به بهانهی سالروز قتلعام ارامنه در ترکیه:<br> وضعیت ارامنه در ترکیهی ۲۰۰۸
۱۳۸۷ اردیبهشت ۵, پنجشنبهدر ۲۴ آوریل ۱۹۱۵ یورشی ضربتی علیه نخبگان ارمنی در استانبول صورت گرفت که طی آن هزاران روشنفکر دستگیر و بیرون رانده شدند. یک ماه پس از آن، اخراج دسته جمعی ارامنه از شرق عثمانی شروع شد؛ با این استدلال که ارامنه ممکن است به متجاوزان روس کمک کنند. این اقدام مقدمهای بود برای آن رخدادی که بسیاری آنرا "نسلکشی" میدانند. از این تاریخ بهمدت دو سال، بین ۶۰۰ هزار تا یکمیلیونوپانصد هزار ارمنی، از شرق ترکیه به سوریه تارانده شدند که در پی آن بسیاری از آنها در بیابانها جان خود را از دست دادند.
امروز هم گروه کوچکی از ارامنه در ترکیه زندگی میکنند. در سال ۱۹۲۳ عهدنامهای میان ترکیهی نوپا و نیروهای پیروز در جنگ جهانی اول، در لوزان سوئیس به امضا رسید که حقوق شهروندی را برای ارامنهی ترکیه، دستکم روی کاغذ، تضمین میکند.
ماجرا از کجا آغاز شد؟
در آستانهی جنگ جهانی اول، سقوط امپراتوری عثمانی همراه بود با رشد ملیگرایی در میان گروههای جمعیتی مختلف در آن امپراتوری. ارامنه با حدود دو میلیون نفر جمعیت، پس از یونانیها، دومین گروه بزرگ قومی در عثمانی بودند. در پایان قرن نوزدهم، اعتراضهای بازرگانان و کشاورزان ارمنی به مالیاتهای سنگین، تبدیل به شورشهایی شد که با خشونت از سوی نیروهای عثمانی سرکوب گشت. در فاصله دههی ۱۸۹۰ تا آغاز جنگ جهانی اول (۱۹۱۴) ارامنه چندین بار به طور جمعی، مورد حمله و آزار نیروهای عثمانی قرار گرفتند. در همان زمان، تروریستهای ارمنی دست به چند عملیات تروریستی زدند که از آن جمله میتوان به سوء قصد به جان سلطان عثمانی اشاره کرد.
در طول جنگ جهانی اول (۱۹۱۴ تا ۱۹۱۹) که دولت عثمانی علیه روسیه میجنگید، بسیاری از ارامنه در قالب گروههای پارتیزانی، به نیروهای تزار روسیه کمک میکردند. گردان داوطلبان ارمنی، که در کنار نیروهای روس میجنگیدند، امید داشتند که تزار از خواست ارامنه برای استقلال حمایت کند.
دولت عثمانی که ارامنه را مسئول شکست نظامی خود در جنگ با روسیه میدانست، در آغاز سال ۱۹۱۵، سربازان ارمنی ارتش خود را خلع سلاح کرد، آنها را به کار در راهسازی گماشت و سپس گروهگروه به جوخهی اعدام سپرد.
شاهدی دال بر نسلکشی
بسیارند شواهدی که ثابت میکنند، کشتار ارامنه در این سالها "از بین بردن برنامهریزیشده"ی آنها بوده است. بخش بزرگی از این شواهد، اسنادی هستند که متعلق به دیپلماتهای امپراتوری آلمان هستند؛ کشوری که در آن زمان متحد امپراتوری عثمانی بود. برای مثال در ژوئن ۱۹۱۵، یوهان مورتمان، سرکنسول آلمان در قسطنطنیه، در گزارش خود برای برلین نوشت: «این را دیگر نمیتوان بهعنوان ملاحظات نظامی توجیه کرد؛ بلکه همان گونه که طلعت پاشا (وزیر امور داخله) چند هفته پیش به من گفت، موضوع بیشتر بر سر نابود کردن ارامنه است» .
ارمنیها در ترکیهی ۲۰۰۸
ارمنیها در ترکیه حق دارند که مدارس، کلیساها و اجتماعات ارمنی داشته باشند. داشتن زبان و دین مستقل نیز از حقوق شهروندی اقلیت ارمنی در ترکیه است. این حقوق برای ارامنه از عهدنامهی صلح لوزان و قانون اساسی ترکیه سرچشمه میگیرند. عهدنامهی لوزان را کشورهای پیروز در جنگ جهانی اول در سال ۱۹۲۳ با ترکیهی جوان امضا کردند.
البته این حقوق شهروندی، در عمل و در برخورد با قوانین نانوشته، محدودتر میشوند. بهعنوان مثال ارمنیها در ترکیه نمیتوانند شغل اداری داشته باشند، به دانشکدهی ارتش بروند یا پلیس شوند. بههمین خاطر بخش گستردهای از جمعیت ۸۰ هزار نفری ارمنیها در ترکیه -که عمدتاً در استانبول زندگی میکنند- در مشاغل آزاد فعالیت میکنند. با وجود اینکه قانون اساسی ترکیه تأکید میکند که تمام شهروندان در برابر قانون یکسانند.
ناگفته نماند که دولتهایی که تا امروز در ترکبه بر سر کار آمدهاند، جملگی منکر نسلکشی ارامنه بودهاند. سران ترکیه هنوز هم بر این باورند که در طول تاریخ این کشور، اقدام آزاردهندهای علیه ارامنه صورت نگرفته است. رجب طیب اردوغان، نخست وزیر ترکیه، در سال ۲۰۰۵ به خبرنگاران گفت: «ملت ما با هیچیک از فصلهای تاریخ خود مشکلی ندارد. ما هیچ کار شرمآوری نکردهایم که حال بخواهیم تهمتی بزنیم، پردهپوشی کنیم یا چیزی را فراموش کنیم» .
اردوغان با این گفته روشن ساخت که به نظر او بههیچ وجه نباید از قتلعام ارامنه در ترکیه، سخنی به میان آید.