1. پرش به گزارش
  2. پرش به منوی اصلی
  3. پرش به دیگر صفحات دویچه وله

جام جهانی فوتبال زنان و وبلاگ‌نویسی پگاه آهنگرانی

۱۳۹۰ تیر ۸, چهارشنبه

پگاه آهنگرانی دویچه وله را در پوشش‌دادن جام جهانی فوتبال زنان همراهی می‌کند. او قرار است، مشاهدات خود را در سفرش به آلمان و دیدن بازی‌های جام جهانی در وبلاگی ویژه بازتاب دهد. با این هنرپیشه جوان ایرانی گفت‌وگو کرده‌ایم.

https://p.dw.com/p/11knV
پگاه آهنگرانی
پگاه آهنگرانیعکس: DW

دویچه وله: مایلیم، هم از فوتبال زنان و کلاً از ورزش فوتبال باهم صحبت کنیم و هم از برنامه‌هایی که برای همراهی دویچه وله در چارچوب این مسابقات داری. خودت از کی به فوتبال علاقه‌مند شدی؟

پگاه آهنگرانی: فوتبال در ایران خیلی علاقه‌مند دارد. یعنی ایران جزو کشورهایی‌ست که همه از بچگی عاشق فوتبال‌اند. به‌خصوص پسرها، و دخترها هم تا حدی. به خاطر این که اگر دختران با پدر و مادرشان زندگی کنند، پدرشان هر ساعتی که خانه می‌آید، اولین کاری که می‌کند، روشن کردن تلویزیون است تا فوتبال ببیند. اگر برادر کوچکی دارند یا دوست پسری دارند، دوست پسرشان تمام مدت حواسش به فوتبال است و...

بشنوید: گپی با پگاه آهنگرانی درباره فوتبال زنان و وبلاگ‌نویسی


پس نه به دوست دخترش؟

(خنده) آره. واقعاً این یک معضل است. خیلی از دوست‌های من که دوست پسر دارند، این معضل را دارند و می‌گویند که نصف وقتی که ما باهم سپری می‌کنیم، صرف این می‌شود که آقا می‌خواهد فوتبال ببیند. تلویزیون ایران هم تنها برنامه‌ی خوبی که واقعاً دارد، این است که فوتبال را خوب نشان می‌دهد. یعنی بازی‌های خوب فوتبال از سراسر جهان پخش می‌شود...

غیر از فوتبال زنان!

بله. حالا به این موضوع هم می‌رسم که این هم خیلی برای من جالب است.

وسط صحبت‌ات؛ آیا ستاره‌ی خاصی هم بود که خود تو با دیدن بازی او بیش‌تر مجذوب فوتبال شوی؟

بله، راستش چند نفر خیلی مفید بودند و من همیشه آنها را ستایش می‌کردم. یکی اریک کانتونا است و یکی هم لیونل مسی. این دوتا کسانی بودند که من خیلی دوست‌شان داشتم و یکی هم رونالدینیو. یادم هست آنقدر عاشق رونالدینیو بودم که اولین باری که به بارسلون رفتم، اولین کاری که کردم این بود که بلیط دیدار رئال مادرید با بارسلونا در نیوکمپ را تهیه کنم و به تماشای بازی بروم. این اولین باری بود که من به استادیوم فوتبال رفتم و آن قدر برایم جذاب بود که شب خواب فوتبال دیدم.

آن هم چه استادیومی!

دقیقا، استادیوم نیوکمپ که واقعا چیز عجیبی بود. به موزه‌اش رفتیم و گفتم، خیلی عجیب بود. خود شهر بارسلون تقریباً یک‌جوری مثل تهران است، آن قدر همه عاشق فوتبال‌اند که هر گوشه‌ای می‌بینی بچه‌ها یک تیم تشکیل داده‌اند و دارند گل کوچک بازی می‌کنند، یا طرفی دیگر بزرگ‌ها دارند فوتبال بازی می‌کنند. همه‌ی شعارهایی هم که توی خیابان هست، راجع به فوتبال است. خیلی تجربه‌ی جذابی بود، برای منی که تا حالا نتوانسته بودم به استادیوم بروم. و بعد هم رفتم بازی اسپانیول بارسلونا با یک تیم دیگر اسپانیا را هم دیدم. یعنی توانستم دو دیدار را ببینم. یعنی من در زندگیم دو بار به استادیوم رفتم.

