جنگ اوکراین بعد از تصویب کمک شصت میلیارد دلاری جدید آمریکا به اوکراین وارد مرحله جدیدی شده است. به تعلیق در آمدن تصویب این کمک به دلیل مخالفت بخشی از نمایندگان حزب جمهوریخواه و گره زدن آن به تغییر سیاستهای مهاجرتی دولت بایدن در تغییر موازنه قوا در جبهههای نبرد به نفع روسیه اثرگذار بود.
اوکراین از سال ۲۰۲۲ به بعد در راس فهرست کشورهای خارجی دریافتکننده کمک مالی، تسلیحاتی و اطلاعاتی آمریکا قرار داشته است. تا کنون دولت آمریکا ۷۵ میلیارد دلار کمک در قالب تسلیحات، بستههای آموزشی، آموزش حضوری، خدمات اطلاعاتی و امنیتی و تامین مالی به اوکراین اعطا کرده است. بعد از اجرای "طرح مارشال" در دوره ریاست جمهوری هنری ترومن در جنگ جهانی دوم، این نخستین بار است که یک کشور اروپایی در صدر فهرست کشورهای دریافتکننده کمک مالی از ایالات متحده آمریکا قرار میگیرد.
اما آیا سرریز شدن کمکهای جدید آمریکا به اوکراین میتواند وضعیت جنگ را تغییر دهد؟ مشاهدات موجود نشان میدهد اگرچه این عامل چه به شکل مادی و چه روانی تاثیرات مثبتی برای اوکراین دارد، اما به تنهایی نمیتواند تغییردهنده سرنوشت این کشور باشد.
اوکراین از ماه ژوئن سال ۲۰۲۳ میلادی ضدحمله گسترده به روسیه را برای بازپسگیری مناطق شرقی خود شروع کرد. اما علیرغم موفقیتهای اولیه که منجر به بازگرداندن روستاهای استراتژیک روبوتینه و وربووه در منطقه زاپوریژیا در ماه اوت همان سال شد، اما شرایط بعد از آن نه تنها به نفع اوکراین پیش نرفت، بلکه ارتش روسیه موفق شد ضدحمله را مهار کرده و سپس جلو بیاید و شهر صنعتی آودیوکا را در ماه فوریه سال ۲۰۲۴ تصرف کند. از این مقطع به بعد روسیه پیشرفتهای محسوس محدود داشته و با تسخیر شهرک های سمنیوکا و بردیچی در پی تصرف کامل منطقه دونباس است.
اینترنت بدون سانسور با سایفون دویچه وله
طبق گزارش رسانه سیانان، پیشروی روزانه ارتش روسیه در جبهههای مختلف در شرق و جنوب شرقی اوکراین در محدوده چند صد متر تا شاید حداکثر یک کیلومتر است. برنامه روسیه استمرار و تثبیت پیشرفتها برای تحمیل خواست خود به غرب برای مصالحه و جدا کردن کل دونباس از اوکراین است. روسیه طرح اولیه مبنی بر ادغام کل اوکراین و ساقط کردن دولت ولودیمیر زلنسکی را کنار گذاشته است.
اولویت نخست اوکراین متوقف کردن پیشروی روسیه است. اما برای احیای طرح ضدحمله به اقدامات متفاوتی نیاز است. آنچه باعث شد تا روسیه برخلاف گذشته در ماههای اخیر دست بالا را در درگیریها پیدا کند، واقعیتهای حاکم بر معادلات نظامی و تغییرات اعمالشده بر نحوه عملیات ارتش روسیه بود که از شکستهای قبلی درس گرفته و نقاط ضعف خود را برطرف کرده است.
