جناحهای سیاسی و موج اعتراضی؛ مواضعی سردرگم با نتیجهای واحد
۱۳۹۶ دی ۱۳, چهارشنبهدر جریان اعتراضهای خیابانی روزهای اخیر، از همان ابتدا در میان جناحهای مختلف سیاسی ایران سردرگمی احساس میشد. سخن و موضع واحدی که نشانگر اتفاق نظری حداقلی باشد، نه در میان اصولگرایان میانهرو یا دولت روحانی و اعتدالگرایان حامی آن دیده میشد، نه در میان اصلاحطلبان، چه در چارچوب حکومت و چه خارج از آن.
در این میان، این تنها اصولگرایان موسوم به "تندرو" بودند که به صراحت و همچون گذشته حرکتهای اعتراضی را به توطئه بیگانگان و از جمله به آمریکا، انگلیس، اسرائیل و عربستان سعودی نسبت دادند و از معترضان به عنوانی مشتی "آشوبگر" یاد کردند.
نسخه "فتنه"
بسیاری از رسانههای متعلق به این جناح با همان فرمول قدیمی "فتنه" به مقابله با اعتراضهای اخیر، به عنوان توطئهای طراحیشده از خارج، پرداختند. به عنوان نمونه حسین شریعتمداری، مدیرمسئول روزنامه حکومتی کیهان، در سرمقاله روز ۱۱ دی ماه این روزنامه، از "فتنه جدید فتنهگران" سخن گفت و معترضان را "یک مشت آشوبگر" نامید که به گفته او، "در حد و اندازه تفاله داعشیها هم نیستند".
شریعتمداری این موج اعتراضی را که اینک (چهارشنبه ۱۳ دی/ ۳ ژانویه) به هفتمین روز خود رسیده است، "معرکه" جدیدی نامیده بود که گرچه مُهر "سختی معیشت و بر زمین ماندن وعدههای ۵ ساله دولت" را بر خود دارد، اما زنان مرفه و "مردنماها" و کسانی به آن پیوستند که "از سرکوب یاران داعشی خود دل پرخونی دارند و سپاه را به این علت که تکفیریهای داعش را قلع و قمع کرده است، دشمن میدارند".
نماینده ولی فقیه در موسسه کیهان همچنین مدعی شده بود که شعارهای معترضان در این حرکتهای خیابانی "رسما" از سایت وزارت خارجه اسرائیل به "آشوبگران" دیکته شده است. کیهان البته روز ۸ دی، یک روز پس از آغاز اعتراضها در مشهد، زمانی که هنوز ابعاد حرکتها روشن نبود، "ریشه اعتراضات مردمی" را مشکلات اقتصادی "که از سوی دولت مورد کمتوجهی قرار گرفته است" دانسته بود.
روزنامه جوان، نزدیک به سپاه پاسداران، نیز روز ۹ دی ماه عامل اعتراضها را "مشکلات اقتصادی و سختیهای معیشتی" دانسته بود، در عین حال اما نسبت به "نفوذ عناصر دشمن" در تجمعهای خیابانی و "جهتدهی" به شعارها هشدار داده بود. جوان نوشته بود: «شعارهای اقتصادی آغازین تبدیل به شعارهای تند و بعضا توهینآمیز سیاسی شد».
به کانال دویچه وله فارسی در تلگرام بپیوندید
معنای آنچه رسانههای تندرو نوشتند، عملا این است که شعارهایی علیه وضعیت وخیم اقتصادی و حتی شعار "مرگ بر روحانی"، آنگونه که در نخستین روز اعتراضات در مشهد دیده شد، مجاز و متعلق به "مردم" است، اما به محض فراتر رفتن معترضان از این شعارها و ظهور شعارهایی مثل "نه غزه نه لبنان، جانم فدای ایران"، "ملت گدایی میکند، آقا خدایی میکند" یا "جمهوری ایرانی"، بایستی به دنبال سرنخ خارجی و عوامل نفوذی دشمن گشت.
سعید جلیلی، عضو اصولگرای مجمع تشخیص مصلحت هم در واکنش به اعتراضهای خیابانی گفت: «وقتی عدهای به خیابان میآیند و برای جنایتکاری مثل رضاخان ابراز احساسات میکنند، جای تردید باقی نمیماند که این حرکت نه تنها برای مردم نیست، بلکه یک "ارتجاع" آشکار است و باید در برابر آن ایستاد. در باطل بودن حرکتی که دشمنان مردم مثل ترامپ را به وجد میآورد نباید تردید کرد».
ابراهیم رئیسی، نماینده اصولگرایان در انتخابات ریاست جمهوری هم از قصد "دشمنان" برای ایجاد "فتنه جدید" با "سوار شدن بر موج مطالبات معیشتی و اقتصادی مردم" سخن گفت.
