تحصیل در مقطع دکترا در رشته زیستشناسی
۱۳۸۹ تیر ۲۵, جمعهآرش کیانیان، دانش آموخته رشته زیست شناسی از دانشگاه بیلهفلد در مقطع دکترا است. او که تحصیلات دانشگاهی خود را از ایران آغاز کرده، برای ادامه تحصیل به آلمان آمده و در حال حاضر در دانشگاه مشغول سرپرستی دانشجویان و کارآموزان رشته زیستشناسی است. وی در گفتوگویی با دویچه وله، از شرایط پذیرش در مقطع دکترا از دانشگاههای آلمان میگوید.
دویچه وله: برای پذیرش در مقطع دکترا در رشته زیست شناسی اولین قدم چیست؟
آرش کیانیان
: در آلمان سیستم این طوری طراحی شده است که خود پرفسورها اختیارات زیادی دارند، خصوصاً در این زمینه که دانشجوها دکترا بگیرند. بنابراین اولین کاری که هر متقاضی ثبت نام ادامهی تحصیل در مقطع دکترا باید انجام دهد، این است که یک پرفسور پیدا کند، در آن شاخهای که دوست دارد کار کند و با آن استاد مکاتبه کند که بتواند پذیرش بگیرد و هماهنگیهای مختلف را انجام شود.آیا امکان پیداکردن استاد راهنما برای کسانی که در ایران تحصیلاتشان را تمام کردند و هنوز هم در ایران ساکناند، وجود دارد؟
طی چند سال اخیر دانشجوهای بینالمللی خیلی زیادی به آلمان آمدهاند. یعنی تعدادشان خیلی بالا رفته است، خصوصاً از کشورهای آسیایی. حالا از چین و ژاپن گرفته تا خصوصاً کشورهایی مثل هند و پاکستان و ازجمله ایران هم همینطور. به همین خاطر الان مکاتبات کمی بهتر شده و استادان هم علاقهی بیشتری دارند که از کشورهای آسیایی دانشجو بگیرند، چون بچههایی هم که تا بهحال آمدهاند، بههرحال بهطور نسبی خوب کار کردند و از لحاظ علمی خوب جواب دادهاند. به همین خاطر من فکر میکنم الان به آن صورت مشکل خاصی وجود نداشته باشد و همین که آدم بتواند استادی را پیدا کند و مکاتبه کند، فکر میکنم تقریباً کارش روی غلطک بیفتد.
متقاضیان میپرسند که راه پیداکردن استاد چگونه است؟ چون کسانی که در آلمان هستند، به راحتی میتوانند به وبسایتها دسترسی داشته باشند یا اینکه احیاناً مقطعی در یک دانشگاه درس خواندهاند و استادها را میشناسند. اما برای کسی که اصلا آشنایی با محیط دانشگاهای آلمان ندارد، پیداکردن استاد راهنما چه طور است؟
تنها راهی که وجود دارد، همان چککردن وبسایتهای دانشگاهها است که بچههایی که تا الان هم آمدهاند، از همین طریق با گروهها آشنا میشوند و مکاتبه میکنند. خوشبختانه چون وبسایتها همه به روز است و اطلاعات هم در خیلی از موارد به انگلیسی نوشته شده است. در مورد کارهایی که میکنند با نگاه به پیپرهایی که گروه داده است، میتوانیم پی ببریم که چه کارهایی میکنند، از این طریق تنها میشود گروه مورد نظر را پیدا کرد و با آن مکاتبه کرد. این کار کمی مشکل است، چون معمولا مکاتبات ایمیل و اینترنتی منجر به این نمیشود که پرفسور تصور خاصی از دانشجو داشته باشد و دانشجو هم همین طور تصور مشخصی از پرفسور ندارد. ولی متأسفانه تنها راهش این است. معمولا هم این طوری است که بعد از یکسری مکاتبات از طریق ایمیل، دو سهتا مکالمهی تلفنی انجام میشود که دوباره اینها کمک میکند که دو طرف بتوانند تصور بهتری ازهم داشته باشند و بتوانند این روند کاریشان را ادامه دهند.
