«تهدید کروبی طنابکشی سیاسی است»
۱۳۸۸ مهر ۲۴, جمعهمحافل قضایی، نظامی، امنیتی و پارهای نمایندگان حامی احمدینژاد، در هفتههای اخیر خواهان بازداشت و محاکمه آقایان کروبی، موسوی و حتی خاتمی شدهاند. معاون اول قوه قضاییه، دادستان کل کشور و دادستان تهران از جمله کسانی بودند که در روزهای گذشته، خبر از محاکمه آقای کروبی دادند. مهدی کروبی در پاسخ به این تهدیدها، در جمع گروهی از طلاب در مسجد امام صادق تهران گفت که به شدت از برگزاری دادگاه استقبال میکند تا آنچه را در سالهای گذشته به علت ملاحظاتی بیان نکرده، به تفصیل مطرح کند.
تقی رحمانی، روزنامهنگار و تحلیلگر سیاسی در گفتگو با دویچهوله از هزینهها و تناقضهای چنین تهدیداتی میگوید.
دویچهوله: آقای اژهای دادستان کل کشور در مصاحبه با روزنامه کیهان اطمینان داده که آقای کروبی محاکمه میشود. شما تصور میکنید شرایط به گونهای هست که ایشان را دستگیر کنند؟
تقی رحمانی: بعید نیست. البته آقای اژهای در مقام دادستان کل در این زمینه اختیار اجرایی و موقعیت تصمیمگیری ندارد و آقای کروبی را قانونا، باید دادگاه ویژه روحانیت محاکمه کند که خودویژه است. حتی دادستان تهران هم به نوعی پرونده آقای کروبی را از سر باز کرده و گفته ما گزارش را دریافت کردهایم اما برخورد با ایشان، در اختیار دادگاه روحانیت است. به نظر من آقای اژهای بیشتر خواسته پاسخ آقای کروبی را در این مورد بدهد که گفت من همانقدر که ایشان در تلویزیون حرفزده، وقت برای صحبت با مردم میخواهم.
ممکن است این تهدیدها اساسا برای سنجش افکار عمومی و برآورد مقدماتی از هزینههای احتمالی دستگیری آقایان معترض باشد؟
تا حدودی بله. از یاد نبریم که قبل از روز قدس حرف محاکمه بود و بعد از آن بحث مصالحه و دیدار با موسوی پیش آمد. این میتواند نوعی طنابکشی سیاسی هم باشد. به نظر من، اختلافهایی جدی بین جناح راست و اصولگرا پیش آمده و محاکمهی متهمان دستگیرشده هم، نوعی زهرچشم گرفتن از اصولگرایانی است که با دولت همراه نیستند. الان دارند به صورت غیرعلنی و با استفاده دلبخواه از قانون، مخالفان را بازجویی یا محاکمه میکنند. دولت میخواهد با محاکمهها نشان دهد که چه کسی قدرتمند است، اما محاکمه امثال آقای کروبی به این سادگیها نخواهد بود. حتی انعکاس آن در جناحهای معروف اصولگرا هزینهخواهد داشت. ما هم اینک شاهد کشمکش احمدینژاد با نمایندگان مجلس و علما هستیم.
به این ترتیب، حداقل زیان دستگیری و محاکمه آقای کروبی، برجستهتر کردن اختلافها و تضادها در درون مسئولان خواهد بود؟
بله، ضمن اینکه اختلافنظرها همین الان هم برجسته شدهاند. دولت همین الان بخشی از مجلس و جناج اصولگرای آن را متهم به هواداری از موسوی میکند. به امثال قالیباف یا لاریجانی، لقب تجدیدنظرطلب دادهاند.
محاکمه کروبی و موسوی ساده نیست. هم جامعه مدنی متاثر و معترض میشود، هم بخشی از حاکمیت و هم جامعه جهانی. به نظر من با این تهدیدها فعلا دارند شرایط سیاسی و اجتماعی را سبکسنگین میکنند. برای همین نوع مقاومت و رفتار جامعه مدنی بسیار مهم است. اشتراک خواستهای جامعه مدنی برای رسیدن به آزادیهای بیشتر با جناح اصلاحطلب، موجب شده که وجهه مردمی این جناح تقویت شود. منطقهای مشاع در ایران شکل گرفته که همه کسانی که حقوقشان تضعیف شده، در آن حضور دارند.
