تغییر پایتخت ایران، از تصمیم تا اجرا
۱۳۸۸ آبان ۲۲, جمعهمجمع تشخیص مصلحت روز شنبه (۹ آبان) تغییر مرکز سیاسی ایران را تصویب کرد. محمد هاشمی، یکی از اعضای مجمع تشخیص مصلحت نظام هدف از این طرح را جدا کردن پایتخت سیاسی از مراکز اقتصادی و زمان اجرای آن را تا پایان برنامهی چشمانداز در سال ۱۴۰۴ عنوان کرده است.
به گزارش سایت "مردمک"، وی منظور از مراکز سیاسی را «سه قوه و ساختارهای دولتی» نامیده و افزوده که هنوز «مشخص نشده که این مرکز سیاسی قرار است به کدامشهر منتقل شود».
طرح انتقال پایتخت پیش از این نیز بارها بر سر زبانها افتاده بود. در سال۱۳۶۴ و همچنین پس از پایان جنگ ایران و عراق در سال ۱۳۶۸ سیاستگذاران ایران به این طرح به عنوان برونرفت احتمالی از مشکلاتی که تهران را احاطه کرده بود چشم دوختند. اما سرانجام اجرای طرح ساماندهی تهران را بر تغییر پایتخت یا انتقال مرکز سیاسی ترجیح دادند.
اینک طرح انتقال پایتخت باز مطرح شده و این بار از تصویب مجمع تشخیص مصلحت نیز گذشته است. آیا این طرح میتواند اجرایی شده و مشکلات موجود را از میان بردارد؟ نظر ۴ تن از اساتید دانشگاههای ایران را جویا شدهایم.
«تغییر مرکز سیاسی ایرانی کارساز نیست»
دکتر اسماعیل کهرم، استاد دانشگاه و کارشناس محیط زیست معتقد است: «مدتهای مدیدی است که در ایران صحبت تغییر پایتخت میشود و یکی از دلایلش این است که تهران دیگر ظرفیت افزایش وسعت یا جمعیت را ندارد. ولی تهران فقط و فقط پایتخت سیاسی ایران نیست. در نظر بگیرید که حدود ۳۰ درصد از صنایع ما در تهران و اطراف آن قرار گرفته. بنابراین اگر بخواهیم تمام این تشکیلات را خارج بکنیم غیر ممکن است و نیاز به برنامهریزی و خرج بسیار کلانی داریم. اما اگر بخواهیم فقط سیستم سیاسی را به جای دیگر منتقل کنیم این نه به درد تهران میخورد و نه مشکلات تهران را برطرف خواهد کرد، مثلا روی ترافیک یا آلودگی هوا تأثیر نمیگذارد».
وی افزود: «تهران به حالت اشباع رسیده، اجازه بدهید آماری را عرض کنم تا ببینید چه کار بزرگی است و بنده فکر نمیکنم در عمر من انجامشدنی باشد. ظرف ۳ سال گذشته که طرح انتقال کارمندان دولت از تهران به جاهای دیگر در دستور کار قرار گرفته طبق آمار، فقط ۵ هزار کارمند از تهران بیرون رفتند. در نظر بگیرید که انتقال پایتخت که یکی از کلانشهرهای ایران است چه مدتی طول خواهد کشید و چه هزینهای را در بر خواهد داشت. من فکر میکنم که اگر از این خیال منصرف شوند، خیلی مناسبتر خواهد بود».
«انتقال پایتخت صورت مسئله را پاک نمیکند»
دکتر محمد علیزاده، جمعیتشناس و استاد دانشگاه میگوید: «این طرز فکر که پایتخت ایران منتقل به یک نقطهی دیگر شود، ۲ دههی پیش شکل گرفت. یادم هست، در یکی از جلسات شورای امنیت ملی که من از طرف سازمان برنامه در آن شرکت کرده بودم، این بحث مطرح شده بود. ولی من با برخی دیگر از شرکتکنندگان دلایلی آنجا مطرح کردیم که این کار در این مقطع شدنی نیست».
