بهایی که ربانی برای مواضع تند خود داد؟
۱۳۹۰ شهریور ۲۹, سهشنبهروز ۱۴ شهریور بود که برهانالدین ربانی، رئیس شورای عالی صلح افغانستان در دومین نشست شورای عالی جوانان افغانستان نسبت به عملکرد طالبان به شدت انتقاد کرد و گفت که طالبان به نام دین آدم میکشد. روز سهشنبه (۲۰ سپتامبر) خود او در خانهاش ترور شد.
برهانالدین ربانی از مخالفان سرسخت طالبان بود و همزمان در مقام ریاست شورای عالی صلح میبایست زمینه لازم برای مذاکره با طالبان را فراهم کند. نقشی که به نظر بسیاری تحلیلگران ایفای آن ساده نبود.
به نظر میرسد حملات طالبان درست در دورهای که شورای عالی صلح با هدف مذاکره با این نیرو تشکیل شده، چهرههای اصلی سیاست افغانستان را هدف قرار داده است.
"پشت پرده" مواضع "تند" ربانی
زمانی که برهانالدین ربانی طالبان را فاجعه نامید، برخی ناظران این موضعگیری را "تند" ارزیابی کردند و به بررسی علل آن پرداختند.
در روزنامه شرق درتاریخ ۱۶ شهریور، مقالهای به قلم پیرمحمد ملازهی چاپ شد که در آن به "افزايش تمايل برای مذاكره با طالبان در دولت كرزای، كشورهای اروپايی و آمريكا" اشاره شده بود: «تاكنون چندين دوره مذاكره بين طالبان و طرفهای ديگر برگزار شده است. آخرين مورد آن مذاكراتی بود كه در سفر اخير حامد كرزای به عربستان سعودی با نمايندگان طالبان و حزب اسلامی حكمتيار صورت گرفت. گذشته از اين مذاكرات آمريكايیها با طالبان در آلمان با افشای اسم مذاكرهكننده طالبان طيب آغا از پرده برون افتاده است. كشورهای آلمان، انگليس و نروژ هر كدام به صورت جداگانه با طالبان مذاكراتی داشتهاند.»
نویسنده مقاله "مواضع تند ربانی، اهداف پشتپرده" و سپس به نگرانیهای ربانی از این تحولات اشاره کرده است. «احتمالا ربانی احساس میكند كه شورای عالی صلح تحت رياست او دور زده میشود و در تحولاتی كه در جريان است به بازی گرفته نمیشود. «فاجعه آفرين» خواندن طالبان در واقع نگاه به اين امر دارد كه بازگرداندن طالبان در هر شكلی به افغانستان نمیتواند جنگ و بحران افغانستان را پايان دهد و تنها ممكن است جغرافيای جنگ را از جنوب و شرق به شمال و مركز افغانستان بكشاند.»
نویسنده نتیجه گرفته است که این طالبان، حکمتیار و شبکه حقانی هستند که میتوانند در کنار متحدان منطقهای به ویژه پاکستان، جنگ در افغانستان را تمام کنند یا ادامه دهند.
«برهانالدين رباني و همفكران جهادی سابق تنها میتوانند از طريق چانهزنیهای سياسی بخشهايي از موقعيت كنونی خود را در كابل نجات دهند، وگرنه طالبان با تماميتخواهی دوگانه ايدئولوژيك و قوميشان حتی از طريق سازش هم میتوانند ربانی و خانواده جهادی سابق را به كوههای شمال بازگردانند.»
برهانالدین ربانی حتی فرصت بازگشت به کوههای شمال را نیافت.
از داوودخان تا طالبان
برهانالدین ربانی پایهگذار حزب جمعیت اسلامی افغانستان بود، مخالف جدایی دین از دولت و با همه اینها از جمله رهبران مذهبی افغانستان که میانهرو و معتدل به شمار میرفت. برای او تحصیل و کار زنان موضوعی پذیرفته شده بود. منطقه تحت تسلط او در زمان طالبان، تنها جایی بود که زنان و دختران اجازه رفتن به مدرسه و دانشگاه و داشتن شغل را داشتند .
آقای ربانی نزدیک به چهل سال جنگ داخلی، بحران و ناامنی را در افغانستان تجربه کرد، از مبارزه با دولت جمهوری داوودخان و تسلط شوروی سابق بر افغانستان تا زمانی که خود به عنوان رئيس جمهور مجاهدین وارد کابل شد و پس از آن سالهای مبارزه با طالبان.
او در سال ۱۹۹۲ رئیس جمهور افغانستان شد. از این هنگام تا زمان قدرتگیری طالبان سالهای سخت جنگ داخلی و ویرانی در افغانستان بود که با قدرت گرفتن طالبان به اوج خود رسید. جنگی که هنوز تا پایان خود راهی طولانی دارد.
در سال ۱۹۹۶حکومت مجاهدین زیر حملات شدید طالبان مجبور به ترک کابل و واگذاری آن به طالبان شد.او یکی از رهبران جبهه ائتلاف شمال در آن دوره بود و در راس جبهه مجاهدین یعنی جبهه اصلی جنگ با طالبان قرار داشت.
شکست طالبان یا شکست توازن در ساختار قدرت؟
همکاری آمریکا و جبهه شمال نهایتا به شکست طالبان انجامید و برهانالدین ربانی که تا این زمان هنوز به عنوان رئیس جمهور افغانستان شمرده میشد، در دسامبر ۲۰۰۱ میلادی حکومت را به حامد کرزای سپرد که آن زمان از سوی اجلاس بن به عنوان رئیس جمهور دولت موقت افغانستان انتخاب شد.
او در سال ۲۰۰۵ عضو مجلس نمایندگان افغانستان شد و از دوسال پیش نیز ریاست شورای عالی صلح را بر عهده گرفت.
برهانالدین ربانی ۷۱ سال زندگی کرد. او شرعیات دانشگاه کابل را گذرانده و پس از آن نیز در دانشگاه الازهر مصر فوق لیسانس فلسفه اسلامی را گرفته بود و در میان روحانیون افغانی معروف به رعایت اعتدال بود.
طالبان در حملات اخیر خود بارها قلب کابل را هدف قرار داده است. این درست در شرایطی است که سربازان خارجی این سرزمین را ترک میکنند و حفظ امنیت افغانستان قرار است به عهده نیروهای بومی قرار گیرد. با ترور برهانالدین ربانی افغانستان چهرهای را از دست داد که بیان یک توازن نسبی قومی و مذهبی در ساختار حکومت این کشور بود.
NK/SJ