«تغییر در سیاست ورزش، پیششرط ورود ایران به المپیک ۲۰۱۲»
۱۳۹۰ شهریور ۱, سهشنبهبا درود بر آقای ایرج ادیبزاده، تحلیلگر ورزش ایران. آقای ادیبزاده تیم ملی والیبال دانشجویان ایران به علت عدم رویارویی با تیم ملی اسراییل در مسابقات والیبال زود هنگام از این پیکارها حذف شد و در آستانهی محرومیتهای جدی دیگری نیز قرار گرفته است. تکرار متوالی چنین رویدادهایی چه پیامدی را میتواند برای ورزش ایران در آستانهی المپیک ۲۰۱۲ لندن داشته باشد؟
ایرج ادیبزاده: این البته جزو سیاستهای جمهوری اسلامیست و گویا هیچ وقت هم نمیخواهد در آن تجدید نظر کند. بههرحال هر وقت که یک ورزشکار ایرانی به یک ورزشکار اسراییلی برمیخورد، بهخصوص ورزشکاران بسیار سطح بالای ایران که شانس مدال دارند و شانس بالا رفتن از سکو را هم دارند، به دستور مقامهای جمهوری اسلامی از رویارویی با آن ورزشکار خودداری میکنند و همین باعث میشود که در درجهی اول آن ورزشکار شانساش را از دست بدهد. چون چه گونه میشود ورزشکاری کار کند، تلاش کند که مثلاً به یک المپیاد برسد یا به یک المپیک و یا به قهرمانی جهان برسد، که شاید دیگر هیچ وقت نتواند چنین صحنههایی را تکرار کند، با امید فراوان به این که آنجا میتواند حریفش را ببرد و شاید هم مدالهای افتخار به دست آورد که در زندگیاش مسلماً مهم خواهد بود، اما به دلیل همین سیاست غلط اجازه ندهند که او مسابقه دهد و رویارویی کند و به هرحال این شانس را از دست میدهد.
میدانید که سازمانهای ورزشی جهان، بهخصوص فدراسیونهای جهانی به ایران اخطارهای سفت و سخت دادهاند که اگر در مقابل ورزشکارانی حاضر نشود، به تنبیهات و مجازاتهایی محکوم میشود و بارها دیدهاید که ورزشکاران ایران وقتی مثلاً براساس قرعه به یک ورزشکار اسراییلی برمیخورند، ناگهان میگویند مریض شدهایم یا دستمان درد میکند و میروند پزشک و به قول معروف نسخهی دکتر میآورند و از این کارها. بههرحال خود همین مسئله ببینید چه قدر در روحیهی ورزشکار اثر میگذارد که او را مجبور میکنند یک نمایش دروغین بازی کند و این مسئله همیشه در ورزش ایران در این سالها تکرار شده است. حالا مسئلهی المپیک هم هست که شما نیز به آن اشاره کردید. مسلماً در بازیهای المپیک سال آیندهی لندن این مسئله از همان ابتدا به مسئولان جمهوری اسلامی تذکر داده میشود و مسلماً زیانهایی که از این راه به ورزش ایران و به ورزشکاران ایران میرسد، بسیار بسیار بالا خواهد بود، اگر بخواهند چنین کارهایی را تکرار کنند.
بشنوید: مصاحبه با ایرج ادیب زاده
بسیاری از کمیتههای ملی المپیک و فدراسیونهای جهانی ورزش یک کاتالوگ مجازات و یا مجموعه مجازاتهای سنگینی را برای تیمهایی درنظر گرفتهاند که به علت سیاسی حاضر نیستند با تیمهای دیگر بازی کنند. جزییات این کاتالوگ مجازات برای تیمهای ورزشی ایران به چه صورت میتواند باشد؟
ببینید، همین مسئلهی رفتن به بازیهای المپیک و این که اتحادیه جهانی یهودیان خواستار این شد که ایران را به بازیهای المپیک راه ندهند، به خاطر همین مسائل، همه اینها البته تأثیر میگذارد. این مسئله برای مقامهای جمهوری اسلامی زیانآور نیست، ولی زیان نخستاش به ورزشکاران ایرانی میرسد که سالها زحمت میکشند، به جاهای بالا میرسند و با دادن یک مسابقه میتواند نامشان در بازیهای المپیک، در قهرمانی جهان ثبت شود. ولی در یک لحظه به آنها میگویند شما اجازه ندارید مسابقه دهید. در بازیهای المپیک من فکر میکنم که مجازات خیلی بیشتری پیشبینی شود که در درجهی اول فدراسیونی که ورزشکارش بیآید و حاضر نشود با ورزشکار دیگری به خاطر مسائل سیاسی روبهرو شود، آن فدراسیون را برای مدت زیادی از حضور در رقابتهای جهانی محروم کنند.