دکتر علیزاده به مشکلات تهران، از جمله تراکم بیش از حد جمعیت و مهاجرتهای بیرویه، آلودگی بیش از حد و ناهنجاریهای اجتماعی اشاره میكند و میگوید که نفس این طرز تفکر اشکالی ندارد، اما «حقیقت این است که این مسئله نمیتواند صورت مسئله را پاک کند. به این دلیل که در حال حاضر نحوهی تخصیص منابع ما دچار اشکال است. یعنی در واقع طبق آمارهای خود ما، لااقل در ۱۰ سال گذشته نیمی از ساخت و سازهای واحدهای مسکونی ایران در تهران شکل گرفته. خود این مسئله نشان داده که عامل انبوه شدن مهاجرت و بالا رفتن تراکم جمعیت در تهران دلایل اقتصادی، اجتماعی و دلایل دیگری است. یعنی نحوهی برنامهریزی ما به جای اینکه معطوف به مناطق کمتر توسعهیافتهی کشور و منجر به توسعهی امکانات شهرهای مثلا میانی شود یا مناطق دیگری از ایران که استعداد رشد دارند، عمدتا به تهران معطوف شده است».
دکتر علیزاده از نقطهنظر یک جمعیتشناس میافزاید: «یک عامل اساسی این است که بازده کار و سرمایه در شهر تهران نسبت به دیگر نقاط کشور بالا است. یعنی درآمدهای انتظاری ما عاملی است که مازاد جمعیت را از سایر مناطق به تهران میکشاند و در حال حاضر میبینیم که نزدیک به ۲۰ درصد از کل جمعیت ۷۳ میلیونی ما در استان تهران متمرکز شده که وسعت خیلی کمی دارد، یعنی ۲۰ هزار کیلومتر مربع. منتهی استان تهران حالت کلانشهر را دارد، چون تمام شهرهایی که پیرامون آن هستند، مثل کرج، ورامین و اسلامشهر به این مادرشهر تهران پیوستهاند. حالا درست است که در سرشماریها میگویند، جمعیت شهر تهران در این ۲۲ منطقه حدود ۸ میلیون است، ولی در روز ما میبینیم که ۲ تا ۳ میلیون جمعیت، جمعیتی است که از بیرون وارد شهر تهران میشود».
«راه چاره انتقال پایتخت نیست»
این استاد دانشگاه میگوید: «ما این مشکل را داریم. ولی راه برداشتن مشکل این نیست که پایتخت را به جای دیگر منتقل کنیم».
از نظر دکتر محمد علیزاده، باید نحوهی تخصیص منابع و بخش عمدهای از برنامهی توسعه را به سمت دیگر مناطق ایران سوق داد و در دیگر نقاط زمینهی اشتغال ایجاد کرد و بازده سرمایه را بالا برد».
این کارشناس جمعیتشناس اظهار داشت: «من یادم هست، در سالی که من در خدمتشان بودم، مطرح کردیم که راهکار این است که مثلا مراکز بزرگ، مثل مراکز نظامی و پادگانها را منتقل کنیم که بخشی از این البته عملی شد. و بیاییم برای اینکه مقداری از جمعیت تهران به نقاط دیگر برود سیاستهای انگیزشی ایجاد بکنیم. کما اینکه حدود ۳ تا ۴ سال قبل هم دولت این کار را کرد. برای کسانی که مایل بودند از تهران مهاجرت بکنند و بروند به شهرستانهای دیگر، زمینههای انگیزشی را به وجود آورد. ولی اینها نتوانست کارساز شود. چرا؟ برای اینکه بخش عمدهای از منابع سرمایهگذاری خصوصی، دولتی یا بخش عمومی به تهران معطوف میشود و در خود این شهر به کار میافتد. به ویژه بخش خصوصی، چون که بازده بالا است، بیشتر از همه میآیند در اینجا سرمایهگذاری میکنند، چون سود بیشتر میبرند».
