«تا پشتیبانی رهبر هست، دولت نزد اصولگرایان متزلزل نخواهدشد»
۱۳۸۸ دی ۲۰, یکشنبهعلی مطهری یکی از نمایندگان خبرساز طیف اصولگرا در حوادث پس از انتخابات بوده است. اظهارنظرهای او در مورد سران جنبش سبز و نیز اعتراضات مردمی، تا کنون با نظرات غالب در طیف اصولگرا متفاوت بوده. هفته پیش وی اعلام کرد که روحالله حسینیان علاقه خاصی به اعدام دارد. این سخن او بازتاب گستردهای در رسانههای هر دو طرف داشت.
روز شنبه ۱۹ دی ماه نیز سیمای جمهوری اسلامی ایران یک مصاحبه تلفنی با علی مطهری پخش کرد که پس از گفتوگو با علی رسایی، نماینده دیگر اصولگرای مجلس، انجام شده بود.
وقتی مجری تلویزیون از آقای مطهری خواست تا نظرش را در مورد صحبتهای آقای رسایی بگوید، وی چنین گفت: «من معتقدم که وجود افرادی مثل آقای رسایی و دیگران، اینها خودشان یکی از منشاهای فتنه هستند، یعنی اینکه همانطور که رهبران جنبش سبز و خود آقای احمدینژاد را من یکی از منشاهای فتنه میدانم، امثال آقای رسایی و تندروهای طرف مقابل را هم من از منشاهای فتنه میدانم».
وی سپس به اظهارات احمدینژاد در مناظرههای تلویزیونی قبل از انتخابات اشاره کرد و گفت، اگر گفته میشود که خانواده آقای هاشمی برای اغتشاشات پس از انتخابات پول خرج کردهاند، این عکسالعمل صحبتهایی بوده که آقای احمدینژاد در مناظرهها بیان کرده و اتهاماتی را به این خانواده وارد کردند.
وی سپس ادامه داد: «باید دادگاهی تشکیل شود و هم اتهامات آقایان موسوی و کروبی و هم اتهامات آقای احمدینژاد بررسی شود تا جامعه آرام گیرد، والا با تندرویهایی که امثال آقای رسایی و دیگران انجام میدهند و مدام میخواهند پروژه اجرا کنند، مثلا پروژه حذف هاشمی، پروژه حذف موسوی، خاتمی و کروبی اینها کشور را به پرتگاه میرساند و به صلاح کشور نیست. اگر اینها از صحنه سیاسی کشور حذف شوند شما مطمئن باشید که این بحران به آسانی قابل حل نخواهد بود».
حسین باستانی، روزنامهنگار مقیم فرانسه، میگوید، اکثریت جناح اصولگرا موجودیت نظام را در خطر میبینند و معتقدند شخص احمدینژاد این خطر را تشدید میکند. اما وی در عین حال معتقد است، تا زمانی که آیتالله خامنهای به حمایتش از احمدینژاد ادامه دهد، دولت او را خطری در داخل نظام تهدید نخواهد کرد.
دویچه وله: آقای باستانی، روز شنبه ۱۹ دی ماه، آقای علی مطهری، نمایندهی اصولگرای مجلس، در مصاحبهای در تلویزیون ایران اعلام کردند که آقای رسایی و خود آقای محمود احمدینژاد عامل "فتنه" هستند و باید در دادگاه محاکمه شوند. به نظر شما، این صحبتها از سوی یک نمایندهی اصولگرا در چنین موقعیتی، چه مفهومی میتواند داشته باشد؟
حسین باستانی: در داخل جناح اصولگرا طیف وسیعی از سیاستمداران و فعالان رسانهای و سیاسی وجود دارند که به دلایل مختلف به شدت احساس نگرانی میکنند یا احساس نگرانیشان نسبت به کلیت نظام جمهوری اسلامی ایران است و این احساس را دارند که شخص آقای احمدینژاد دارد شرایط را برای نظام دشوار میکند و به نقطههای برگشتناپذیر میبرد.