گلایه دولت از پشت ماجرا
برخی شخصیتهای دولتی و اصلاحطلب، تلویحا یا بهصراحت، سازماندهی تجمع اعتراضی در مشهد را به تندروها و حامیان ابراهیم رئیسی، رقیب شکستخورده روحانی در انتخابات، نسبت داده بودند.
اسحاق جهانگیری، معاون اول رئیس جمهوری، گفته بود: «مسائل اقتصادی را بهانه کردهاند که به نظر میآید پشت این قضیه مسئله دیگری باشد. کسانی که بانی این قضایا در کشور هستند، دود آن به چشم خودشان خواهد رفت؛ آنها فکر میکنند که با این کار به دولت آسیب میزنند. وقتی که جریان اجتماعی و حرکت سیاسی در خیابان اتفاق افتاد، حتما کسانی که آن را شروع کردهاند ادامهدهنده و کنترلکننده پایان آن نخواهند بود و دیگرانی خواهند بود که بر آن جریان سوار خواهند شد».
چه به تحریک مخالفان دولت باشد و چه خودجوش، تجمع اعتراضی مشهد به سرعت سراسر کشور را فراگرفت. اعتراضها که نخست بیشتر حول مطالبات اقتصادی متمرکز بود، با شتاب رنگی سیاسی به خود گرفت و مجموعه نظام جمهوری اسلامی را هدف قرار داد. تظاهرکنندگان در بیش از ۷۰ شهر کوچک و بزرگ ایران شعارهایی را علیه رئیس جمهوری، رئیس قوه قضائیه، سیاستهای منطقهای جمهوری اسلامی و علیه ولایت فقیه و شخص علی خامنهای رهبر جمهوری اسلامی سر دادند.
"لزوم طرد تندروها و برچیدن نهادهای موازی"
از تندروها گذشته که همواره نسخه واحد "فتنه" را برای اعتراضات دارند، مواضع دیگر اصولگرایان نشاندهنده نوعی سردرگمی ناشی از غافلگیری بود. در اینجاست که، صرفنظر از دعواهای جناحی، یافتن تفاوتی بنیادین میان مواضع اصولگرایان و اصلاحطلبان دشوار میشود.
سایت "الف" به مدیریت احمد توکلی، چهره سرشناس اصولگرا، در تفسیری زیر عنوان "نگاهی به موضع تشنجطلبانه تندروها نسبت به اعتراضات اخیر"، در انتقاد از یادداشت روز حسین شریعتمداری در کیهان ۱۱ دی، حتی عنوان این یادداشت یعنی "یک یا حیدرِ بسیج" را هم به تنهایی گویای "جنبه بسیار بالای خشونت" در نگاه نماینده خامنهای در مؤسسه کیهان دانست. شریعتمداری معترضان را با این کلمات تهدید کرده بود: «برای جارو کردن این جرثومههای فساد و تباهی و پیاده نظام مفلوکی که به نیابت از دشمنان ملت به خیابان آمدهاند فقط یک "یا حیدر" بسیجیان کافی است».
نویسنده سایت "الف" با اشاره به مواضع مدیرمسئول کیهان مینویسد: «این شکل اعتراض البته نمیتواند مورد حمایت بخش اعظم مردم باشد که دلشان جدا برای ایران آباد، آزاد و مستقل میتپد و احتمالا چندان نخواهد پایید. اما میتواند باعث هشدار جدی به هر دو جناح در قدرت باشد که اگر هرچه سریعتر آنچنان سرعت کار و اصلاحات اساسی اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی در کشور بیشتر نشود که مردم آن را در حیات روزمره خود احساس کنند، اینبار گرفتاری بسیار فراگیرتر دامن کشور را خواهد گرفت».
به نظر نویسنده سایت "الف"، با وجود جلوگیری از ایجاد و رشد نهادهای مستقل صنفی، مدنی و سیاسی در کشور، «باید هم انتظار داشت که اعتراضات مردم در قالب حرکتهای تند و کور اجتماعی بروز نماید. در چنین حالتی بدترین اتفاق، نگاه امنیتی و تند به شکل و مضمون اعتراضات است». به همین دلیل، مفسر این سایت اصولگرا نتیجه میگیرد که مقدمه اصلاحات اساسی در ایران "طرد جدی تندروها از ارکان سیاسی، نظامی و امنیتی نظام است".
مفسر سایت "الف"، از آنجا که بدون اصلاحات سیاسی گشایش اقتصادی ناممکن است، گام لازم دوم را هم "برچیدن تمام نهادهای موازی نظام" به قصد ارتقای پاسخگویی و جلوگیری از حیف و میل بودجه در "رقابتهای غیرقابل توجیه نهادهای موازی دولت" میداند.