از خود فوتبالیست‌های ایران چه طور، ستاره‌ای بوده که خیلی پیش تو محبوب باشد؟

من علی کریمی را خیلی دوست دارم. هم به خاطر نوع بازیش و هم به خاطر منشی که دارد. منش‌اش را خیلی دوست دارم و رفتار و اعتقاداتی که دارد. همین که اعتقاداتی دارد برایم خیلی جذاب است. یعنی از سطح یک فوتبالیست برایم بالاتر می‌آید. ولی یک چیز خیلی جذاب‌تری که هست، این است که من تا حالا فوتبال زنان را ندیده‌ام و اصلاً نمی‌دانم سطحش چه جوری هست. البته صحنه‌هایی تا به حال دیده‌ام، ولی آنطور که باید و شاید، نه. به همین خاطر هم جذاب‌ترین بخش این دعوت دویچه وله از من، یکی این بوده که می‌آیم استادیوم فوتبال ببینم، و یکی هم این که فوتبال زنان را می‌توانم ببینم که شاید برایم از فوتبال مردها خیلی جذاب‌تر باشد، چون هیچ ایده‌ای ندارم که چه اتفاقی توی زمین می‌افتد.

بازی‌های جام جهانی از روز یکشنبه (۲۶ ژوئن) شروع شد. هیچ کدام را توانستی در اینترنت یا از طریق ماهواره ببینی؟

من ماهواره ندارم و اینترنت‌‌ام هم آن قدر کند است که نمی‌توانم این کار را بکنم و در ضمن سر کار هم هستم. به خاطر همین مشتاقم که زوتر بیایم آنجا و بازی‌ها را ببینم.

گفتی تا الان بازی فوتبال زنان را ندید‌ه‌ای. ولی فکر می‌کنی خیلی با فوتبال مردها فرق می‌کند؟


از یکی از دوستانم که خیلی فوتبال‌دوست است و در واقع هر وقت می‌رود خانه، اول از همه تلویزیون را روشن می‌کند و فوتبال می‌بیند، راجع به این قضیه سئوال کردم. او خودش هم یک تجربه‌ای داشت، این که رفته بود آمریکا فوتبال بازی کرده بود و اتفاقاً چهارتا زن هم در تیم‌شان بودند. خیلی تعریف می‌کرد و می‌گفت در واقع از من و از خیلی‌های دیگرهم بهتر بودند. مثل این که کلاً فوتبال زنان دارد خیلی شکوفا می‌شود ... من فکر می‌کنم کمی سطحش نسب به فوتبال مردان شاید پایین‌تر باشد، ولی به‌هرحال جذاب است.

راستش مقایسه این دو هم درست نیست، مثلا دو صدمتر مردان و زنان را کسی باهم مقایسه نمی‌کند!


بله، در واقع نمی‌شود مقایسه کرد.

ولی من این قدر می‌توانم بگویم که به معنای کاملاً مثبت کلمه غافلگیر می‌شوی. حالا در این ایامی که همراه دویچه وله هستی، دقیقاً چه برنامه‌هایی برای ما داری؟


