ایران، بزرگترین چالش سیاست خارجی آمریکا
۱۳۸۷ آذر ۱۳, چهارشنبهبحران مالی، ورشکستگی صنایع خودروسازی آمریکا، حملات تروریستی در بمبئی... . بر روی صفحهی تلویزیون دفتر انتقالی باراک اوباما در شیکاگو، این روزها تصاویر کانونهای داغ بحران در حرکتاند. در این اوضاع و احوال، خبری که از مرکز آژانس بینالمللی انرژی اتمی در وین آمد، میتوانست به راحتی کنار گذاشته شود، اما این خبر چیز مهمی در خود داشت: مقامهای آژانس میگویند ایران ۶۳۰ کیلوگرم اورانیوم غنیشده با غلظت پائین در اختیار دارد، همچنان در حال ساخت سانتریفوژهای جدید است و با بازرسان آژانس همکاری کافی نمیکند. متخصصان هستهای میگویند تا یک سال دیگر، آزمایش موفقیتآمیز اتمی از سوی ایران قابل پیشبینی است... .
اوباما تاکنون در این باره اظهارنظری نکرده است، اما "توماس پیکرینگ"، که زمانی سفیر آمریکا در اسرائیل بود و هماکنون رئیس "شورای آمریکائیان- ایرانیان" است، میگوید، «یافتن یک راه حل دیپلماتیک برای مسئلهی ایران روز به روز عاجلتر و ضروریتر میشود.» و دنیس راس، نمایندهی ویژه آمریکا در خاورمیانه در دولت بیل کلینتون، سخن پیکرینگ را تکمیل میکند: «برای دولت اوباما در سیاست خارجی چالشی بزرگتر از ایران وجود ندارد.»
استراتژی آینده
اینکه استراتژی آیندهی ایالات متحدهی آمریکا در برابر ایران چگونه خواهد بود، یکی از مسائلی است که بیشترین بحثها را در واشنگتن برانگیخته است. ۸ سال تمام خط مشی واشنگتن در برابر ایران روشن بود: مناسبات سیاسی با ایران قطع بود و پیوسته شایع بود که آمریکا برای حملهی نظامی به تاسیسات هستهای ایران آماده میشود. مککین نامزد جمهوریخواهان حتی نیمهشوخی و نیمهجدی، آهنگ ایران را بمباران کنید، میخواند.
با وجود این، ایران برنامهی اتمی خود را پیش برده است، طوریکه موفقیت آن دیگر غیرقابل پیشگیری بهنظر میرسد. یک مقام جمهوریخواه نزدیک به رئیسجمهور آمریکا گفته است، «اگر ایران بخواهد، به سرعت میتواند یک قدرت اتمی شود.» حتی در حال حاضر در کاخ سفید، احتمال حملهی پیشگیرانهی اسرائیل به تاسیسات اتمی ایران، دیگر از موضوعهای مورد توجه نیست. هرچند بنا به نوشتهی هاآرتس، شورای امنیت ملی اسرائیل در همین ماه دسامبر، طرحی را در ارتباط با حملهی نظامی به ایران در دستور بررسی دارد.
حملهی نظامی مشکل را حل نمیکند
از سوی دیگر به نظر میرسد اسرائیلیها از خطمشی سرسختانهی خود عقبنشینی کردهاند. پیش از انتخاب باراک اوباما، رهبران اسرائیل پیشنهاد او دایر بر مذاکرهی مستقیم با ایران را محکوم کردند. اما اکنون، آموس یادلین، رئیس اطلاعات ارتش اسرائیل میگوید، پیشنهاد اوباما برای مذاکره با ایران «لزوماً منفی نیست.»
آموس یادلین میگوید: «یک ضربه نظامی احتمالا بر سر را پیشرفت هستهای ایران مانع ایجاد خواهد کرد، اما نخواهد توانست آن را بهکلی متوقف کند.» ریچارد هاس، رئیس شورای روابط خارجی در نیویورک به هفتهنامهی نیوزویک گفته است: «یک حملهی نظامی فرصتی را برای ما به وجود خواهد آورد، لیکن مسئله را حل نخواهد توانست کرد. این حمله اما موجب حملات انتقامی ایران به تاسیسات آمریکا در عراق و افغانستان و افزایش بهای نفت خواهد شد. این آن چیزی است که دراین وانفسای بحران مالی و اقتصادی، جهان خواستار آن نیست.»
اما یک چیز نیز روشن است: یک ایران اتمی نه تنها موجب بیثباتی بیشتر خارومیانه میشود، بلکه به مسابقهی تسلیحاتی بر سر دستیابی به بمب اتمی در این منطقه دامن خواهد زد. از این رو پرسش این است که دولت جدید ایالات متحدهی آمریکا در برابر "مسئلهی ایران" چه راهی در پیش خواهد گرفت؟
ریچارد هاس میگوید، ما باید خود را برای مذاکرهی بدون قید و شرط با ایران آماده کنیم. به اعتقاد او، این مذاکرات نباید امتیازی برای ایران، بلکه باید به عنوان ابزاری در سیاستهای امنیت ملی آمریکا تلقی شود. حتی خود دولت بوش نیز در میانهی راه وارد مذاکره با ایران شد. به عنوان مثال کمی پس از حملات ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ که تهران در ارتباط با افغانستان با آمریکا همکاری میکرد، گفتوگوهایی میان واشنگتن و تهران صورت گرفت. دولت بوش در ماههای آخر حکومتش بار دیگر در حال بررسی برقراری تماسهای دیپلماتیک با تهران بود، تصمیمی که بر عهدهی دولت باراک اوباما گذاشته شد.
