بازتاب کشمکش ایران و اعراب در فضای مجازی
۱۳۹۰ فروردین ۲۰, شنبهانقلابها و اعتراضات زنجیرهای در کشورهای عربی از تونس آغاز و در مصر به تغییری چشمگیر و باور نکردنی تبدیل شد. یمن، بحرین، سوریه، عربستان و لیبی نیز از این «زلزله سیاسی» در جهان عرب مصون نبودهاند.
حکومت ایران که در در دوسال اخیر و پس از انتخابات جنجال برانگیز ریاست جمهوری سال ۱۳۸۸، با گستردهترین اعتراضات مردمی در طول سه دههی اخیر روبرو شد، در قبال کشورهای مختلف عربی موضعی متفاوت و چندگانه از خود بروز داد.
ایران از تغییر و اعتراضات در مصر و بحرین و عربستان حمایت میکند اما در مقابل تحولات در سوریه و کشته شدن دهها شهروند معترض سوری را پس از مدتی سکوت، توطئه آمریکایی- اسرائیلی میخواند.
در این شرایط، بحرین به علت شهروندانی با اکثریت شیعه و همچنین اعزام نیروی نظامی توسط امارات، کویت و عربستان برای سرکوب معترضان، اهمیت ویژهای یافته است. تا جایی که جنگ لفظی و تبلیغاتی جناحهای درگیر و صاحب منافع در مساله بحرین روز به روز افزایش مییابد.
این موضع دوگانه اما تنها مختص حکومت ایران نیست. برخی کشورهای عربی نیز سیاستی متفاوت در قبال تحولات خاورمیانه و شمال افریقا داشتهاند.
این رویکردها از چشم کاربران فضای مجازی ایرانی نیز مخفی نمانده است. نویسنده «وبلاگ متتی» زیر عنوان «حق با کیه؟» مینویسد:
«عربستان: ایران در امور کشورهای منطقه دخالت نکند. نمایندگان مجلس ایران: بازی با آتش به نفع عربستان نیست. میگن دعوا شده بود و همه تو حیاط پاسگاه جمع بودن. بلانسبت خر تو خری بود که بیا و ببین. طرف اومد جماعت رو ساکت کنه، گفت: هیشکی حق... خوری نداره غیرِجناب سروان!»
نویسنده این وبلاگ اضافه میکند: «برادر، داداش، یا اخی، شیخ، یارو، هوی ی ی! اینایی که شما برگ چغندر حسابشون میکنین، آدمن خودشون. همه حق تصمیم گیری واسشون دارن الا خود بدبختشون شما جفتتون (به علاوه برادران غربی) همون عراق و افغانستان و لبنان و فلسطین رو آباد کردین، بس نیست؟»
مسعود برجیان زیر عنوان «انقلاب عربی خوب، انقلاب عربی بد» به بررسی روند تغییرات در کشورهای عربی و نقد رفتار کشورهای مختلف پرداخته است.
نویسنده وبلاگ «پیام ایرانیان» در بخشی از یادداشت خود با عنوان «سوریه؛ دشمن ما آنقدرها هم بد نیست!» تصریح میکند: «سوریه با اینکه همپیمان غرب نیست اما ثابت کرده است بندهی منافع خود است. سوریه سالها، متحد نزدیک ایران بوده، اما همزمان پای میز مذاکره با اسرائیل مینشست. اگر سوریه با اسرائیل به توافق صلح دست نیافت، بهدلیل عدم تأمین منافعش بود نه موضع ایدئولوژیک یا اعتقادیاش بر سر فلسطین یا لبنان.»
برجیان به موضع سوریه در مقابل مساله بحرین و حمایت این کشور از لشکرکشی نظامی کشورهای خلیج فارس به بحرین بدون در نظر گرفت موضع ایران میپردازد و مینویسد: «وزیر خارجهی آمریکا در برابر بحران سوریه، به نفع حکومت (سوریه)، موضع گرفت و بشار اسد را فردی اصلاحطلب معرفی کرد. غرب بیم آن دارد که هرگونه ناآرامی در سوریه، امنیت مرزهای اسرائیل را مخدوش کند.»
وی با اشاره به حمایت عربستان و کشورهای حاشیهی خلیج فارس از حرکت معترضان لیبیایی، میافزاید: «درهمان زمان از در مخالفت با معترضان بحرینی برخاسته و با فرستادن نیروی نظامی به بحرین، به حکومت این کشور در سرکوب خونین معترضان یاری رساندند.»
به نظر مسعود برجیان موضع ایران در این تحولات نیز شفاف نیست: «ایران هم که موج انقلابهای عربی را «بیداری اسلامی» و «انتفاضهی نوین» مینامید و آنها را دارای ماهیتی غربستیز میخواند، از در مخالفت با اعتراضها در عراق و سوریه درآمد و این مخالفتها را به القاعده و بعثیها یا اسرائیل نسبت میداد. در عوض، به برجسته کردن اعتراضهای بحرین میپرداخت و مدام صحنههای تیراندازی و کشتهشدن معترضان را به نمایش میگذاشت.»
نویسنده وبلاگ پیام ایرنیان اینگونه نتیجه میگیرد: «مواضع دوگانهی کشورهای مختلف در برابر انقلابهای زنجیرهای عربی، جلوهی عملی سخن مشهور چرچیل نخستوزیر مشهور انگلیس است: ما نه دوستان دائمی داریم، نه دشمنان دائمی؛ تنها منافع دائمی داریم!»
محمد معینی نویسنده وبلاگ «راز سر به مهر» زیر عنوان «شیعیان اصلی، شیعیان فرعی» به مقایسه اتفاقات بحرین و پاکستان پرداخته است.
معینی مینویسد: «ما این روزها خیلی غصه شیعههای بحرین را میخوریم. یکی دو سال قبل هم خیلی نگران شیعیان امامیه یمن بودیم. حق داریم و داشتیم لابد... اما کمتر نگران شیعیان پاچنار پاکستان میشویم. اصلا خیلیهایمان شاید فکر کنند «پاچنار» اسم نوعی درخت باشد هم خانواده «چنار»... آخر «پاکستان» دوست ماست.»
این وبلاگنویس با استناد به گزارش سایت «همشری آنلاین» شرایط دشوار زندگی شیعیان در بخشی از پاکستان را اینگونه توصیف میکند: «شیعیان صبح از در خانه میآمدند بیرون و بسمالله نگفته میرفتند روی مین. همسایه خانه همسایه را با خمپاره میزد. منطقه قبلا کاملا شیعهنشین بوده ولی این اواخر طوری شده بود که شیعهها یا مجبور بودند با آنها بجنگند یا آنها را کاملا بیرون کنند.»
در بخش دیگری از این گزارش آمده است: «(شیعیان پاکستانی) به من میگفتند اجازه بدهید ما بیاییم نوکری شما ایرانیها را بکنیم. با همه اینها ما برایشان تره هم خرد نمیکنیم. وقتی بحث میشود (مسوولان ایرانی) میگویند که روابطمان با پاکستان تیره میشود.»
MI/AJ