توقیف ’همشهری جوان‘: نشانهای دیگر از شکاف بین اصولگرایان
۱۳۸۷ مرداد ۲۴, پنجشنبهعیسی سحرخیز روزنامهنگار و تحلیلگر سیاسی، توقیف هفتهنامه همشهری را، مرتبط با دعواهای جناحی اصولگرایان ارزیابی میکند و معتقد است تسویهحسابهای جناحی، بیش از هر بخش، دامن مطبوعات و رسانهها را گرفتهاست.
دویچهوله: آقای سحرخیز، هفتهنامهی "همشهری جوان" که از زیر مجموعههای روزنامهی همشهریست ودر حقیقت میشود گفت که در دست جناح اصولگرا قرار دارد، این هفته توقیف شد. توقیف این هفتهنامه را چقدر در راستای دعواهای جناحی بین اصولگرایان میدانید؟
عیسی سحرخیز: بدون شک باید این نوع برخوردهایی که با رسانهها انجام میشود را در زاویهی دید اختلافهای درون جناحی اقتدارگراها دید. البته باید توجه کرد که تقریبا همه نشریات اصلاحطلب و مستقل پیش از این توقیف شدهاند. اگر خاطرتان باشد در انتهای سال گذشته حجمی از نشریاتی را که بیشتر مخاطب عامهپسند داشتهاند و یا به جوانها و مسایل فرهنگی، سینمایی میپرداختند، و مربوط به جریانهای مستقل و اصلاحطلب بودند، بستند و چیز چندانی از آنها نماند. مثل "دنیای تصویر" و نشریه "هفت" و مانند اینها. اما در برخورد با رادیو جوان و مسئولین آن و با همین نشریهی "همشهری جوان"، دو نگاه دارد عمل میکند. یکی نوع برداشتی که در مورد آزادیهای فرهنگی دارند و بویژه مطالبی که مورد توجه نسل جوان هست، خب اینها را دارند برخورد میکنند و هرجا که هست میبندند. اما مسلما توی دعواهای جناحی هم این موضوع توجهبرانگیز است. به دلیل این که در زمان خاص این نوع نشریات رایساز هستند و طبیعتا مخاطبانشان را میتوانند به ویژه در انتخابات ریاستجمهوری به سمت و سوی فرد مشخصی، سوق بدهند. در این بین، رقابتهای آقای قالیباف و احمدینژاد میتواند خودش را نمایش بدهد. مخصوصا در وضعیتی که میبینیم یک رایگیری برای آقای کردان چنین تنشی را دامن میزند و چنین فضای سیاسی را میسازد. طبیعتا این نوع تعطیلیها و این نوع برخوردها، همه در درون یک نگاه فرهنگی و یک مجموعهی فرهنگیست. اما در درون خودش باز بحث اختلافهای سیاسی و تضعیف جریان مقابل را هم میگنجاند.
یک دیدگاه دیگری هست که معتقد است اتفاقا هدف از این گونه برخوردها این است که در نزد مردم این طور وانمود بشود که دولت نهم برخورد جناحی ندارد، برخورد سلیقهای ندارد و فراجناحی فکر میکند و حتا از میان اصولگرایان هم اگر کسی خلاف بکند با او برخورد میشود. در حقیقت به ظاهر یک نشریه بسته میشود، یک سایت مسدود میشود، ولی در پشت پرده امتیازهای دیگری به صاحبان این نشریات و سایتها داده میشود. این احتمال را چقدر قوی میدانید؟
مردم ما بخوبی میدانند که در این سالهای گذشته بیش از دویست نشریه توقیف و لغو امتیاز شده است. تازه اینها غیر از مواردی است که به بهانههای مختلف مجوز نشریه صادر نکردند یا مادهی ۱۶قانون مطبوعات را بهانه آوردند به این عنوان که نشریه منتشر نمیشود یا به طور منظم منتشر نمیشود. اینها را در نظر نمیگیریم. خدمتتان عرض کردم، نشریهی اصلاحطلب و مستقلی باقی نمانده. الان وقتی این دایرهها تنگ میشود، در فضایی که دیگران وجود ندارند، طبیعتا در اختلافهای درونی خودشان، دولت سعی میکند لایههای دورتر از مرکز را حذف بکند. مردم هم در واقع اعتقادشان همین است که یک اختلاف درونی بالا گرفته و دارد عمل میکند. در نتیجه این که بخواهیم بگوییم میخواهند یک نمایش از توازن بدهند، دیگر چیزی برای توازن وجود ندارد. تمام نشریات مستقل و اصلاحطلب را یا توقیف کردهاند یا بردهاند زیر وضعیتی که دچار سانسور و خودسانسوری شوند.