خطر "بازی با اعتراضات"
امیر محبیان، تحلیلگر سیاسی اصولگرا، نیز گرچه ضعف مدیریت و ناتوانی دولت روحانی در حل مشکلات اقتصادی را "بستر مناسبی" برای "معارضان" در جهت "بهرهگیری از فرصتها" میداند، اما همزمان به شواهدی در راستای تلاش "بویژه در مشهد برای جهتدهی سیاسی اعتراضات یا حداقل بهرهگیری از آن" اشاره میکند.
محبیان در گفتوگوی روز دهم دیماه خود با خبرگزاری تسنیم گفته بود که این تلاشگران "انتظار این جهش کمی را نداشتند". این تحلیلگر اصولگرا همچنین هشدار داده بود: «با اعتراضات جدی نمیتوان بازی کرد. راه انداختن امری است و کنترل امری دیگر». محبیان با اذعان به اینکه "اگر بستر مطالبات واقعی نباشد، هیچ سوءاستفادهگری نمیتواند موجآفرین باشد"، عملا بر اصالت مطالبات معترضان صحه گذاشته و "مشکل ناکارآمدی مدیریتی" را نیز "در حال بحرانساز شدن" دانسته است.
توجه به خواستهای معیشتی مردم، پرهیز از "آشوب" و تلاش برای مقابله با "سوءاستفاده دشمنان" موضع مشترک بسیاری از اصولگرایان و اصلاحطلبان بود. در این میان اصلاحطلبان بیشتر بر به رسمیت شناختن "حق اعتراض" مردم تأکید میکردند؛ تأکیدی که مابهازای عملی آن در روزهای اخیر و در متن اعتراضهای فراگیر سراسری روشن نبود. چهرههایی همچون محمدرضا عارف رئیس فراکسیون امید و علی مطهری، نایب رئیس مجلس شورای اسلامی، از این دسته بودند.
از میان دیگر اصلاحطلبان اما مواضع عباس عبدی و حمیدرضا جلاییپور از جهاتی متفاوت توجه بیشتری برانگیخت. حمیدرضا جلاییپور، از چهرههای سرشناس اصلاحطلب، روز گذشته در بررسی دلایل اعتراضهای اخیر، سه عامل را در این حوادث مؤثر دانست. او دلیل اول را "شکافهای اجتماعی و رشد فزاینده انتظارات نیمهبرآوردهشده" مردم عنوان کرد.
از نظر جلاییپور "تعارض سیاستهای راهبردی در سطح حکمرانی" دلیل دیگری است که زمینه را برای اعتراضات فراهم میسازد. منظور این فعال اصلاحطلب مخالفت سطوحی از حکومت با سیاستهای اعتدالگرایانه دولت در عرصههای مختلف مثلا در "تعامل با جهان" و یا "تقویت نهادهای جامعه مدنی" است.
حمیدرضا جلاییپور گفت: «سطح سوم اينكه متأسفانه در آسمان ايران، كركسان سرنگونیطلب (سلطنت طلبان و منافقان در ائتلاف با ترامپ و نتانياهو و پول عربستان) به قصد طعمهخواری در حال پروازند تا در بزنگاهها ضربه كاری را خدای نكرده نه فقط به نظام سياسی كه به كليت و تماميت ايران بزنند». جلاییپور در نهایت افزود: «ما ايرانيان در روزهای آينده بايد مواظب سرنگونیطلبان باشيم، چون اقدامات خشونتآميز آنها استعداد آن را دارد كه درهای جهنم را به روی ايران عزيز باز كند».
"با تمام توان" علیه معترضان
عباس عبدی نیز روز ۱۱ دیماه طی یادداشتی در روزنامه اصلاحطلب اعتماد، با اشاره به اینکه "دشمنان" برای تبدیل ایران به سوریه و عراق "لحظهشماری" میکنند، "در عین دفاع از حق اعتراض" خواستار "واکنش تند" و "با تمام توان" علیه "اغتشاش و تخریب" شد. عبدی ضمن طرح این پرسش که "چرا هیچکس کاری نمیکند؟"، "بیتفاوتی" در مقابل "رفتارهای غیرمدنی و خشونتآمیز" را بدتر از "اصل این رفتارها" دانست.
این تحلیلگر اصلاحطلب در یادداشت خود به مقایسه وقایع اخیر با سرکوب سازمان مجاهدین خلق در سال ۶۰ پرداخت و تلویحا خواستار سرعت عمل در برابر معترضان، به قصد جمع کردن "بساط آنان" شد. عبدی نوشت: «شايد بسياری از افرادی كه در اين اتفاقات شركت كردند، ناآگاه يا عصبانی باشند. آنان هم محصول عملكرد ما و حكومت هستند، ولی اين واقعیت نیز مسئوليت ما را بيشتر میكند كه در برابر هرگونه تخريبی كه ثبات و امنيت ايران و بقای تمدن ايرانی را نشانه میرود واكنش نشان دهيم».