علیزاده افزود: «ما میتوانیم زمینههای اشتغالزایی را به شهرهای دیگر منتقل کنیم. برایشان مشوقهایی به وجود بیاوریم که بروند در آنجاها کار بکنند و نظایر اینها، مثل توسعهی کشاورزی، مثلا در سایر نقاط عمران زمین را ایجاد بکنیم که این امکان را خوشبختانه داریم و میشود. ولی این کارها را نکردیم و نتیجه این شده که ما با پدیدههایی مواجه شدهایم که زندگی اجتماعی و طبیعی و انسانی ما را که در رابطه با محیط زیست است در معرض خطر انداخته است و از همین جا است که مسئولان برنامهریز و سیاستگذار ما فکرشان این است که پایتخت منتقل شود. این انتقال در کوتاهمدت و میانمدت جواب نخواهد داد. به ویژه با شیوهی ساخت و سازهایی که ما داریم که بسیار کند و هزینهبر است و ما در شرایطی نیستیم که بخواهیم هزینهی سنگینی را معطوف به این قضیه بکنیم. این را میتوان با اتخاذ برنامهی صحیح توسعه عملی کرد، به جای اینکه این کار را بکنند سعی کنند رشد شهر تهران را مهار بکنند. آن وقت فرصت پیدا میکنند که اصلاحات را به وجود بیاورند. کما اینکه الان میبینیم که شهرداری هم الان دارد خیلی خوب کار میکند».
«این طرح آلودگی هوای تهران را کاهش میدهد»
دکتر سعید متصدی، استاد دانشگاه و عضو کمیتهی محیط زیست شورای شهر تهران، ضمن دفاع از این طرح به عنوان طرحی که تمرکز سیاسی، اقتصادی و اجتماعی را از تهران به نقطهی دیگری منتقل کرده و در نتیجه آلودگی هوا را کاهش میدهد، به تأکید گفت: «اصولا وقتی بخواهیم آلودگی هوا را کاهش دهیم باید در قالب سیستم "مدیریت کیفیت هوا" جلو برویم. یعنی در واقع سیستم مدیریتی داشته باشیم که بتواند آلودگی هوا را کنترل کرده و کاهش دهد. لذا در قالب این سیستم air quality management انتقال پایتخت یا مرکز سیاسی میتواند یکی از گزینهها باشد که ما بیاییم با این هدف که ترافیک کمتر شده و فعالیت کمتر شود این کار را انجام دهیم. ولی به عنوان گزینهای که بتواند همهی مشکلات ما را حل کند، نمیتوان به آن نگاه کرد و اگر روی آن مدیریتی انجام نشود شاید تا حدودی جواب ندهد».
«اجرای این تصمیم کار سادهای نیست»
دکتر علیاکبر محرابی، استاد دانشکدهی منابع طبیعی دانشگاه تهران از انتقال وزارتخانهها و سازمانهای دولتی از تهران دفاع کرده و میگوید: «با وجود امکانات تماسهای شبکههای اینترنتی و تماس دوایر دولتی با یکدیگر نیاز کمتری به حضور در یک نقطهی خاص هست. بنابراین هر گونه کاری که بتواند فشار موجود در تهران را کاهش دهد، به ویژهی بر کاهش آلودگی هوا خیلی مؤثر خواهد بود و این فقط در کشور ما نیست، در خیلی از کشورها پایتخت سیاسیشان با شهرهای بزرگ تجاریشان فرق میکند».
با وجود این دکتر محرابی به پیشینیهی این طرح و مشکلات آن اشاره کرده و میافزاید: «پیش از این هم تصمیماتی برای کاهش آلودگی تهران، ترافیک و آرامکردن محیط شهری گرفته شد. اما اینکه این تصمیم اجرایی شود، کار سادهای نیست».
نویسنده: فریبا والیات
تحریریه: داود خدابخش
برای شنیدن این گزارش میتوانید به فایل صوتی زیر مراجعه کنید.