روسیه بعد از تحمل ضربات سنگین توانست راهکار خنثی کردن حملات پهپادی اوکراین را پیدا کند. الان در هوا برتری با روسیه است. اوکراین در دریا موقعیت قویتری دارد. همچنین دولت روسیه خود را با شرایط پیشآمده بعد از تهاجم نظامی به اوکراین، بخصوص در رابطه با تحریمها، تطبیق داده و توانسته است از شوک اولیه عبور کند. بدین ترتیب روسیه با احیای صنعت ساخت سلاح خود و دریافت کمک از حکومتهای ایران و کره شمالی قادر شده است تا اطلاع ثانوی بر محدودیتهای تسلیحاتی و مهمات غلبه کند.
تحریمهای غرب تاثیر طوفانی اولیه را از دست داده است. علاوه بر این، روسیه نیز توانست با کمک دولتهای چین، عربستان سعودی و هند خود را از تنگنای کاهش درآمد رها کند. اگرچه حجم اقتصاد روسیه نسبت به قبل از جنگ اوکراین کاهش ملموسی داشته، اما موفق شده تا خود را در حدی حفظ کند که پشتوانه جنگ اوکراین باشد. از سوی دیگر برتری بسیار زیاد کمی نیروی انسانی و سلاح و جنگافرازهای روسیه نسبت به اوکراین و اقتصاد بزرگتر آن، به موازات طولانی شدن جنگ، شرایط را به نفع روسیه تغییر داده است.
دویچه وله فارسی را در اینستاگرام دنبال کنید
ویژگیهای متفاوت نظام سیاسی نیز حداقل در کوتاهمدت به نفع روسیه است. نظامهای اقتدارگرا برخلاف دموکراسیها نیازی به اقناع جامعه نداشته و با استفاده از اجبار و قوه قهریه نخست اجازه بروز نارضایتی و مخالفت را نمیدهند و سپس بدون نیاز به راضی کردن جامعه، برنامه خود را پیش میبرند.
ولادیمیر پوتین بعد از گذشت دو سال از جنگ اوکراین در مقتدرترین وضعیت در هرم قدرت روسیه قرار دارد و بیاعتنا به ریسکهای کوتاهمدت و خطرهای آتی، برنامه خودش را برای پیروزی به هر قیمت در جنگ اوکراین جلو میبرد. اما زلنسکی در این شرایط قرار ندارد. او باید در یک جامعه باز نظراتش را شرح داده و توجیه کند. فرماندهان نظامی میتوانند نظر مخالف خود را بیان کنند. این مساله منجر به اختلافات بین دولت و فرماندهان نظامی شده است. تغییر فرمانده ارتش اوکراین جلوهای از این اختلافات بود. او به زور نمیتواند مردم اوکراین را به جبهه جنگ بفرستد و یا چون روسیه مجرمان خطرناک را با وعده آزادی به منازعه فرستاده و دست آنها را برای ارتکاب هر جنایتی باز بگذارد.
روسیه میتواند از پهنه جغرافیایی وسیعتر نیروی جدید به جنگ بفرستد، اما اوکراین چنین امکانی ندارد. برخلاف ماههای اولیه تمایل داوطلبانه به شرکت در جنگ در اوکراین کاهش پیدا کرده است. از طرف دیگر بخشی از سربازان نیز مدت دو سال سربازیشان تمام شده است. پارلمان اوکراین نیز تسهیلاتی را برای سربازان جدید برقرار کرده که به آنها اجازه میدهد تا مدت زمان بیشتری را در طی دو سال خدمت سربازی در مرخصی باشند. فساد نیز باعث شده تا گریز از خدمت سربازی افزایش پیدا کند. البته کماکان اوکراین امکان جذب و ارسال نیروی جدید نظامی به جبهههای جنگ را دارد، اما روسیه در این خصوص دست بالا را دارد.