اگر کسی علاقهمند باشد بهخصوص در رشتهی شما، زیستشناسی، به زبان انگلیسی تحصیل کند در مقطع دکترا، این به معنای نوشتن پایاننامه به زبان انگلیسی است، یا به توافق با استاد راهنما احتیاج دارد؟
الان در رشتهی زیستشناسی چون زبان علمی انگلیسی است، در همهی گروهها تقریباً تعدادی هستند که اصلا به انگلیسی هم حرف میزنند و هم کارهاشان به انگلیسیاست و حالا پایاننامه را هم به انگلیسی مینویسند. این معمولاً توافقی است. تا آنجایی که من میدانم، اکثر استادها موافقاند که کسانی باشند در گروه که صرفاً انگلیسی حرف بزنند. این مزیتهای مختلفی دارد. یکی از مزیتهایش این است که گروه بهاصطلاح بینالمللیتر میشود، انیترنشنال میشود. مزیت دومش این است که خود بچههایی که آلمانی هستند، مجبورند دوباره انگلیسی حرف بزنند، برای آنها هم جالب میشود. و نکتهی سوم هم، که گفتم، چون زبان علم انگلیسی است، گروهها خصوصاً در آلمان بیشتر تأکید دارند به سمت انگلیسیشدن خود گروه بروند. حتی در خیلی از گروهها وقتی دو سهتا از دانشجوها انگلیسی حرف میزنند، خود میتینگهای گروه هم معمولاً دیگر به انگلیسی میشود یا کل کنفرانسها انگلیسی میشود. به همین خاطر الان دیگر برای گذراندن دورهی دکترا در شاخهی زیستشناسی، بچههایی که میآیند نیازی نیست که آلمانی حرف بزنند و این نکته خیلی مثبت است.
شاید لازم باشد فقط آن سطح ابتدایی زبان آلمانی را بدانند که فقط پذیرش بگیرند، ولی برای تحصیل بعداً احتیاج چندانی به زبان آلمانی نداشته باشند.
بله، دقیقا. معمولاً بلدبودن زبان آلمانی در حد ابتداییاش چون در محیط هستند، خیلی به سود آدم است که بتواند با محیط، با جامعه و با فرهنگ ارتباط برقرار کند. ولی از لحاظ کاری مانع خاصی نخواهد بود.
شما هم در ایران این رشته را خواندهای و هم در آلمان در مقطع دکترا فارغالتحصیل شدهای. اگر قرار باشد به علاقهمندان این رشته توصیه کنی که برای ادامهی تحصیل به کشوری بروند، آیا آلمان را یکی از گزینههای مثبت میدانی به لحاظ امکانات دانشگاهی و آزمایشگاهی؟
تفاوت عمدهای که دانشگاههای آلمان با دانشگاههای ایران دارند، خصوصاً در زمینهی زیست ژنتیک و علوم طبیعی، این است که امکانات آزمایشگاهی اصلاً قابل مقایسه نیست. ما در آلمان اگر حالا تحصیلات را در شاخهی لیسانس، فوقلیسانس هم نگاه کنیم، میبینیم دورههای عملی که باید بچهها بگذرانند، همه را میگذرانند. چون امکانات هست، دانشگاههای دولتی هزینه میکنند و شما اگر به مسائل سیاسی و اقتصادی آلمان نگاه کنید، همیشه یکی ازبحثهای مهم این است که بیشتر در سیستم آموزشی، سیستم علمی و سیستم دانشگاهی پول بیاید. به همین خاطر این یک تفاوت عمده است. و جالب اینجاست که روز به روز هم این تأکید و این اصرار بیشتر میشود. چون اینها معتقدند که آینده را صرفاً از این طریق میتوانند بسازند که محیطهای علمیشان را پربارتر کنند و در شاخههای زیست تنها راه پربارکردن، یعنی یکی از چیزهای اصلیاش این است که همیشه محیطهای آزمایشگاهیشان به روز باشند، وسایل جدید داشته باشند و وسایل و جا به اندازهی کافی داشته باشند. و این نکتهای است که واقعاً محسوس است و من به همهی کسانی که دوست دارند در زمینهی زیست، چه حالا اکولوژی باشد و چه مثلاً ژنتیک و یا علوم زیست مثلاً در شاخهی ژنتیک انسانی باشد، من همیشه توصیه میکنم آلمان را بهعنوان یک گزینه درنظر گیرند. چون تحصیل خصوصاً در مقطع دکترا رایگان است و خیلی وقتها اگر برای دکترا اقدام کنند، یک مقدار بورس هم بهشان تعلق میگیرد از طریق خود گروهها و امکانات آزمایشگاهی هم که عالی است. یک محیط کاملا مساعد است که آدم بتواند در این زمینه واقعاً پیشرفت کند.
مصاحبهگر: کاوه بهرامی
تحریریه: بهمن مهرداد