«بالابردن بهره بانکی هم چاره درد اقتصاد ایران نیست»
۱۳۹۰ دی ۲۳, جمعهبانک مرکزی میگوید نرخ تورم ۲۰ درصد است پس نرخ بهره بانکی باید حداقل ۲۱ درصد باشد. اینگونه مردم به جای آنکه در بازار ارز و طلا سرمایهگذاری کنند، سرمایههایشان را به بانکها سرازیر میکنند. بدین ترتیب نقدینگی کم میشود و بانکها پر.
حسن منصور استاد اقتصاد مقیم لندن اما میگوید داستان به این سادگیها هم نیست. او معتقد است کم کردن نقدینگی موجود، نیازمند اقدامات ساختاریای است که در برنامههای دولت کنونی هیچ نشانی از آنها نیست.
دویچهوله: آقای منصور! بانک مرکزی ایران بعد از مخالفتهای زیاد احمدینژاد بالاخره موفق شد که نرخ بهرهبانکی را افزایش دهد و به بالاتر از نرخ تورم رسمی که الان ۲۰ درصد است برساند. بر این اساس نرخ بهره بانکی ۲۱ درصد میشود. به نظر شما این اقدام میتواند بازار آشفتهی ارز و طلا را در ایران کمی سامان دهد؟
حسن منصور: علت چنین تصمیمی در درجه اول، جلوگیری از سرازیرشدن پولها به بازار ارز و طلاست و طبعاً همان طور که اشاره کردید مغایر عملکرد دولت در این سالها بوده. بدین ترتیب باید به دولت اعلام کرد که صحت خواب! چون در تمام این مدت اقتصاددانان گفتهاند چنین وضعی نادرست است و نرخ بهره بانکی باید از نرخ تورم بالاتر باشد.
منتهی الان نرخ تورم رسمی با نرخ تورمی که در واقع وجود دارد فرق میکند. معیار دولت، تورم رسمی است یعنی ۲۰ درصد. در حالی که تورم در حدود ۳۰ درصد ارزیابی میشود و مردم هم آن را حس میکنند. بدین ترتیب این اقدام در شرایط کنونی که نرخ ریال در برابر دلار طی چندماه اخیر حدود ۳۰ درصد افت کرده، به نظر نمیرسد بتواند این پولها را به سوی پساندازها بکشاند و البته انگیزهاساسی دولت این است و این انگیزه در شرایط کنونی البته درست هم هست.
علاوه براین مشکلی که شما اشاره کردید که نرخ تورم واقعی از نرخ تورم رسمی بیشتر است، مشکل دیگر این است که این نرخ تورم بسیار شناور است و سال به سال افزایش خیلی زیادی دارد. اگر اینطور باشد هرسال باید نرخ بهره بانکی هم بالاتر برود؟
نرخ تورم را ما معمولا برای یکسال در نظر میگیریم. وقتی دولت میگوید ۲۰درصد یعنی ۲۰ درصد در سال. این به معنی نوسان نداشتن و ثابت بودن نیست. ممکن است یکماه کم باشد و یکماه بیشتر باشد. ولی مسئله این است که دولت همیشه نرخ تورم را از نرخ واقعی آن کمتر اعلام میکند و بدین ترتیب امروز که ایشان آن را ۲۰درصد اعلام میکنند، عملاً تورم بالای ۳۰ درصد است و مردم و بازار روی نرخ تورم واقعی عمل میکنند و نه روی اعلام دولت.
مسئله اصلی این است که نگرانی از بیاعتبارشدن کامل پول ایران اینروزها تقویت شده برای این که ارزش واقعی پول ایران اگر شناور شود، در همان جهتیست که مردم نگران آن هستند یعنی حدود ۲۵۰۰ تا سه هزارتومان در مقابل یک دلار. دولت در جهت واقعی کردن نرخ ارز که البته شرایط دیگری هم دارد اصلاً قدمی برنداشته و بدین ترتیب امروز این کار را نه از سر این که بخواهد این مشکل اساسی را حل کند، بلکه از سر اضطرار انجام میدهد، برای این که پولها را در بانکها جمع کند و بتواند برای وام دادن پول فراهم کرده باشد.
به این ترتیب با توجه به مواردی که شما فرمودید به این مقصود نمیرسند. یعنی قادر نخواهند شد نقدینگی موجود را که الان گفته میشود بیشترین میزان در تاریخ اقتصاد ایران است، کمی به طرف بانکها بکشانند!
این را باید دید. ولی این انگیزه کافی نیست. ۲۱درصد بهره بانکی در برابر ۳۰ درصد نرخ تورم کافی نیست. من زیاد خوشبین نیستم، برای این که افت قیمت ریال در برابر ارزهای خارجی و طلا بسیار بیشتر از اینهاست و از سوی دیگر نگرانیای که بر بازار مستولی شده خیلی قویتر و دارای ریشهجدی و اساسی است. تا اینها واقعاً حل نشود، من تصور نمیکنم مردم اعتماد کنند و پولهای خودشان را از آنجاهایی که مأمن است پس بکشند و در بانکهای ریالی بگذارند.
