تب پیروزی؛ پایکوبی در حضور دیگران
هیچ رسانهای نمیتواند ضیافت خیابانی مردم ایران را پس از پیروزی بر مراکش نادیده بگیرد یا سانسور کند. جشنی خودجوش که تفکیک جنسیتی نداشت و فرصتی شد برای شادمانی عمومی زن و مرد در کنار یکدیگر. جمعه شب حال همه خوب بود.
همه چیز تنها در چند دقیقه اتفاق افتاد: انفجار شادی، سیل جمعیت، کاروان خودرو و موتور و شیپورهایی که پیدا نبود شبانه از کجا آمدهاند. هر کس شیپور نداشت، جای خالی آن را با بوق ماشین جبران میکرد.
بوق و کرنای جمعیت نشان داد که مردم چقدر به فارغالبالی و هیجان مثبت نیاز دارند. اولد تایمر آبی هم فرصت یافت تا از گاراژ بیرون بزند و هوایی بخورد.
حضور سنگین زنها و دخترها در کف خیابان و در پایکوبی و شادمانی جمعی، پاسخی بود به انکار نیمی از جمعیت در صدا و سیما، حق حضور در ورزشگاهها یا پوسترهای رسمی.
شادی همگانی با طبل و سنج و شیپور... ایسنا مینویسد، در این میان حتی جای یک موسیقی خوب از سوی هنرمندان کشور در خیابانها خالی بود و باز هم مردم به موسیقیهای چند سال قبل خوانندههای لسآنجلسی اکتفا کردند.
مردم از هر طبقه و جایگاه اجتماعی، در کنار هم با ترانههای نوستالژیک به تخلیه انرژی مشغول بودند. علی مغازهای، یک پژوهشگر موسیقی میگوید سرودهای تولیدی و سفارشی جایی نزد مردم نداشت. آنها برای صدمین مرتبه پیام روشنی به مدیران و تصمیمسازان فرهنگی دادند؛ این که خودمان بهتر میدانیم چه چیزی بخوانیم و به چه چیزی گوش کنیم.
رقص و ساز و آواز تا نیمه شب ادامه داشت؛ با مصایبی چون قفل شدن عبور و مرور، آلودگی صوتی و انباشت زباله در معابر. شاید اگر شرایط برگزاری جشنهای بیشتری فراهم میشد، همه بهتر میدانستند چگونه باید پایکوبی و شادمانی را مدیریت کنند.
چند ساعت تنفس و فاصله از خشونتها و تلخیهای روزمره. روزنامه الرای قطر نوشت مردم ایران پس از بازی طوری خوشحالی میکردند که انگار قهرمان جام جهانی شدهاند.
سازمان ملل میگوید دولتها باید با رشد اقتصادی، ریشهکن کردن فقر، توسعه پایدار و تضمین امنیت، شادمانی مردمشان را فراهم کنند اما انگار برای انفجار شادی در ایران، یک جرقه کوچک و یک گل به خودی کافی باشد.
کاربران شبکههای اجتماعی در ایران تا توانستهاند طنازی کردهاند. از جمله خظاب به کمپانی نایکی نوشتهاند: «انجامش دادیم، بدون تو.» جوک پس از مسابقه: مراکش بهتر بازی میکرد. واقعا حقاش بود گل بزند.
صدا و سیمای جمهوری اسلامی تصاویر ایرانیهای حاضر در استادیوم سن پترزبورگ را سانسور کرد و تنها تماشاچیان مراکشی را نشان داد. انفجار جمعیت شادمان در شهرهای ایران اما قابل چشم پوشی نبود. هیچ رسانهای نتوانست زنان و دختران و نوع پوشش و رفتار آنها در کف خیابان را دستکاری کند.
اکثر چهرههای سیاسی، از حسن روحانی تا حسن خمینی، از علی مطهری تا علیاکبر ولایتی پیام تبریک و تشکر دادهاند. خبر آنلاین مینویسد آن رقصهای شادمانه ایرانیهای حاضر در استادیوم سن پترزبورگ، آن کری خوانیهای ایرانیها در سراسر روسیه و آن جشن عمومی در کل ایران. بچهها برای این ملت پای عهدشان ماندند نه برای آن سیاستمدارانی که ریاکارانه بعد برد تازه سر رسیدند.
بازیکنان تیم ایران اجازه نداشتند برای تخلیه انرژی به خیابان بریزند اما معلوم نیست در این لحظه، کیروش را قلقلک میدهند، می چلانند یا میبوسند.
ایران در ردهبندی ملتهای شاد دنیا، در بین ۱۵۵ کشور، رتبه ۹۶ را دارد. معیارهای رایج برای سنجیدن سطح شادی یک کشور، سرمایههای اجتماعی، پایین بودن بیعدالتی، اعتماد عمومی و اعتماد به دولت است. این بار چندم بود که مردم، فارغ از این شاخصها، بخاطر برد یا حتی باخت آبرومندانه (ایران-آرژانتین) به خیابان ریختند و شادمانی کردند.
طفلی به نام شادی، دیریست گم شده ست/ با چشمهای روشن براق/ با گیسویی بلند به بالای آرزو/ هر کس ازو نشانی دارد ما را کند خبر/ این هم نشان ما:/ یک سو خلیج فارس / سوی دگر خزر... (شفیعی کدکنی)