بیکاری زنان؛ معضلی که اولویت اصلی دولت نیست
۱۳۹۴ خرداد ۲۰, چهارشنبهاز هر سه زن کارمند بخش خصوصی که در سال ۱۳۹۳ به مرخصی زایمان رفتهاند، یکی از آنان بعد از پایان این مرخصی ۹ ماهه نتوانسته به سر کار خود برگردد و به معنای دیگر اخراج شده است.
این را آمارهای رسمی میگوید. تعداد این زنان به گفته شهیندخت مولاوردی، معاون امور زنان ریاست جمهوری ۴۷ هزار نفر است. این اتفاق پس از افزایش مرخصی زایمان زنان از شش ماه به ۹ ماه افتاد؛ قانونی که در دولت احمدینژاد تصویب شد و دولت روحانی هم سریعا آن را اجرایی کرد.
خانم مولاوردی در گفتوگو با روزنامه جهان صنعت درباره تاثیر این قانون بر اخراج زنان کارمند گفته است: «ما در مورد زنان با قوانین و مقررات مصوبی مواجه شدیم که همه جانبه نبود. در حالی که لازم بود هم تسهیلات و امکاناتی برای زنان شاغل درنظر گرفته میشد، هم مشوقهای لازم برای کارفرما. اما در عمل این مصوبات به صورت یک طرفه رقم خورده بود.»
بیشتر بخوانید: ادامه تبعیض علیه زنان در بازار کار ایران
هرچند معاون رئیس جمهور بلافاصله تاکید میکند که دولت اگر هم میخواست، نمیتوانست مشوقهای لازم را به کارفرمایان بدهد. مولاوردی افزود: «متاسفانه هر اقدامی بار مالی زیادی دارد. چنانچه بخواهیم برای کارفرمایان مشوقی ایجاد کنیم یا پیشنهاد معافیت مالیاتی دهیم یا حق بیمه زنان را دولت بپردازد، همه این موارد مستلزم بار مالی است که نمیتوان همه آنها را عملیاتی کرد.»
ظاهرا تنها بخشی که میتوانست به سرعت و بدون در نظر گرفتن عواقب آن عملیاتی شود، همین افزایش مرخصی زایمان و کاهش ساعت کاری زنان بود. با پیشبینیهای لازم یا بدون آن، این اقدام انجام شد و نتیجه آن بالا رفتن آمار زنان بیکار و کاهش رقم اشتغال زنان بود؛ امری که شهیندخت مولاوردی هم آن را تایید میکند.
خانم مولاوردی گفته است: «علیرغم رشد روزافزون تعداد فارغ التحصیلان زن، نرخ اشتغال آنها در سالهای اخیر از ۱۲ درصد فراتر نرفته و به طور کلی نرخ مشارکت اقتصادی زنان در خوشبینانهترین حالت به ۱۶ درصد رسیده است.»
اما این رقم ظاهرا دغدغه دولت نیست چرا که باز به گفته خانم مولاوردی: «در شرایطی که بیکاری یکی از مهمترین مشکلات روز جامعه است و از طرفی اقتصاد هم توان ایجاد اشتغال را ندارد، دولت ترجیح میدهد مردان صاحب شغل شوند تا زنان».
همدستی دولت و جامعه مردسالار برای خانهنشین کردن زنان
پرستو اللهیاری، کنشگر حقوق زنان که تحقیق مستقلی درباره اشتغال زنان در ایران انجام داده در گفتوگو با دویچه وله میگوید دلایل کاهش اشتغال زنان بسیار متنوع و مختلف است و هریک میتواند بر دیگری تاثیر بگذارد.
او میگوید هر عاملی که باعث کمتر شدن حضور زنان در بازار کار شود، در نهایت منجر به کاهش رقم اشتغال زنان خواهد شد؛ از جمله افزایش مرخصی زایمان و کم کردن ساعات کاری.
به گفته این کنشگر از آنجا که حضور زنان در بازار کار سابقهای خیلی طولانی ندارد بنابراین زنان مجبورند در این ساختار کاملا مردانه خودشان را تثبیت کنند؛ با ساعات کاری زیاد و کار حرفهای و متخصصانه. هر چیزی که باعث شود این روند کمی مختل شود، خیلی راحت زنان از بازار کار حذف میشوند.
بیشتر بخوانید: کاهش بیسابقه سهم زنان در طرح آزمون استخدامی دولت
در این چرخه نابرابر، دولت نیز به نوعی با جامعه مردسالار همدستی میکند. خانم اللهیاری میگوید: «ارزشهای دولت یکجوری با ارزشهای سنتی مردم در آمیخته و با هم پیش میرود یعنی دولت با وضع قوانین اینچنینی، آن نقشها و ارزشهای سنتی را بازتولید میکند. در حالی که دولت میتواند با کارهای حمایتگرانهتر، مثلا افزایش مهد کودکها یا کم کردن هزینهها برای مهد کودکها یا ایجاد تسهیلات برای زنانی که فرزند دارند، حضور زنان در بازار کار را تسهیل کند.»
همراه نبودن خانوادهها
پرستو اللهیاری نقش خانوادهها را نیز در میزان اشتغال زنان موثر میداند. او میگوید الگوی "زن خانهدار، مرد شاغل" متاسفانه هنوز الگوی پذیرفتهشدهای از سوی بسیاری خانوادههاست و هستند پدران، همسران یا برادرانی که از زنها میخواهند دوبرابر حقوق فعلیشان را از "مرد" خانه بگیرند اما در خانه بمانند و کار نکنند تا "چرخه سنتی خانواده" دچار مشکل نشود.
این کنشگر زنان میگوید: «متاسفانه خانوادهها به جای آنکه از زنان و از چانهزنیهای آنان با این ساختار معیوب بیشتر حمایت کنند، آنها را به ترک کار ترغیب میکنند.»
بیشتر بخوانید: وعدههای دولت روحانی برای زنان
و این در حالی است که بسیاری از زنان تنها برای آنکه در بازار کار بمانند ناچارند به کارهایی پایینتر از تخصص و دانششان تن دهند؛ کارهای دمدستیای که به گفته خانم اللهیاری هیچ مردی با همان سطح دانش و تحصیلات، حاضر به انجام آنها نیست و در مواردی نیز کارهای تخصصی را با حقوقی بسیار کمتر از مردان انجام میدهند.
حالا در چنین شرایطی دغدغه دولت و اولویتش به گفته معاون امور زنانش، نه اشتغال زنان، بلکه کارآفرینی برای مردان بیکار است.
ظاهرا نمیتوان از چنین دولتی انتظار داشت که بیکار شدن ۵۵۳ هزار نفر از زنان در فاصله پاییز ۱۳۹۲ تا پاییز ۱۳۹۳ به گفته مرکز آمار ایران، چندان برایش مهم باشد. همینطور است بیکاری ۸۲ درصدی زنان سرپرست خانوار که معلوم نیست وقتی بیکارند چطور خانوار را سرپرستی میکنند. حتی وقتی علی ربیعی، وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی، میگوید نرخ بیکاری زنان دو برابر مردان است، ظاهرا این را فقط برای تیتر شدن در رسانههاست که اعلام میکند؛ چرا که ظاهرا دغدغه، بیکاری زنان نیست و گویا همچنان از دید بسیاری دولتمردان، "نشستن و زاییدن شیران نر" بهترین شغل برای زنان است.