه جهاد اسلامی و حزبالله است؛ ائتلافی که وزن بسیار ناچیزی در معادلات خاورمیانه خواهد داشت.
بشنوید: گفت و گو با علی صدرزاده
دویچهوله: آقای صدرزاده! اتفاقات اخیرا نشان میدهد که گروه حماس در حال دورشدن از جمهوریاسلامی ایران است، اما جمهوریاسلامی همچنان تأکید میکند که با این جنبش همگرایی دارد و در کنار آن ایستاده است. به نظر شما آیا واقعاً حماس در حال دورشدن از مواضع قبلی خود در نزدیکی با ایران است؟
علی صدرزاده: قطعاً همین طور است. اگر بهخاطر داشته باشید، پس از بالاگرفتن خشونت و تصادمات در سوریه، حماس دفترش را در سوریه تعطیل کرد و به قطر رفت. آقای خالد مشعل به کنگرهی حزب عدالت و توسعه آقای اردوغان در ترکیه رفت و آنجا اعلام کرد که اردوغان رهبر جهان اسلام است. پس از برگشتن خالد مشعل به غزه که در هفتهی گذشته انجام گرفت، در مراسم استقبالی که از او ترتیب داده شده بود، پرچم مخالفان سوریه به اهتزاز درآمد و این باعث ناراحتی جمهوری اسلامی شد. دربارهی خود خالد مشعل بعضی از تحلیلگران میگویند که میخواهد نزدیکی سیاسی بیشتری با محمود عباس داشته باشد و نیز با اخوانالمسلمین مصر و این قابل فهم است که خالد مشعل سنی با اخوانالمسلمین نزدیکی بیشتری داشته باشد تا با جمهوری اسلامی. در حقیقت خالد مشعل سعی میکند با استفاه از امکانات مصر و اخوانالمسلمینی که حالا در قدرت هستند، خودش را از ایران جدا کند. این است که من فکر میکنم جدایی ایران از حماس یک امر تمامشده است و به همین علت خیلی از ناظرین حدس میزنند که ایران به طرف جهاد اسلامی برود و سعی کند این گروه را در غزه علیه حماس تقویت کند.
پس قضیه موشکهایی را که ایران به حماس داد و حتی گفته شد که خالد مشعل به خاطر آنها از ایران تشکر هم کرده، چهطور میشود ارزیابی کرد؟
این اسلحههایی که ایران در اختیار حماس گذاشته، مربوط به قبل از حوادث سوریه بوده. یعنی اینها قبلاً در انبارهای حماس وجود داشته و در زمان جنگ به غزه نرفته است. بعضی از فرماندهان سپاه پاسداران هم گفتهاند که ما خود اسلحه را نفرستادهایم، بلکه دانش و فنآوری را به آنها یاد دادهایم. بههرحال این موشکهائی که حماس و جهاد اسلامی استفاده کردهاند، از سلاحهایی است که در گذشته انبارشده و امروز مورد استفاده قرار گرفته و ربطی به اختلافات فعلی ایران و حماس ندارد.
در تأیید گفتههای شما تحلیل دیگری هست مبنی بر این که برنامهای در دست اجراست تا ایران از معادلهی فلسطین حذف شود. روزنامهی آلمانیDie Welt هم با همین نگاه چنین تحلیلی کرده و پیروز اصلی بحران اخیر غزه را باراک اوباما و بازنده اصلی آن را ایران دانسته است. آیا شما با این نظر موافقاید؟
کاملاً درست است. اگر این صحیح باشد که خالد مشعل و برخی از طرفداران وی و سازمان حماس واقعاً در پی این هستند که به محمود عباس نزدیک شوند، با توجه به این که نزدیکی مشعل به محمود عباس در حقیقت تقویت جبههی اخوانالمسلمین و جبههی ترکیه است، بنابراین تمام کسانی که مذاکره بین فلسطینیها و اسرائیلیها را تنها راه اصلی میدانند، ازجمله ترکیه و مصر و باراک اوباما، اینها برندهی مناقشهی اخیر هستند. ولی باید در عینحال منتظر رفتار جهاد اسلامی هم بود. چون جهاد اسلامی هم یک نیروی مهم در غزه است و رمضان عبدالله که رئیس جهاد اسلامیست و تا حدودی به صورت زیرزمینی در نوار غزه زندگی میکند، تبدیل شده به یکی از متحدان اصلی ایران و خیلی هم جالب است که در مراسم استقبال آقای خالد مشعل در غزه اصلاً شرکت نکرد. گویا بر سر ایران در آینده بین جهاد اسلامی و حماس اختلافات خیلی بزرگی وجود خواهد داشت. ولی همان طور که گفتم جهاد اسلامی اقلیتی بیشتر نیست و اکثریت در نوار غزه دست حماس است.
