تفسیر: مصاف مرکل و شولتس؛ دوئلی که مناظره نبود
۱۳۹۶ شهریور ۱۳, دوشنبهمناظره مرکل و شولتس دوئل نبود. طرفین به ندرت یکدیگر را به چالش کشیدند. این مناظرهی به اصطلاح تلویزیونی که شبکههای بزرگ آلمان آن را برپا کردند، پنجمین مناظره در طی ۱۵ سال گذشته محسوب میشد و باید اذعان داشت که ضعیفترین مناظره نیز بود. اولین بار در سال ۲۰۰۲ میلادی بود که در آستانه انتخابات پارلمانی آلمان مناظرههای تلویزیونی نیز به راه افتاد.
همراهی به جای تهاجم
آنگلا مرکل علیه (یا دقیقتر است بگوییم: همراه) مارتین شولتس؛ این مناظره، گفتوگوی دو سیاستمدار رقیب بود در حضور ۴ خبرنگار و مجری و بدون تماشاگر. این دو چهرهی سیاسی در قالب رقیب به میدان آمدند، در حالیکه احزاب آنان تشکیلدهندگان دولت ائتلافی کنونی در آلمان هستند.
اوضاع اجتماعی آلمان که علیرغم رونق اقتصادی پرتنش است، از موضوعاتی بود که در این مناظره به ندرت از آن سخن به میان آمد. در این راستا میتوان به وضعیت دشوار بسیاری از خانوادهها، چالشها و فرصتهایی که دیجیتالی شدن و جهانی شدن در ارتباط با آموزش و پرورش و همچنین اشتغال به همراه دارند، اشاره کرد.
به جای این مسائل بیش از اندازه و از همان آغاز مناظره به مسئله پذیرش پناهجویان و همگرایی اجتماعی آنان پرداخته شد.
افزون بر این برخی مسائل مربوط به سیاست خارجی مورد بحث قرار گرفت که جالب بود: اول از همه سیاست آتی در قبال ترکیه. هر دو سیاستمدار از چرخش موضع سخن گفتند و تصریح کردند که مذاکرات با آنکارا در باره عضویت آتی در اتحادیه اروپا و همچنین اتحاد گمرکی را قطع خواهند کرد. حزب سوسیال دموکرات سالها در تلاش بود که بحث و مذاکره درباره عضویت اتحادیه اروپا را زنده نگه دارد و حزب دمکرات مسیحی سعی در جلوگیری از این روند داشت. با توجه به خودکامگی ترکیه که شهروندان آلمانی را به گروگان میگیرد، سیاست آلمان در قبال این کشور نیز در حال تغییر است.
دومین موضوع در ارتباط با سیاست خارجی به بالا گرفتن بحران کره شمالی برمیگردد که میتواند در بدترین حالت به جنگی بزرگ بیانجامد. در اینجا بود که مرکل توانست کاملا مسلط و با اطمینان کامل از تجربیات خود بهره برد و به تماسهایی تلفنی که قرار است در این باره با سران روسیه، چین، ژاپن، کره جنوبی و آمریکا انجام دهد، اشاره کند.
سومین نکته جالب نارضایتی مرکل و شولتس از برگزاری جام جهانی فوتبال ۲۰۲۲ در قطر بود. به ندرت پیش آمده که سیاستمداران بلندپایه آلمان با چنین صراحتی در این باره سخن بگویند. شاید بد نباشد در آستانهی سفرهای آتی سیاستمداران آلمانی به قطر چنین نکتهای به مرکل و شولتس یادآوری شود.
دوئلی بیجان
از این مناظرهی ۹۷ دقیقهای در نهایت میتوان نتیجهگیری کرد که آلمان دیگر به ائتلافی بزرگ نیاز ندارد. دو حزب بزرگ حاکم سالهاست که در کنار هم زندگی میکنند و حال دیگر چشم دیدن یکدیگر را ندارند. در این دوئل تلویزیونی نیز به وضوح میشد دید که هر دوی آنها از ضعفهای هم به خوبی مطلع هستند. طبیعی است که دموکراسی به دولتی قوی نیاز دارد، اما به همان اندازه نیز به یک اپوزیسیون قوی نیازمند است. و وقتی اپوزیسیونی در کار نباشد، چنین دوئلی نیز بی رنگ و بو خواهد بود.
از سال ۲۰۰۵ به این سو تنها یک مناظرهی تلویزیونی در آلمان میان نامزدان احزاب بزرگ برگزار میشود. و براستی هم برگزاری یک مناظره کاملا کافی است، چرا که دموکراسی در آلمان بر نظام پارلمانی استوار است و نه بر نظام ریاستجمهوری (مانند آمریکا). شهروندان در انتخابات سراسری آلمان احزاب دلخواه خود را برمیگزینند و نه رئیس دولت آتی را. بخشی از دموکراسی پارلمانی نیز از برنامههای حزبی و فعالیتهای اپوزیسیون تغذیه میشود. در مناظرهی یکشنبه شب میان مرکل و شولتس که میلیونها نفر را به پای تلویزیونها کشید، به ندرت از این عناصر مهم خبری بود.