با اینحال، دولت بوش مایل نیست از خواست خود برای "تغییر رژیم" در تهران عقبنشینی کند و نگاهش همچنان متوجه محمود احمدینژاد و اظهارات تحریکآمیز اوست که خیلیها او را مرد اصلی قدرت در ایران به شمار نمیآورند.
کریم سجادپور، از "بنیاد کارنگی برای صلح بینالمللی" به باراک اوباما یک سیاست محتاطانهای را پیشنهاد میکند. او میگوید: اگر همین الان برای ایران دربارهی برنامهی اتمیاش و رفتارش با اسرائیل شرط تعیین گردد، اعتمادسازی در ارتباط با آن کشور امکانپذیر نخواهد بود.
"معاملهی بزرگ" امکانپذیر است؟
با همهی اینها، دو طرف منافع مشترکی نیز دارند: به عنوان مثال علاقهی هر دو کشور به بهبود اوضاع در عراق و یا نگرانی مشترک دربارهی تقویت مجدد طالبان در افغانستان. علاوهبر اینها علاقه به امریکا در میان مردم ایران بسیار بالاست.
آیا یک "معاملهی بزرگ" برای توقف برنامهی اتمی ایران در ازای رعایت مصالح امنیتی ایران از سوی واشنگتن امکانپذیر است؟
توماس پیکرینگ اجزا قابلتصور یک طرح عملی در این درباره را چنین توصیف میکند: «عقبنشینی از فکر براندازی رژیم ایران، وصل تهران به ساختارهای امنیتی منطقه و پیشنهاد همکاریهای گستردهی اقتصادی از سوی واشنگتن.»
یک چنین فرایند نزدیکی و بهبود مناسبات میتواند سالها به طول انجامد. اعتماد میان دو کشور، که از سال ۱۹۷۹ فاقد مناسبات دیپلماتیک هستند، کاملا تخریب شده است. خود کارشناسان مسائل ایران در واشنگتن در این باره در حال اندیشهاند که واقعاً در تهران چه کسی از سوی رژیم سخن میگوید و آیا با توجه به ضعف آمریکا در منطقه، تهران مترصد آن نیست که بر منطقه تسلط یابد؟
علاوهبر این، بهبود بدون قید و شرط مناسبات، میتواند موجبات نگرانی متحد نزدیک آمریکا، اسرائیل را فراهم آورد. البته معرفی هیلاری کلینتون، که در حمایتش از اسرائیل تردیدی نیست، بخشی از این نگرانیها را برطرف میکند. کلینتون در جریان رقابتهای انتخاباتی، آمادگی اوباما برای گفتوگو با ایران را سیاستی غیرعاقلانه توصیف کرد.
نقشی که اروپا میتواند بازی کند
در نزدیکی میان آمریکا و ایران و بهبود مناسبات طرفین، اروپا میتواند نقش سازنده ایفا کند. اروپا اکنون در چارچوب گروه شش، متشکل از آمریکا، روسیه، چین، بریتانیا، فرانسه و آلمان، به ایران پیشنهاد همکاری داده و تحریمهای مختصری را نیز علیه آن کشور برقرار کرده است. البته تلاشهای گروه ششگانه بینتیجه مانده است.
با وجود این، لاوری داندون، همکار مادلین اولبرایت، وزیر خارجهی دوران بیل کلینتون، میگوید، برای آمریکاییها مهم است که این تلاشها متوقف نشوند. به اعتقاد داندون، اروپا علاوهبراین میتواند با ارائهی ابتکارهای جدید، به آمریکا کمک نماید. چیزی که در مورد سوریه و اسرائیل و پروژهی نزدیکی این دو کشور صورت گرفت. در این زمینه آمریکا مدتهای مدیدی است که تلاش میکند. کاندولیزا رایس با همتای سوری خود دیدار کرده و نانسی پلوسی، رئیس سنای آمریکا نیز به دمشق سفر کرده است. به این ترتیب واشنگتن برای مدتی هم شده، در روابط تهران و دمشق مسئلهآفرینی کرد.
شاید به همینخاطر نیز صاحبان قدرت در تهران به دقت حواسشان جمع است: احمدینژاد بلافاصله پس از انتخاب اوباما، مستقیما به وی پیام تبریک فرستاد. علاوهبر آن قرار است پیروزی دموکراتها و تاتیر آن بر مناسبات تهران و واشنگتن مورد بحث و بررسی قرار گیرد. وزارت خارجهی ایران با اشاره به شعار انتخاباتی اوباما – آری ما میتوانیم – با صدای بلند میگوید که امیدوار است تغییر اساسی در مناسبات دو کشور پدید آید.