بالا گرفتن بحث در مورد انرژی اتمی در آلمان
۱۳۸۷ تیر ۲۴, دوشنبهوداع با اتم
از اواخر دههی ۱۹۷۰ اصطلاحی در زبان آلمانی جا باز کرده است که مدتها شاخص "وجدان سبز" آلمانیها بوده است: اصطلاح Atomausstieg. ترجمهی تحتاللفظی آن "پیاده شدن از اتم" میشود. آن را میتوانیم "وداع با اتم" بخوانیم یا "کناره گیری از اتم"، شاید هم "ترک اتم". منظور از آن تصمیم به بستن گام به گام نیروگاههای هستهای موجود و مخالفت با تأسیس نیروگاههای تازه است. تکمیلکنندهی این رویکرد منفی، تأکید مثبت بر انرژیهای تجدیدپذیر است که هم بدیل اتم و هم بدیل نفت و گاز و ذغال سنگ دانسته میشوند. مضمون این تأکید مثبت رویکرد به انرژیهای باد و آفتاب در عرصههای پژوهش و برنامهریزی اقتصادی و عمرانی و قایل شدن به اولویتهای اجرایی برای پروژههای مربوط به این گونه انرژیهاست.
نگاه منفی به اتم خنثاکنندهی اشتیاق به اتم بود که پس از جنگ جهانی دوم، با وجود کشتار اتمی در هیروشمیا و ناکازاکی، از اتم لفظ مثبتی ساخته بود. به هر چه صفت اتمی میدادند، پیشرفته، مدرن و پرتوان تلقی میشد. غلبه بر "اتمدوستی" ساده نبود. بحثهای انتقادی فراوانی درگرفت و جنبش مشهور به ۶۸ و تداوم آن در دهههای بعدی باعث شد که این بحثها به همهی سطوح جامعه کشیده شوند. در آلمان، اتریش، سوئد، ایتالیا، اسپانیا، هلند و بلژیک این بحثها تا آن حد تأثیرگذار شدند که نگاه انتقادی به رویکرد به اتم برای حل مسئلهی نیاز به انرژی، "کنارهگیری از اتم" را وارد برنامهریزیهای کلان اقتصادی کرد. "وداع با اتم" در آلمان در سال ۲۰۰۲ به ابتکار و رای سوسیال دمکراتها و سبزها صورت قانونی یافت.
بروز شک
سوسیال دمکراتها و سبزها تصویب و اجرای این قانون را یکی از مهمترین دستاورد دوران ائتلاف خود معرفی میکنند. ولی اکنون در مورد مثبت بودن این قانون شک وجود دارد.این شک عمدتا از زاویهی حسابگری اقتصادی بروز کرده است: آیا به دلیل بالارفتن شدید قیمت نفت و در حالی که تولید انرژیهای تجدیدپذیر هنوز نمیتوانند پاسخگوی بخش عمدهی نیازهای مصرفی باشند، نمیبایست مشکل انرژی را از طریق نیروگاههای هستهای حل کرد؟
حسابگری اقتصادی باعث شده است نگاه به اتم آنچنان مثبت شود، که اتمدوستی از زاویهی زیستمحیطی نیز مدام جاذبهی بیشتری پیدا کند. اتمدوستان استدلال میکنند که انرژی اتمی، انرژی "تمیزی" است، یعنی محیط زیست را آلوده نمیکند و کشورهای صنعتی اگر بخواهند به تعهد خود در مورد کاستن از میزان گازهای آلایندهی جو عمل کنند، ناچارند وزن اتم را در تولید انرژی بالا برند.
تردید در میان مردم
قانون تصویب شده در آلمان در سال ۲۰۰۲ در مورد "کنارهگیری از اتم" میگوید که نیروگاه هستهای جدیدی در کشور ساخته نخواهد شد و نیروگاههای موجود نیز در صورتی که ۳۲ سال از فعالیتشان گذشته باشد، تعطیل خواهند شد. تا کنون دو نیروگاه هستهای آلمان بر اساس این قانون تعطیل شدهاند و ۲۱ نیروگاه دیگرهم به تدریج تا سال ۲۰۲۱ خاموش خواهند شد. منتقدان اکنون با صدایی بلندتر از هر هنگام دیگری میپرسند که چه چیزی جانشین انرژی اتمی خواهد شد. اشارهی آنان به افزایش پیشبینینشدهی بهای نفت، انتقاد آنان از قانون محدودکننده استفاده از انرژی هستهای را در میان مردم مقبول میسازد. آخرین نظرسنجیها حاکی از آن هستند که ۹۵ در صد مردم آلمان افزایش بهای نفت را مشکلزا میبیینند. بر اساس این نظرسنجیها اکنون فقط ۴۰ درصد آلمانیها معتقدند که تصمیم قانونی به وداع با اتم، تصمیم درستی بوده است.
اختلاف در کابینه
موضوع انرژی اتمی به یک موضوع اختلافانگیز در کابینهی ائتلافی حزب سوسیالدموکرات و حزبهای متحد دموکراتمسیحی و سوسیالمسیحی تبدیل شده است. رئیس کابینه، خانم آنگلا مرکل از حزب دموکرات مسیحی، روزبهروز از خود گرایش بیشتری به انرژی هستهای نشان میدهد. سوسیالدموکراتها همچنان از قانون ۲۰۰۲ پشتیبانی میکنند و با تجدید نظر در آن مخالفاند. سبزها گفتهاند که در صورتی که این قانون زیر سؤال رود، موضوع را به عرصهی جنبشهای خیابانی خواهند کشاند. از هم اکنون مشخص است که انرژی اتمی یک موضوع مهم در مبارزات انتخاباتی در سال ۲۰۰۹ خواهد بود.
استدلالهای منتقدان
در برابر اتمدوستان، منتقدان انرژی اتمی بیکار ننشستهاند. در همهی رسانهها بحث در مورد انرژی اتمی در حال بالا گرفتن است و منتقدان میکوشند استدلالهای ثابت و همیشگی خود را با دادههای تازهای تقویت کنند. آنان میگویند که رویآوری مجدد به انرژی اتمی باعث تشویق دیگر کشورها به این کار میشود و این امر جهان را ناامن میکند، هم به این دلیل که انرژی اتمی معمولا بهانهای برای نظامیگری اتمی است و هم به دلیل خطراتی که نیروگاههای هستهای دارند. هیچ تضمینی وجود ندارد که فاجعهی چرنوبیل تکرار نشود. در خود آلمان با تکنولوژی بسیار بالای آن بارها در نیروگاههای اتمی سانحه بروز کرده و همین امر نشان میدهد که ادعای داشتن کنترل کامل بر مخاطرات، ادعای پوچی است.
در استدلالهای انتقادی مشکل زبالههای اتمی را نیز مدام یادآور میشوند: با آنها چه میتواند کرد؟ آیا راه مطمئنی برای انبار کردن آنها پیدا شده است؟
منتقدان انرژی اتمی این نکته را نیز مدام یادآور میشوند که رویآوری به انرژیهای تجدیدپذیر و پژوهش و نوآوری و سرمایهگذاری مورد آنها ثمرهی فاصلهگیری از انرژی اتمی بوده است و موج جدید اتمدوستی، ممکن است به پویش در این عرصه لطمه زند.