توان عملی آلمان برای تشدید تحریمها علیه ایران
۱۳۸۷ مهر ۲۷, شنبهبه گزارش هفته نامه اشپیگل، دولت آلمان در صدد تشدید تحریم ها علیه ایران است. در این گزارش آمده است که هفته گذشته نمایندگانی از وزرارتخانه های مختلف آلمان در زمینه لزوم گفتگو با شرکتها و صنایع این کشور برای تشدید تحریمها علیه ایران بحث و رایزنی کردهاند. این خبر به ویژه از آن رو اهمیت دارد که به رغم اعمال تحریمها در دو سال گذشته و به رغم کاهش میزان صادرات آلمان به ایران در سال گذشته، تازهترین آمارها از افزایش محسوس مجدد این صادرات در سال جاری حکایت دارند.
حسن شریعتمداری، فعال سیاسی مقیم هامبورگ در گفتگو با دویچه وله، نفوذ محدود دولت آلمان بر اقتصاد آزاد این کشور و حجم بسیار بالای معامله با ایران را عواملی بازدارنده در عملی کردن این قصد می داند.
دویچهوله: هفته نامه اشپیگل گزارش داده که دولت آلمان میخواهد شرکتهای انرژی، موسسات مالیاتی و بانکهای این کشور را به قطع رابطه با ایران متقاعد کند. تفاوت قطع رابطه با تضییقاتی که هم اکنون در مورد ایران اجرا میشود، در چیست؟
حسن شریعتمداری: این اولین بار نیست که دولت آلمان تلاش میکند اقتصاد خود را متقاعد کند تا از تجارت با ایران صرفنظر کرده یا آن را کاهش دهند. خانم مرکل، در دسامبر سال ۲۰۰۷ سخنانی در این زمینه گفت و در ژانویه ۲۰۰۸ آقای اشتاینمایر در این مورد صحبت کرد. البته این تلاشها منجر به این شد که حجم صادرات آلمان به ایران که در سال ۲۰۰۵ در حدود چهار و نیم میلیون یورو بود به سه و نیم میلیون یورو درسال ۲۰۰۷ کاهش یابد، اما با توجه به نفوذ محدود دولت آلمان در اقتصاد این کشور، قرع تجارت با ایران یا سختتر کردن شرایط موجود، کار دشواری است. در شرایط اقتصادی فعلی دنیا هم بعید به نظر میرسد که صاحبان صنایع آلمان با چنین تصمیماتی تفاهم زیادی نشان دهند.
اشپیگل این را نیز عنوان کرده که تصمیم اخیر دولت آلمان، از قرار الهام گرفته از پیشنهاد دولت فرانسه است. آیا نوع مناسبات آلمان و ایران با مناسبات فرانسه و ایران مشابه هست که ظرفیتهای تهدیدی شان هم مشابه باشد؟
آلمانیها به نسبت فرانسه، پایگاه بسیار بزرگتری از نظر اقتصادی در ایران دارند. هم اکنون ۱۷۰۰ تا ۱۹۰۰ شرکت آلمانی در ایران درگیر فعالیتهای تجاری هستند و کاهشی هم که در آمارهای موجود دیده میشود، بیشتر به معنای اینست که تجارتها، راه خود را کج کردهاند و از طریق دوبی و ترکیه وارد ایران میشوند. البته سیستم بانکی تضییقاتی را اعمال کرده اما همیشه در ایران راههایی پیدا شده که تحریمهای اقتصادی را دور بزنند و مایجتاج خود را از المان تهیه کنند. حجم مناسبات تجاری آلمان با ایران به هیچوجه قابل مقایسه با فرانسه نیست.
به این ترتیب میتوان نتیجه گرفت که ظرفیتهای اقتصادی و کاربردی رابطه ایران و آلمان به مراتب بالاتر از تهدیدهای سیاسی است؟
اینطور باید گفت که اقتصاد آلمان، آزاد و غیروابسته به دولت است. تصمیمهای دولت در بخشهای بزرگ مانند انرژی، راه آهن و صنایع مادر میتواند کارساز باشد و دولت در آنها دارای نفوذ است. در عین حال، دولت آلمان تاکنون رفتار دوگانهای داشته و تحت فشار آمریکا و اخیرا فرانسه سعی کرده کنترل بر اقتصاد خود را داشته باشد اما سختگیری لازم را با صنایع نداشته و آنها توانستهاند معاملات خود با ایران را داشته باشند. البته اثر این استراتژی اینست که صنایع بزرگ و همچنین صنایع گاز آلمان که میتوانستند پس از وقایع روسیه و گرجستان، ایران را بعنوان یک آلترناتیو در نظر بگیرند، از این چشمانداز صرفنظر کنند.
آیا نظر برخی کارشناسان سیاسی که میگویند آلمان میتواند حقیقتا ایران را با فشار اقتصادی وادار به چشمپوشی از تکنولوژی هستهای کند اما در این کار جدی نیست، درست است یا توان آلمان، طبق توضیحات شما، کاملا محدود است؟
این نظر صحیح نیست، تاثیر محدود دارد اما دولت ایران در دستیبابی به انرژی هستهای سرسختتراز آن است که با فشار اقتصادی کوتاه بیاید. بخصوص که اقتصاد صادراتی آلمان با توجه به بحران مالی کنونی، به پول صادرات خود به کشورهای نفتخیز نیاز دارد و از این بازارها صرفنظر نخواهد کرد.
میتوان نتیجه گرفت که بحران مالی کنونی میتواند در سختگیریهای غرب نسبت به ایران، تغییر ایجاد کند؟ ایرانیها میتوانند خوشحال باشند که اوضاع اینگونه شده؟
این قضیه روی ایران اثر دوگانه دارد. این بحرانها موجب افت شدید قیمت نفت شده و ایران دچار مشکل کسری بودجه خواهد شد. اما از طرف دیگر نیاز کشورهای صنعتی و صادر کننده تکنولوژی به بازارهایی نظیر ایران، باعث میشود که اثرات این تحریمها کمتر شود. در عین حال ایران در حال از دست دادن درآمد خود است و دلیلی برای خوشحالی از بحران کنونی ندارد.