هفتهنامه "همشهری جوان" چه نوع نشریهای بود؟ آیا واقعا جوانپسند بود، مطالب سیاسی منتشر میکرد؟آیا مخاطب زیادی داشت یا خیر؟
همانطور که از اسم مجله برمیآید، مطالب این نشریه عمدتا جوانپسند و با حال و هوای امروزی است و طبیعتا در نگاه بسیاری از کسانی که سنتی هستند و یا با عینک روحانیت به مسایل نگاه میکنند، این مطالب میتواند ضداسلام باشد. مخصوصا در طرح مباحث روانشناسی و تربیتی، این ماجراها دامن زده میشود. من خاطرم هست در همان جلسهای که درگیری من با آقای محسنی اژهای هم بود، همین بحث روابط دختر و پسر و چگونگی این روابط هم مطرح بود. طبیعتا روانشناسان و جامعهشناسان بحثهای مختلفی دارند که با نگاه سنتی و نگاه خاصی که به اسلام وجود دارد، این را خلاف شرع و خلاف عرف جامعه میدانند. طبیعتا این نشریات فارغ از آن مباحث سیاسی، مورد پسند خیلیها نیستند و میتوانند بهراحتی آن را مورد اعتراض قرار بدهند و تعطیلش بکنند. ولی مسئله این است که با تعطیل این نشریه در واقع صورت مسئله را پاک میکنند. ولی مسایل در جامعه وجود دارد. وقتی که گرانی هست، امکان ازدواج نیست، خانه نمیشود اجاره کرد، دختر و پسری که میخواهند باهم حتا ازدواج بکنند، دچار مسایل و مشکلاتی هستند که در سطح جامعه بهعنوان روابط آزاد دختر و پسر مطرح میشود. این مباحث و واقعیات وقتی در نشریات میآید، مورد نگرانی جریان سنتی و روحانی میشود و طبیعتا سعی میکنند بجای این که مشکل را حل کنند، صورت مسئله را پاک کنند و راحتترین کار همین است که چون دیواری کوتاهتر از روزنامهنگاران و مطبوعات نمیبینند، آنها را توقیف کنند یا جلو انتشارشان را بگیرند.
در نشریهی „همشهری جوان“ به گفتهی مدیر این نشریه ۶۸ روزنامهنگار و کارمند کار میکردند که با توقیف این نشریه بیکار میشوند. آیا انجمن صنفی روزنامهنگاران قصد ندارد در این مورد اعلام موضع کند؟
طبیعتا هم انجمن صنفی و هم انجمن دفاع از آزادی مطبوعات این گونه برخوردها را محکوم میکنند. این سیاست را که در یک جلسه دربسته، بدون دادگاه و هیئت منصفه حکم تعطیل برای یک نشریه صادرمیکنند، محکوم میکنند. مخصوصا به این نکته همیشه توجه دادهاند که اگر مدیری اشکال دارد، چرا باید برخلاف قانون مطبوعات، روزنامهنگاری را که از این طریق امرارمعاش میکند و خانوادهی او را که در این شرایط گرانی و تورم و فقر بهرحال ممر درآمدی دارد، محکوم کنند؟ این نه از لحاظ اخلاقی درست است، نه از لحاظ انسانی. به لحاظ شرع و قانون، هیچکس چنین اجازهای را نمیدهد و طبیعتا وجاهت قانونی ندارد.