معترضان خیابانی از همان آغاز اعتراضات با طرح شعارهایی همچون "اصلاحطلب اصولگرا، دیگه تمومه ماجرا"، حساب خود را از اصلاحطلبان جدا کرده بودند. اما برجسته کردن نقش "دشمنان" در اعتراضهای اخیر از سوی برخی چهرههای اصلاحطلب و طرح خواستهایی همچون "واکنش تند" علیه آنان، بیش از پیش بر قطع امید معترضان از جریان اصلاحات میافزاید و شکاف میان آنها را بیشتر میکند؛ بهویژه آنکه چنین خواستهایی از حکومتی طلب میشود که به دلیل پیشینهاش، مدام از سوی نهادهای حقوق بشری به "واکنش نرم" ترغیب شده است.
اشاره رهبر
بخشی از سردرگمی و آشفتگی در مواضع نیروهای سیاسی داخل ایران و بهخصوص اصولگرایان میتوانست ناشی از سکوت طولانی رهبر جمهوری اسلامی باشد؛ سکوتی که روز گذشته شکسته شد. علی خامنهای در سخنانی کوتاه اعتراضات اخیر را به "دشمنانی" نسبت داد که برای مقابله با جمهوری اسلامی "همپیمان" شدهاند. رهبر جمهوری اسلامی افزود که در مورد حوادث اخیر "حرفهایی" دارد که "در وقت خودش" خواهد زد.
این موضعگیری کوتاه در عین حال سمت و سوی رفتار آیندهی حکومت با معترضان را هم نشان داد؛ موضعی که بیشتر در راستای مواضع تندروهایی به نظر میرسید که مدعی نقش "عناصر نفوذی و مأموریتدار گروهکها" در پشت پرده اعتراضهای اخیر هستند. اما با توجه به تأکید برخی اعتدالگرایان و اصلاحطلبان بر نقش "دشمن" در ناآرامیهای اخیر، در عمل فاصله زیادی هم میان این دو جناح در خصوص رفتار با معترضان دیده نمیشود.
"دشمن کجا بود؟"
البته بودند اصلاحطلبانی هم که "واکنشی نرم" داشتند و همچون محمود صادقی، نماینده مجلس، در توییتر نوشتند: «اگر اعتراضات مردمی سازماندهی هم شده باشد، مسئولان دولتی باید پاسخگو باشند. به جای پاسخگویی، به تئوری توطئه پناه نبریم. برگزاری راهپیمایی بدون حمل سلاح از حقوق اساسی مردم است».
و یا عبدالله رمضانزاده، سخنگوی دولت دوم اصلاحات، که کاربرد "دشمن" برای معترضان را به سخره گرفت: «آخه این مهملات چیه میبافید؟ دشمن کجا بود؟ جوانهای مردمند. به ستوه اومدند از ندیده شدن، از بیکاری، از ناامیدی، از بیآیندهگی، از فقر، از تبعیض. توصیه میکنم حاکمیت و جامعه را به شنیدن، به فرصت ساختن از تهدید خانمانسوز پیشآمده، به گفتگو!».
محمدعلی جعفری، فرمانده کل سپاه پاسداران یک روز پس از شکسته شدن سکوت رهبر، از معترضان به عنوان "اغتشاشگر و جیرهخوار بیگانه" نام برد و از "پایان فتنه ۹۶" سخن گفت. جعفری همچنین مدعی دخالت "بیگانگان" در ناآرامیهای اخیر شد و افزود: «علاوه بر ۵ هزار نیرویی که خانم کلینتون اعلام کرد برای ایجاد آشوب و فتنه و ناامنی در ایران آموزش دادهاند، تعداد قابلتوجهی دیگر از عوامل ضدانقلاب، سلطنتطلب و منافقین داخلی ماموریت یافتند اغتشاش و فتنه را گسترش دهند».
رئیس دادگاه انقلاب تهران هم گفته است که شرکت در اعتراضات خیابانی میتواند "محاربه" محسوب شود؛ اتهامی که میتواند در جمهوری اسلامی مجازات مرگ در پی داشته باشد.
با توجه به موضعگیری کوتاه رهبر و سخنان فرمانده کل سپاه، اتهامهای سنگینی میتواند متوجه بیش از هزار نفری باشد که طبق آمار رسمی در جریان اعتراضهای خیابانی روزهای اخیر در ایران دستگیر شدهاند. همین آمار از کشته شدن دستکم ۲۱ نفر خبر میدهد.