افزایش کمکهای آمریکا و اروپا میتواند روحیه مردم اوکراین را ارتقاء دهد، اما بعید است در حدی باشد که موج ناامیدی فزاینده از پیروزی در جنگ را متوقف کند. در داخل آمریکا و اتحادیه اروپا نیز صداهای مخالف و خواهان توقف کمکها در حال افزایش است. اوکراین بدون کمک گسترده غرب امکان پیروزی را ندارد. از سوی دیگر پشتیبانی غرب نیز نامحدود و برای همیشه نیست و در نقطهای ناگزیر تمام میشود. برخی از کشورهای اروپایی ارسال سلاح به اوکراین را متوقف کردهاند، برخی نیز موجودی مورد انتظار را ندارند و در زمان مناسب و مورد نیاز نمیتوانند به اوکراین برسانند. از این رو نحوه و زمانبندی کمکهای جدید آمریکا عاملی اثرگذار است.
بیشتر بخوانید: چرا چین نمیخواهد دو کشور اوکراین و روسیه در جنگ پیروز شوند؟
به لحاظ اقتصادی نیز اوکراین تحت فشار بیشتری از روسیه است. ارسال نیروها به جنگ باعث شده تا در برخی از حوزههای صنعتی و تجاری دچار مشکل شده و نیروی انسانی لازم برای فعالیت را نداشته باشد. روسیه چنین مشکلی ندارد و هر دو کشور با افزایش نرخ تورم و کاهش ارزش پول ملی و رشد بیکاری دست و پنجه نرم میکنند. منتها دولت اوکراین مجبور به پاسخگویی به مردم متبوع خود و گرایشهای مختلف جامعه است، اما پوتین اعتنایی به این مساله ندارد و بیاعتنا به نارضایتیها بر طبل عظمتطلبی روسیه و ناسیونالیسم روسی میکوبد.
از آنجا که هر دو طرف نزاع عملیاتهای بزرگ را کنار گذاشته و در عوض پیروزیهای کوچک پلکانی و مستمر را هدفگذاری کردهاند، لذا روند فرسایشی جنگ ادامه پیدا میکند. به نظر میرسد که حداقل تا سال ۲۰۲۵ این جنگ ادامه خواهد داشت و عمر آن از سه سال عبور میکند. تغییر معادلات حاکم بر میدان جنگ نیازمند تضعیف قدرت دفاعی و پدافندی روسیه است که با توجه به موجودی تسلیحاتی و نیروهای نظامی آن بعید است که در کوتاهمدت رخ بدهد. اگر اوکراین بتواند به مقاومت ادامه داده و پیشروی روسیه را متوقف کند، آنگاه ممکن است عرضه مهمات در روسیه در سال آینده میلادی دچار مشکل شود.
از سوی دیگر نیاز است غرب به صورت جدی مهار توسعهطلبی ارضی روسیه را ادامه داده و کمکمالی و نظامی گسترده و بهنگام به اوکراین ادامه پیدا کند. اگر بحث مذاکره با روسیه تحقق پیدا کند، آنگاه اثری منفی بر نیروهای نظامی اوکراین خواهد داشت. همچنین نیاز است تا غرب تدابیری برای اثرگذاری تحریمها اتخاذ کند. بدون آنکه شریانهای اقتصادی روسیه قطع شده و یا تحت فشار قرار بگیرد، احتمال پیروزی اوکراین کم است.
از سوی دیگر طولانی شدن جنگ برای اوکراین نیز مخاطراتی دارد و میتواند توان تهاجمی آن را تضعیف کرده و در جامعه اوکراین در مورد ادامه یا توقف جنگ گسلهایی پدید آورد. از این رو سرنوشت جنگ اوکراین در هالهای از ابهام است و تعیین سرنوشت آن حداقل به سال ۲۰۲۵ منتهی میشود که هر دو طرف امکانهایی برای پیروزی و شکست دارند. محتملترین سناریو ناتوانی دو طرف از پیروزی نهایی و بنبست در پیشروی بزرگ است که به معنای امتناع اوکراین از بازگرداندن نقاط جداشده از سوی روسیه است.
* مطالب منتشر شده در صفحه "دیدگاه" الزاما بازتابدهنده نظر دویچهوله فارسی نیست.