«بستن تنگه هرمز یک اعلان جنگ دستهجمعی است»
۱۳۹۱ تیر ۱۳, سهشنبهخبرگزاری مجلس در روز دوشنبه ۱۲ تیرماه به نقل از ابراهیم آقامحمدی، نماینده خرمآباد و عضو كمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی نوشت اعضای این کمیسیون طرحی را تهیه کردهاند که در صورت تصویب در مجلس، دولت را موظف میکند در تنگه هرمز جلوی تردد نفتکشهای در حال حرکت به مقصد کشورهای تحریمکننده نفت ایران را بگیرد.
عضو کمیسیون امنیت ملی مجلس همچنین از جمعآوری ۱۰۰ امضا در مجلس به نفع این طرح خبر داد.
این خبر واکنشها و انتقادهای گستردهای در سطح بینالمللی پیدا کرد. از جمله، روزنامه آمریکایی نیویورک تایمز روز سه شنبه خبر از افزایش نیروهای ایالات متحده در منطقه خلیج فارس داد که هدف از آن «جلوگیری از هر گونه اقدام احتمالی ایران برای مسدود کردن تنگه هرمز» عنوان شده است.
شاید در پاسخ به همین واکنشها بود که علاءالدین بروجردی رئیس کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس همان روز سهشنبه، با لحنی که رنگ و بوی عقبنشینی داشت، ایران را مسئول امنیت همه کشتیها در تنگه هرمز خواند و گفت: «سیاست جمهوری اسلامی حفظ امنیت خلیج فارس و تنگه هرمز برای عبور همه کشتیها و نفتکشهاست.»
این اولین بار نیست که دولتمردان جمهوری اسلامی تهدید به بستن تنگه هرمز میکنند، اما برای اولین بار است که این تهدید به صورت یک طرح دو فوریتی و توسط نمایندگان مجلس تهیه میشود.
آیا این بار نیز تنها سخنانی در حد خط و نشان کشیدن طرح میشوند یا دستکم جناحی در داخل حاکمیت ایران قصد عملی کردن این تهدید را دارد؟
آیا ایران از نظر قوانین بینالمللی حق و اجازه بستن این آبراه بینالمللی را دارد؟ در این صورت کشورهای استفاده کننده از این آبراه چه راهکارهایی برای مقابله و واکنش خواهند داشت؟
اینها پرسشهایی هستند که با دکتر بهمن آقایی دیبا کارشناس حقوق بینالملل و حقوق دریاها در میان گذاشتیم.
بشنوید: گفتوگو با بهمن آقایی دیبا درباره بستن تنگه هرمز
دویچهوله: آقای آقایی دیبا، کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس ایران طرحی را تهیه کرده با قید دو فوریت برای بستن تنگهی هرمز و گفته شده که این طرح تاکنون توانسته صد امضاء از نمایندگان مجلس هم جمع کند. آیا ایران از نظر حقوقی و از نظر قوانین بینالملل اجازهی بستن تنگهی هرمز را دارد؟
بهمن آقایی دیبا: من فکر میکنم اقدام نمایندگان مجلس در ایران بیشتر جنبهی تبلیغاتی و خوراک داخلی دارد. در گذشته هم دخالت نمایندگان در مسائل روابط بینالملل و سیاست خارجی اثرات مثبتی نداشته؛ یکبار قضیه روابط با انگلیس مطرح بود، یکبار مسئلهی خروج از پیمان منع گسترش سلاحهای هستهای (ام پی تی) که در واقع هیچ کدامشان به جایی هم نرسیدند.
در این مورد خاص باید بگویم که استدلال ایران برای این که خود را محق بداند و تنگهی هرمز را ببندد، بر این اساس است که رژیم حقوقی عبور از تنگههای مورد استفادهی کشتیرانی بینالمللی، رژیم عبور بیضرر است و چون عبور کشتیهای کشورهایی که ایران را تحریم میکنند برای ایران مضر است، بنابراین ایران میتواند جلوی عبور کشتیهای این گونه کشورها را بگیرد.
اما باید بگویم که چنین حقی از نظر حقوق بینالملل و خصوصاً از نظر حقوق بینالملل دریاها برای دول ساحلی تنگههای مورد استفادهی کشتیرانی بینالمللی مثل تنگهی هرمز وجود ندارد و مادهی ۱۶ از کنوانسیون ۱۹۵۸ حقوق دریاها معروف به کنوانسیون ژنو کاملاً روشن کرده که دولتهای ساحلی تنگههای مورد استفادهی کشتیرانی بینالمللی حق ندارند در هیچ حالتی عبور از این تنگهها را به حالت تعلیق درآورند.
شما گفتید عبور بیضرر و ایران میتواند بگوید که خب این عبور بیضرر نیست. ولی یک بخش دیگر از قانون میگوید که حق ندارد جلوی عبور را بگیرد. یعنی این اصلی است که بر سر آن تفاهم نشده؟
نه این موضوع کاملاً روشن است. این کلمهی "عبور بیضرر" در اینجا شاید ایجاد سوءتفاهم میکند. عبور بیضرر بههرحال رژیمیست که طبق قوانین موجود بینالمللی تعریف شده ولی در کنوانسیون ژنو و بهخصوص مادهای که ذکر کردم گفته شده که کشورهای ساحلی نمیتوانند تنگههای مورد استفادهی کشتیهای بینالمللی را به استناد این "عبور بیضرر" به صورت تعلیق درآورند.