نقش گروه شیعی حزبالله در این میان به نظر شما چگونه خواهد بود؟
حزبالله از نظر مذهبی صددرصد طرفدار ایران است. چون همان طور که گفتید گروهیست شیعی. حماس یک گروه سنی است و جداییاش از ایران سادهتر بود، در حالی که آقای خامنهای رهبر، مجتهد و مرجع تقلید بسیاری از طرفداران حزبالله است. دوم این که حزبالله در لبنان درگیر اختلافات و مناقشههای مذهبیـ سیاسی با گروههای دیگر درون لبنان است، ازجمله سنیها، دروزیها و مسیحیها. بنابراین خیلی سادهتر میشود فهمید که چرا به پشتیبانی شدید ایران نیاز دارد. در عینحال در صحنهی لبنان رقابتی هم بین ایران و عربستان سعودی وجود دارد. عربستان سعودی گروههای خودش را دارد، ایران هم از حزبالله پشتیبانی میکند. بنابراین در این مناقشه و رقابت منطقهای، حزبالله نمیتواند خودش را از پشتیبانی ایران محروم کند وگرنه بازنده خواهد بود. بنابراین حساب حزبالله از حساب حماس کاملاً جداست.
فکر میکنید اگر این ائتلاف فرضی بین ایران، جهاد اسلامی و حزبالله شکل بگیرد، میتواند از نظر تعادل قوا در خاورمیانه با نیروهایی که در آنسو قرار دارند برابری کند؟
خیر. برای این که در تمام کشورهای اسلامی، الان دوران، دوران اخوانالمسلمین است، یا اخوانالمسلمین یا سلفیها. شما نگاه کنید به تونس، به مصر، به اردن و فردا احتمالاً پس از سقوط اسد در سوریه. این اخوانالمسلمین است که تعیینکننده است و اخوانالمسلمین و حماس را میشود در یک جبهه قرار داد. بنابراین ایران در این جبهه بازنده خواهد بود به چندین علت: یکی این که اصولاً دولتیست شیعی که ائتلاف با آن از تصور سنیها و عربها خیلی دور است. دوم این که آن دورهای که بخشی از رژیمهای دیکتاتوری کشورهای عرب از مسئلهی فلسطین استفاده میکردند، چه صدام حسین چه حافظ اسد چه مبارک و چه حاکمین دیگر، گذشته است و دیگر نمیشود به بهانهی فلسطین پایههای قدرت داخلی مملکت را تقویت کرد. تنها کشوری که همچنان از این سلاح استفاده میکند، ایران است. هیچ کشور عربی دیگری به شدت و حدت ایران از فلسطین صحبت نمیکند.
این دوران اصولاً گذشته است و به همین علت ایران از معادلهی اختلافات بین اسرائیل و فلسطین حذف شده. ولی یک جنبه بسیار جالبی وجود دارد و آن این که وجود گروههایی مثل حماس تا دیروز، البته نه امروز که خودش را از جمهوری اسلامی جدا کرده و گروهی مثل جهاد اسلامی و گروههای به اصطلاح رادیکال به نفع اسرائیل است و شاید وجود جمهوری اسلامی و یا کمک به گروههایی مثل جهاد اسلامی در حقیقت در عمل به نفع اسرائیل باشد چون اسرائیل با وجود این گروهها راه مذاکره و مصالحه را بسته میبیند و میگوید تا زمانی که این گروهها وجود دارند، ما نمیتوانیم با فلسطینیها مذاکره کنیم. وجود ایران در قضیه فلسطین در حقیقت مانع هرگونه مذاکره و مصالحه بین فلسطینیها و اسرائیلیهاست.
و سقوط یا عدم سقوط بشار اسد در سوریه چه قدر میتواند این معادلهای را که شما در صحبتاخیرتان به آن اشاره کردید بههم زند؟
تأثیر چندانی ندارد. چون دولت سوریه هیچ وقت در تمام مدتی که حافظ اسد و پسرش سر قدرت بودند، حتی یک گلوله هم به طرف اسرائیل شلیک نکرد. البته به بعضی از گروههای مخالف اسرائیل اجازه دادند در دمشق دفتر داشته باشند ولی مواظب بودند از سرزمین سوریه هیچ گاه به اسرائیل حملهای نشود تا اسرائیل بهانهای برای حمله به سوریه نداشته باشد. ولی اگر بشار اسد سقوط کند و همان طور که پیشبینی میشود گروهی شبیه اخوانالمسلمین یا با نفوذ اخوانالمسلمین در دمشق سر کار بیآید، طبیعیست این جناحی که امروز آقای خالد مشعل آن را نمایندگی میکند و تا حدودی خواهان مصالحه با اسرائیل است، این جناح تقویت خواهد شد.