آقای احمدینژاد، همانطور که آقای علی مطهری در صحبتهای اخیر خود اشاره کردهاند، دعوایی را در مملکت شروع کرد که حتی نقطهی شروع آن قبل از انتخابات ریاست جمهوری بود؛ یعنی زمانی که ایشان در نطقهای انتخاباتی تلویزیونی خود به امید این که در آرای انتخاباتیاش تاثیری داشته باشد، طیف قدرتمند و تاثیرگذاری از مقامهای جمهوری اسلامی و روحانیون ارشد نظام را زیر سؤال برد و مستقیما به مفاسد اقتصادی و غیره متهم کرد.
بعد هم انتخابات به نحوی برگزار شد که منجر به بزرگترین بحران سیاسی طول عمر حکومت اسلامی پس از پایان جنگ با عراق شد. خیلیها احساس میکنند که تمام این هزینهها را نظام دارد به خاطر یک نفر میدهد و باید یکجوری با این یک نفر تعیین تکلیف کرد.
فکر میکنید غیر از آقای علی مطهری، چه کسان دیگری این نظر را دارند و این افراد در طیف اصولگرایان در اکثریت هستند یا در اقلیت؟
من به ضرس قاطع میگویم که دارندگان این نظر در داخل جناح اصولگرا در اکثریت هستند. منتهی علت اینکه صدایشان خیلی شنیده نمیشود، مواضع رهبر جمهوری اسلامی ایران است که مشخصا به نفع آقای احمدینژاد موضع میگیرد و هرجایی هم دعوای تاثیرگذاری در داخل نظام یا حتی در داخل جناح اصولگرا رخ داده، ایشان تلویحاًّ یا تصریحاً به نفع آقای احمدینژاد وارد دعوا شدهاند. در نتیجه بقیه این احساس را دارند که اینجا، جایی نیست که خیلی به قول علما منطقةالفراق باشد و بشود اظهار نظر کرد. بلکه باید سکوت کرد و تابع نظر رهبری بود.
عدهای هم هستند که انتقاداتشان به آقای احمدینژاد آنقدر شدید است که حتی با وجود مواضع رهبری، با توجیهاتی نظیر توجیهات آقای مطهری که «ما حق داریم در اینجا نظر خودمان را داشته باشیم» اظهارنظر میکنند.
گذشته از کسانی که نسبت به کلیت نظام جمهوری اسلامی ایران احساس نگرانی میکنند، جناحهای دیگری در داخل اصولگرایان هستند که به دلایل دیگری مشکلاتی از نوع دیگر با آقای احمدینژاد پیدا کردهاند.
مثلا انتقاد خیلی از نمایندگان مجلس به آقای احمدینژاد به خاطر میزان تحقیری است که ایشان از زمانی که سرکار بوده، متوجه مجلس کرده. اقداماتی در حد این که حتی بودجههای بزرگ را از واردات بنزین گرفته تا موارد دیگر، بدون اینکه در مجلس تصویب شده باشد، رأسا خرج کرده است.
افراد دیگری نیز از موضع دفاع از نهادهای دیگر نظام، چنین موضعی را نسبت به آقای احمدینژاد دارند. مثلا خیلی از مقامات قضایی نسبت به بیانضباطیهای مالی دولت آقای احمدینژاد معترض بودهاند و بعضا در چهارچوب گزارشهایی مانند گزارش سازمان بازرسی کل کشور، پیش از انتخابات، موضع انتقادی خود را ابراز کردهاند.
البته طیف مهمتری از منتقدان درونجناحی آقای احمدینژاد وابسته یا نزدیک به طیف روحانیت هستند. میزان بیاحترامی که آقای احمدینژاد نسبت به مراجع تقلید و روحانیون ارشد و نهادهای روحانی محافظهکار به خرج داده، بعد از دورهی آقای بنیصدر واقعا بیسابقه است.
اتفاق دیگری که هفتهی پیش در این زمینه افتاد، استعفای آقای حسینیان از نمایندگی مجلس، همراه با نامهی تند و تیزی به عنوان استعفانامه بود. آیا میتوان از مجموعهی وقایع اخیر مانند صحبتهای آقای مطهری، نامهی آقای حسینیان و نارضایتی طیف وسیعی از روحانیون از عملکرد آقای احمدینژاد که شما نیز به آن اشاره کردید، نتیجه گرفت که ممکن است دولت آقای احمدینژاد متزلزل شود؟
دولت آقای احمدینژاد در داخل نظام جمهوری اسلامی ایران متزلزل نخواهد شد، مگر زمانی که پشتیبانی رهبری را از دست بدهد. تمام نهادها و شخصیتهای سیاسی داخل نظام که بعضا اظهارنظر میکنند، در مقابل رهبر قدرتی ندارند. یعنی کافی است که ایشان یک اظهارنظر قاطع بکند که همهی اینها به اصطلاح سرجایشان بنشینند. چون هیچ استقلالی و هیچ وجود مستقلی در برابر رهبر ندارند.