اول از همه این نکته را بگویم که خیلی خوشحالم که دارم دومین تجربه‌ام را با دویچه ‌وله انجام می‌دهم. تجربه‌ی اولم خیلی برایم جذاب بود که توی فستیوال فیلم برلین روزنوشت برای‌شان می‌نوشتم. این هم تجربه‌ی دوم من است. در واقع من به دیدن چهار بازی از مسابقات جام جهانی فوتبال زنان می‌روم، ولی از لحظه‌ای که سفرم شروع می‌شود، یعنی از ایران حرکت می‌کنم، شروع می‌کنم به نوشتن یاداشت‌هایی و اگر چیز جذابی هم دیدم که می‌شود از آن عکاسی کرد، عکس هم می‌گیرم و همه این‌ها توی یک وبلاگ می‌آید که خود دویچه وله آن را راه‌اندازی کرده. در واقع تجربیاتی‌ست که من در این سفر به‌دست می‌آورم و هر روز می‌نویسم. اتفاقاتی که آن روز در سفر افتاده، چیزهای جدیدی که دیدم؛ مشاهدات من است از جام جهانی فوتبال زنان و از آن جوی که در محیط و در استادیوم هست.

الان سرگرم تهیه فیلم هستی و در اصل حسابی سرت شلوغ است. اما مثل این که فوتبال این قدر برایت مهم بوده که یک آنتراکتی بدهی و برای همراهی دویچه وله چند روزی هم که شده دست از کار فیلم بکشی.

آره. در واقع من الان وسط کارم و اتفاقاً کارگردان‌مان هم خیلی استرس گرفته بود که نکند حالا که من می‌روم آنجا... چون سر تمرین‌ها نمی‌توانم تا یک هفته بروم و ۲۰ روز دیگر فیلمبرداری ما شروع می‌شود و تازه امروز فیلمنامه‌‌مان آمده. ما هم همین جور در حال تست زدن و تست گریم و این‌ها هستیم و به بخشی از تمرین‌ها من نمی‌رسم و کار هم کار سختی‌ست و کارگردان ترسیده بود. ولی در هرحال به نظرم می‌ارزد، چون چیز جذابی‌ست. خیلی برایم پیش نمی‌آید دیگر. خیلی وقت‌ها می‌شود که ما زیاد سفر می‌رویم، ولی نه وقت‌اش پیدا می‌شود که به استادیوم رفت، و این که فوتبال زنان است، خب این کار را جذاب‌تر هم می‌کند.

اگر کارگردان را با خودت بیآوری، شاید کمی آرام شود.

(خنده) آره واقعاً. باید بهش پیشنهاد بدهم.

فوتبال زنان جزو ورزش‌هایی‌ست که خیلی معضلات داشته و واقعاً زنان فوتبالیست ایران محرومیت‌هایی کشیده‌اند. بازتاب معضلات و مشکلات و فعالیت‌های‌شان یا کلاً بازی‌های جام جهانی در ایران چه طور است؟ اصلاً راجع به آن چیزی در رسانه‌ها منتشر می‌شود؟

نه. در رسانه‌های اینجا که چیزی منعکس نمی‌شود. مثلاً من شنیدم خیلی‌جاها فوتبال زنان ایران می‌خواست برود، به خاطر پوشش نتوانست برود. ولی اینجا واقعاً منعکس نمی‌شود. چون در تلویزیون که به‌هرحال اگرهم بخواهند چیزی راجع به فوتبال زنان نشان دهند، تصویری از مثلاً استادیومی خالی‌ست. چون نمی‌توانند خانم‌ها را نشان دهند در حال بدو بدو، و گفتم، ما هیچ تصویری از آن هیچ جایی ندیدم. یعنی از فوتبال زنان در ایران من خودم شخصاً ندید‌ه‌ام و فکر نمی‌کنم کسی دیگر هم دیده باشد. هیچ تصویری ندیده‌ایم، چون تلویزیون ایران فوتبال زنان را نشان نمی‌دهد. مگر عکسی در روزنامه‌ای. اصلاً خیلی به فوتبال زنان پرداخت نمی‌شود.

مصاحبه‌گر: شهرام احدی
تحریریه: فرهاد پایار

پگاه آهنگرانی
پگاه آهنگرانیعکس: Pegah Ahangarani