آیا این حریم مشترک و بهقول شما مشاع، تازه از انتخابات دهم ایجاد شده یا مسبوق به سابقه است؟
ببینید از بدو انقلاب تا سال ۷۶، هرگاه حاکمیت بر سر قدرت مشکل داشت، به مردم مراجعه میکرد. بعد از دوم خرداد وضع فرق کرد. جامعه مدنی وجهه هایی پیدا کرد و عمدهتر شد. وقتی اصلاحات شکست خورد و آقای احمدینژاد آمد، کلان روایت تغییر کرد که ما برویم با تسخیر دولت، همه چیز را درست کنیم. اقوام و اصناف و زناندر چهارسال اول احمدینژاد قوی شدند و احزاب سیاسی یک گام عقب رفتند. این خودبخود باعث طرح خواستههای خرد شد.
در انتخابات دهم، کاندایداها مجبور شدند به این مطالبات جواب دهند. کار به آنجا کشید که آقای موسوی از جمله در بیانیه ۱۱ خود از خواستههای مشخصی مانند عقب نشینی نظامیان، آزادی اجتماعات یا اصلاح قانون انتخابات و آقای کروبی در بیانیههایش از حقوق شهروندی و حقوق اقوام گفت. اینجا دیگر بین آنها و حاکمیت یک منطقه مشاع است. با این وصف که دیگر کلان روایت وجود ندارد، آرزوهای بزرگ مانند جامعه بیطبفه توحیدی و ناب در کارنیست. در این منطقه، خواستههای حداقلی جامعه مدنی طرح میشود. اینجا بخش مشترک میان اپوزیسیون، مردم و حتی برخی سطوح حاکمیت از جمله هاشمی رفسنجانی است.
برگردیم به آقای کروبی. ایشان در پی تهدید به محاکمه گفته که از این موضوع خیلی هم استقبال میکند چون فرصتی است برای طرح حرفهایی که سالها فرصت گفتن اش را پیدا نکردهاست. آیا این موضعگیری، تهدیدی متقابل برای روکردن اختلافها و حقایق تاکنون مکتوم مانده است؟
روشن است که موسوی و کروبی با این تهدیدها نخواهند ترسید زیرا حس کردهاند سرمایههایی که ایجاد کردهاند، در حال نابودی است. بخشی از خواستههای این بزرگواران، دیگر قابل تفکیک از منطقه مشاع با جامعه مدنی نیست. ممکن است این آقایان یک مواجهه فعال برای پیشبرد جنبش نداشته باشند اما فکر نکنم در برابر تهدیدها عقبنشینی کنند. برخوردهای بعد از انتخابات، تحریککننده و مواجههطلبانه بودند. همین معترضان را نسبت به حقانیت خود پایدارتر کرد. کروبی و موسوی و حتی خاتمی، در پی این تحولات بیش از پیش به جامعه مدنی نزدیک شدند. اتهامهایی که به اینها زدند، باورنکردنی است. مثلا به موسوی اتهام نفاق و پنهان کردن آن در ۲۰ سال گذشته میزنند.
منظور من این بود که آیا آقایان در پروسه مقاومت در برابر تهدیدها، از خطوط قرمزی مثل حفظ نظام هم عبور میکنند؟
این بستگی به شرایط خواهد داشت. ما نسلی داریم که با هیچکس پیمان اخوت نبسته و کلاننگر نیست. این نسل، روزمره به رفتار حاکمان نگاه میکند. رای دادناش، وجهه ابدی برای حاکمیت نیست و رای ندادناش هم معنای قهر قطعی ندارد. آقای موسوی و کروبی هم در این موقعیت قرار گرفتهاند و البته رفتار متناسب با جایگاه خود در حاکمیت را دارند.
در نتیجه، در شرایط کنونی، بحث نظام و حفظ نظام مهم نیست. نمیتوان پیشبینی کرد که دقیقا چه خواهد شد. میتوان حتی از موضع انقلاب اسلامی، تمام حاکمیت را زیر سوال برد. این همان کاری است که ملیمذهبیها سالهاست کردهاند و گفتهاند که شعارهای انقلاب همه به بیراهه رفتهاند. اما نسل جدید چنین نگاه نمیکند. جامعه دنبال چیزهای جدید است و این در موسوی و کروبی هم تاثیر گذاشته است. اینبار خواستههای مشخص درکار هستند نه آرزوهای بزرگ. به نظر من، تعامل اصلی آقایان با جامعه مدنی در همین است.
مصاحبهگر: مهیندخت مصباح
تحریریه: بابک بهمنش