به هرحال اظهارنظرهای آقای حسینیان و آقای مطهری در یک مورد مشترک است و آن اینکه نشاندهندهی عمق اختلافات درونی جناح محافظهکار در خصوص نحوهی برخورد با اعتراضات مردمی پس از انتخابات است.
اما اگر بخواهیم بگوییم آقای احمدینژاد در چه صورتی میتواند در داخل حکومت متزلزل شود −کاری به تظاهرات اعتراضی مردم که به شیوهی دیگری دارد کل حکومت را متزلزل میکند نداریم− در داخل حکومت، این اتفاق زمانی خواهد افتاد که به هر علت آیتالله خامنهای از دخالتهای مستقیم به نفع آقای احمدینژاد خودداری کند. یعنی لازم نیست ایشان علیه احمدینژاد حرفی بزند، کافی است از این به بعد در یک سری از دعواها بیطرف بماند. در آن صورت، آنقدر اختلاف داخلی زیاد است و آنقدر دشمنیهای داخلی با آقای احمدینژاد زیاد است که در داخل جناح محافظهکار حرکتهای خیلی مؤثری علیه او شکل خواهد گرفت.
صحبتهای دیروز (شنبه ۱۹ دی) آقای خامنهای را چگونه ارزیابی میکنید؟ برخی از تحلیلگران معتقدند که لحن ایشان مقداری با قبل فرق داشت و مثل همیشه مستقیم از دولت آقای احمدینژاد دفاع نکرد. نظر شما چیست؟
به نظر من، امیدهایی که هرازگاه به میانهروی آقای خامنهای بسته میشود، از اشتباهات تحلیلیای است که بالاخره باید جایی تمام شود. این توهم را باید خاتمه داد که انگار جناحهایی در داخل حکومت درگیر هستند و رهبری هم هست که گاهی به این طرف و گاهی به آن طرف متمایل میشود.
اینطور نیست؛ آیتالله خامنهای مهمترین حامی آقای احمدینژاد و تنها دلیل باقی ماندن ایشان بر کرسی ریاست جمهوری است. دلیل خیلی واضح آن هم انتخابات پرهزینهای بوده که انجام شد. با این حجم از تقلب و با این حجم از اعتراضاتی که پس از انتخابات ایجاد شده و کل نظام را متزلزل کرده است، آقای خامنهای تا کنون پشت آقای احمدینژاد ایستاده است.
اگر در آینده بخواهد اتفاق دیگری بیفتد، آن بحث دیگری است. ولی تا این لحظه تردیدی در این نیست که آیتالله خامنهای پشت سرکوبها و پشت دولت آقای احمدینژاد هستند و وقتی هم در صحبتهای اخیر خود اشاره میکنند که نهادهای مسئول باید به وظایف خود در مقابل معترضین با قدرت عمل کنند، واضح است که منظور ایشان چیست.
کل چیزی که در صحبتهای آقای خامنهای ممکن بود ذرهای تعبیر شود به اینکه شاید ایشان بخواهد طرفدار شدت عمل زیاد نباشد، جملهای بود که بیان کردند «از حرکتهای خودسرانه پرهیز شود». ولی معنای این جمله هم این نیست که باید مدارایی صورت بگیرد، منظور این است که نیروی انتظامی، وزارت اطلاعات و دستگاه قضایی به اندازهی کافی در سرکوب مصمم هستند.
واقعیت هم این است که نهادهای رسمی هستند که فجایعی مانند کهریزک را ایجاد میکنند. وقتی آنها در این حد پیش میروند، دیگر احتیاجی به حضور نهادهای غیررسمی نیست که آیتالله خامنهای گفتند آنها فعلا داخل نشوند.
مصاحبهگر: میترا شجاعی
تحریریه: بابک بهمنش