مثلا فدراسیون جودو که قبلاً این کار را کرده بود، قرار بود که برای مدت زیادی از حضور در رقابتها محروم شود که آنها بالاخره شروع کردند به دیدن این و آن و مسائل مختلف تا توانستند کمی از این مجازاتها را کم کنند. به این جهت در همان وهلهی نخست به مسئولان تیم ایران و به مسئولان گروههای دیگری که بخواهند چنین کارهایی کنند، اخطار داده میشود که در درجهی اول آن فدراسیون ورزشی و در درجهی دوم احتمالاً آن کاروان ورزشی ایران را از بازیهای المپیک اخراج میکنند.
آیا به نظر شما احتمالی اصلاً وجود دارد که موضعگیری مقامات ورزش ایران در این زمینه عوض شود؟
متأسفانه من فکر نمیکنم که تا وقتی جمهوری اسلامی هست، در این مسائل تغییری داده شود. چون این مسئلهی رویارو نشدن با ورزشکاران اسراییلی در سیاستهای جمهوری اسلامی هست. به چند سال پیش که برگردیم، میبینیم که حتی زمانی با روزشکاران آمریکایی هم میخواستند روبهرو نشوند. حتی ورزشکار آمریکایی روی سکو بود، یکی از کشتیگیران ایران حاضر نشد او هم روی سکو رود. میبینید که بههرحال مجبور میشوند سیاستهای خودشان را تعدیل کنند. یا باید اصلاً در هیچ مسابقهی جهانی، هیچ المپیک یا المپیادی شرکت نکنند، یا وقتی شرکت میکنند، باید به قوانین آن مسابقه و آن رویداد ورزشی احترام بگذارند و رعایت کنند. در غیر این صورت ورزش ایران همچنان لطمه میخورد. شما از کجا میدانید که بهترین ورزشکار ایران مثلاً در بازیهای المپیک، در دورهی مثلاً نیمه پایانی، به یک ورزشکاراسراییلی برخورد نکند.
اما عدم رویارویی با ورزشکاران اسراییلی در مسابقات بینالمللی باعث ناراحتی و افسردگی خود ورزشکاران ایرانی نیز میشود. شما در این مورد چه اطلاعاتی دارید؟
همین طور است. واقعاً ورزشکارانی بودهاند. من خودم دنبال کردم یا دیدهام که وقتی به او گفتهاند مسابقه ندهد، در حالی که مثلاً اگر این مسابقه را میداد میتوانست به مرحلهی بعدی برود و مقام خوبی به دست آورد، او دچار ناراحتی و اندوه میشود و کاری هم نمیتوانست بکند. در بازگشت به اینها عنوان قهرمان ملی میدادند یا پاداشهایی به او میدادند. فکر میکنید این مسائل بتواند یک ورزشکار را، که سالها زحمت کشیده است، قانع کند یا به نوعی بتواند آن آسیب روحی را که به این ورزشکار رسیده، آن را جبران کند؟ من فکر میکنم جمهوری اسلامی، همان طور که تکرار کردم، هیچ راهی ندارد جز این که اگر میخواهد مثل کشورهای دیگر دنیا در ورزش دنیا شرکت کند، باید در سیاست خود تجدید نظر کند و اجازه دهد ورزشکاران ما بتوانند در مسابقات مختلف مبارزه کنند و بتوانند شایستگی خودشان را نشان دهند.
فرید اشرفیان
تحریریه: عباس کوشک جلالی