بخش خصوصی هم با این اقدام دولت اعلام مخالفت کرده با این استدلال که با نرخ ۲۱درصد برای سود بانکی، رغبت برای تولید کاهش پیدا میکند. در این مورد نظرتان چیست؟
در این تردیدی نیست. از یکسو دولت قیمتها را برای تولیدکنندگان منجمد کرده. در همین شرایط کنونی که در حدود ۵۰ درصد ظرفیت تولیدی تعطیل است، بسیاری ازتولیدکنندگان موجود توان پرداخت دستمزدها را ندارند. در چنین شرایطی وقتی نرخ بهره بانکی هم تا ۳۰درصد برسد، طبیعیست که مشکل آنها را بیشتر میکند و اینها را از حالت رقابتی حذف میکند و در بازار با قدرت خرید بسیار کمتری روبهرو خواهند شد و این به رکود دامن میزند.
یکی دیگر از اشکالاتی که از سوی برخی کارشناسان به این طرح گرفته شده، این است که میگویند اصلاً نرخ بهره بانکی نباید به صورت دستوری باشد، این کار غلط است و نباید تعیین شود، باید بازار آن را تعیین کند. در این مورد نظر شما چیست؟
بهعنوان یک اقتصاددان این نظریاست که هر اقتصادخواندهای این نظر را میدهد و درست است. ولی لازمهی آن داشتن یک بازار مالی، پولی و رقابتیست. بانکداری اسلامی بدون ربا که عملاً ۳۰ سال است از بدو تولد فاتحهاش خوانده شده وعملاً هر روز ناقوس مرگ خودش را به صدا درمیآورد، بیآنکه اعلام کنند چنین بانکداریای وجود ندارد، این بانکداری نمیتواند تعیین نرخ بانکی کند. امروز با بهره بالای ۲۰ درصد آقایان مدعی حذف ربا از سیستم بانکی هستند و درحقیقت با الفاظ بازی میکنند. این در تمام نوشتههای علمی به روشنی توضیح داده شده که چنین چیزی فقط بازی کردن با قراردادهاست وگرنه هیچ کسی نمیتواند قیمت پول را که همان بهره بانکی باشد حذف کند.
اینها هنوز به آن قانون چسبیدهاند و عملاً کاری که میکنند در بازار بهرهها ۴۰ تا ۵۰ درصد باشند اما در بانکهایشان، ۱۲ـ ۱۰درصد. بعد این وامها را به خودیها تحویل میدهند که ۵۰ میلیارد دلار موجودی بانکی را بالا بکشند و بعد پس ندهند. در این آشفته بازار تولیدکننده از امکانات پولیـ سرمایهای برای سرمایهگذاری محروم بوده و این البته مشکلی خواهد شد که امروز با افزودن نرخ بهره بر دوش آنها سوار میشود و تولید آنها را با مشکلات بیشتری روبهرو میکند.
اگر دلیل عمده وضعیتی را که الان اقتصاد ایران به آن دچار است، همین افزایش سرسامآور نقدینگی بدانیم و این راهحل هم همان طور که شما گفتید نمیتواند خیلی به حل این مشکل کمک کند، راهحل جایگزین کوتاه مدت و در حقیقت تاکتیکی نه استراتژیک که الان برای کم کردن نقدینگی شما دارید، چه میتواند باشد؟
در درجه اول باید جلوی افزایش نقدینگی گرفته شود. نقدینگی یعنی چه؟ یعنی دولت پول پایه را افزایش میدهد، بعد دو سه برابر آن پول اعتباری در بازار پدید میآورد و این در مجموع پول در گردش را تشکیل میدهد. دولت برای تأمین کسریهای بودجه خود مرتب این پول اعتباری را تزریق میکند و پول ملی را رقیقتر میکند. باید اول جلوی این گرفته شود. هرسال ما کسری بودجه ۲۰ میلیارد، ۳۰ میلیارد دلاری داریم، جلو این باید گرفته شود و بعد پول باید سالمسازی شود.
تورم دودرصد یا سه درصد دلیل علمی برایش وجود دارد ولی بیش از این میزان، حالت بیمارگونه دارد و راههای درمان آن در یک گفتگوی چند دقیقهای نمیگنجد. ولی شرایطی وجود دارد که آنها باید تأمین شود و بعد اصولاً باید جلوی این موج تورمی گرفته شود. چنین چیزی کاملاً ضروری است، ولی در هیچکدام از کارها و برنامههای دولت چنین چیزی دیده نمیشود.
مصاحبهگر: میترا شجاعی
تحریریه: فرید وحیدی