در عین حال غیر از این که اصولاً چنین حقی طبق مادهی ۱۶ کنوانسیون ژنو کاملاً روشن برای کشورهای ساحلی وجود ندارد چندین مسئلهی دیگرهم در تنگهی هرمز مطرح است. یک این که تنگهی هرمز تماماً متعلق به ایران نیست، یک قسمت از تنگهی هرمز در آبهای ساحلی یا آبهای سرزمینی ایران است و بخش دیگرش در آبهای ساحلی یا آبهای سرزمینی دولت عمان است و در واقع بیشتر کشتیهایی هم که از خطوط تفکیک ترافیک (Trafic separate) عبور میکنند، در قسمت عمانی تنگهی هرمز تردد دارند. بههرحال ایران حق ندارد طرف عمانی را مسدود کند و برفرض اگر به قوانین هم توجه نکند، میتواند راجع به بخش مربوط به خودش اقدام کند و نه بخش مربوط به کشورعمان.
نکتهی دیگر هم جلوگیری از کشتیهای کشورهاییست که در حال اجرای تحریمهایی هستند که توسط سازمانهای بینالمللی تصمیمگیری شده و باید بگویم چنین چیزی در هیچ قانونی برای جلوگیری از این کشتیها وجود ندارد.
با همه این احوال اگر ایران بر فرض جامعهی جهانی را در مقابل عمل انجام شده قرار دهد و علیرغم چیزی که شما گفتید، اقدام به بستن تنگهی هرمز یا حداقل بازرسی کشتیهایی کند که از این تنگه عبور میکنند، جامعهی جهانی چه اقدامی از نظر حقوقی میتواند در مقابلش انجام دهد؟
ببینید مسئلهی بازرسی این کشتیها حال چه در تنگهی هرمز و چه در هر جای دیگری از دریاها، مسئلهای است که تابع مسائل مربوط به حقوق بینالملل در زمان جنگ است. یعنی کشورهایی که در حال جنگ با یکدیگر هستند، این حق را برای خودشان قائلاند که کشتیهای کشورهای متخاصم را بازرسی کنند. چنین حقی در زمان صلح برای ایران و یا هیچ کشور دیگری وجود ندارد که کشتیها را متوقف و بازرسی کنند. چیزی که راجع به بازرسی کشتیهای خود ایران چند وقت پیش مطرح شده بود و هنوزهم در مراحل ابتدایی است، مربوط به قطعنامهای از طرف سازمان ملل بود که وارد مسائل دیگری میشود.
بههرحال در این مورد خاص اگر ایران علیرغم همهی این ملاحظاتی که گفتم اقدام به بستن تنگهی هرمز کند، این به منزلهی اعلام جنگ دستهجمعی به همه کشورهای اطراف خلیج فارس است که از نظر درآمد ملیشان به واردات و صادرات از این تنگه متکی هستند و همین طور کشورهای قدرتمندی مثل آمریکا و فرانسه و انگلیس که در اینجا نیروهای مستقر و حاضری دارند و مأموریت اصلیشان هم نظارت براین است که عبور کشتیها به صورت مرتب انجام گیرد و این کار بسیار خطرناکیست برای ایران که با یک اقدام به تعداد زیادی از کشورها اعلام جنگ دهد. بدون شک این کشورها در مقابل حتی کوچکترین ایجاد اشکال برای عبور کشتیها بهخصوص تانکرهای نفتکش از تنگه هرمز عکسالعمل بسیار شدیدی نشان خواهند داد.
میشود نتیجه گرفت که اقدام نمایندگان مجلس ایران بیشتر یک اقدام نمادین بوده؟ تأثیرگذاری این اقدام نمادین از جمله میتواند روی قیمت نفت باشد که دیدیم یک مقداری امروز بالا رفت و به حدود بشکهای ۹۲ دلار رسید، در حالی که تا چند روز پیش حدود ۸۰ دلار بود. به نظر شما این اقدام حالا اگر در حد همین حرف هم باقی بماند، میتواند برای مدتی لااقل قیمت نفت را بالا نگه دارد؟
من فکر میکنم که این اثرات کاملاً محدود و مقطعیهستند. اگر این موضوع حتی به مراحل پیشرفتهتری در مجلس ایران برسد، باعث خواهد شد که صرفاً فشاری بر دستگاه سیاست خارجی و بهخصوص وزارت خارجه وارد شود و غیر از آن هیچ اثر دیگری نخواهد داشت. چون حتی آنها هم دستشان باز نیست و میدانند عواقب دست زدن به چنین کاری چیست.
راجع به بازارهای نفت باید بگویم که اصولاً اثرات روی بازار نفت دارای علتهای متفاوتیهستند. بعضی از آنعلتها خیلی درازمدتاند. مثلاً فرض کنید منابع جدید کشف شود یا تکنیکهای جدیدی از استخراج بهوجود آید که اثر درازمدت و اساسی دارد. ولی چیزهایی مثل این تصمیمگیریهای پارلمان ایران، اینها اثرات تاکتیکی کوتاه مدتی را ممکن است برای مدت محدودی داشته باشند. اثرات بنیادی و اساسی در وضعیت نفت نخواهند داشت چه در بازارهای جهانی و چه در قیمتها.
ممکن است هدف نمایندگان مجلس ایران تأثیرگذاری بر مذاکرات استانبول بوده باشد. مذاکرات ایران و گروه ۵+۱ در سطح کارشناسان هماکنون در جریان است. فکر میکنید این اقدام نمایندگان مجلس آیا میتواند تأثیری بر روند این مذاکرات بگذارد، مثلاً غرب را یکمقدار متقاعد کند که از خواستههایش کوتاه بیآید؟
در شرایط حاضر، با توجه به این که مذاکرات مربوط به مسئلهی هستهای ایران به مذاکرات فنی و تکنیکی بیننمایندگان ایران و کشورهای ۵+۱ تقلیل پیدا کرده، در این مرحله و در این سطح من فکر نمیکنم این اقدام اثری روی مذاکرات دو طرف داشته باشد.