جنجال کودکآزاری جنسی دیپلمات ایرانی در وب فارسی
۱۳۹۱ اردیبهشت ۴, دوشنبهتعرض یک دیپلمات ایرانی در برزیل به چند دختر بچه جنجالآفرین شد. رسانههای برزیل او را فرد سوم سفارت ایران در این کشور خواندند و شخص سوم سفارت با جنجالآفرینیاش جایگاهی هم در توییتها و استتوسهای فیسبوکی و وبلاگهای فارسیزبانان یافت.
سفارت جمهوری اسلامی ایران در برزیل ضمن «نادرست» خواندن گزارشهای منتشر شده در مورد اتهام آزار جنسی دختران نوجوان توسط یک دیپلمات این سفارتخانه، این اتهام را ناشی از «اختلافات فرهنگی» دانست. این خود دستمایه جدیدی شد برای کاربران ایرانی وب تا مفهوم «اختلاف فرهنگی» در بیانیه سفارت ایران را به چالش کشند.
یکی از کاربران فیسبوک با اشاره به سن قانونی رشد دختران در ایران که مورد انتقاد جهانی و داخلیست نوشت: «تفاوت فرهنگی یعنی اینکه در کشور ما دختران بالای ۹ سال بالغ محسوب میشوند نه کودک!»
یکی دیگر از کاربران فیسبوک هم نوشت: «این روزها به این موضوع تفاوت فرهنگی فکر کردم، و فکر میکنم مثل ارشمیدس آن را یافتم . البته شاید... در تحریر الوسیله به صراحت التذاذ حتی از نوزاد مباح است اگر رابطه کامل نباشد که یک اصطلاح فقهی دارد که من آن را در اینجا به کار نمیبرم.»
اما به جز تعداد کمی از کاربران که موضوع را به صورت جدی و با انتقاد تحلیل کردند، بسیاری نیز خصوصاَ در توییتر موضوع را دستمایه شوخی قرار دادند. هشتگ دیپلمات (#دیپلمات) امکان جستجوی توییتهای نوشته شده را فراهم میآورد. شوخیهای انجام شده که گاه حتی به فعل ساده استخر رفتن هم کشیده شد، اگرچه خود حاوی نکات انتقادآمیز بود اما به برخی از انتقادات دامن زد.
کودکآزاری جنسی خندهدار نیست
وقتی موضوع آزار جنسی دخترهای نوجوان استخری در برزیل دستمایه اخبار در سطح ملی و جهانی شد، کاربران وب فارسی نیز به آن واکنش نشان دادند. اما برخی از واکنشها به مذاق دیگران خوش نیامد. چرا که گفته میشد در میان این واکنشها آنچه از آن غفلت و یا در برخی موارد به شوخی گرفته شده «کودکآزاری جنسی» است.
نویسنده وبلاگ «آدامس دود شده» با اشاره به اینکه بسیاری از کسانی که در فضای وب موضوع را دستمایه شوخیکردهاند، از منتقدان حاکمیت ایران هستند، نوشت: « نمی دانم لابد من غیر عادیام. چون از این جکها که تمام فضای نت را پر کرده، نه تنها خندهام نمیگیرد، بلکه گریهام میگیرد. یاد آن بچههای بین نه تا پانزده سال میافتم. تصورشان میکنم. در حالیکه بدنهای کوچک و معصومشان از مایوی خیس و شوک و ناباوری و ترس و تحقیر یخ زده است. به پدرها و مادرهایشان فکر میکنم؛ که در عین حال هم پر از نفرت هستند و هم غم. و میدانند بچهای که آنقدر عاشقش هستند و آنقدر مواظبش هستند، برای همیشه ضربه خورده است. از عصبانیت دوست دارند خودشان را بزنند، یا دیپلمات ایرانی را در همان استخر غرق کنند. اما میدانند حتا اگر هم این کارها را بکنند چیزی عوض نمیشود. و بچهشان همچنان یک قربانی باقی میماند.»
او با زبانی طعنهآمیز نوشت: « به دیپلمات و ایرانی بودنش کاری ندارم. بیمار جنسی در همه جای دنیا هست. ربطی به ایرانی بودن ندارد. ربطی به ملیت ندارد. میتوانست هرملیتی داشته باشد و همین قدر کثافت و لجن و آسیبرسان و باعث ننگ بشریت باشد. اما نمیدانم آیا در بقیهی اقصینقاط جهان هم چنین جرمهای رعبآور و دهشتناکی برای مردم آنقدر خندهدار و بامزه است و آنقدر از تویش جک در میآید؟ مثلن الان جوانهای برزیلی توی فیسبوک و گوگلپلاسشان مملو از جکهای بامزه در مورد پدوفیلیا هست؟»
او این سوال را نیز مطرح کرده که «چون قربانیان ایرانی نبودند، خیلی کسی ناراحت نشد؟ مثلاَ اگر همین موضوع برعکس بود، و بجای دختران برزیلی، یک دیپلمات برزیلی به دخترهای ایرانی تعرض کرده بود، الان نوادگان کوروش از شدت ناموسپرستی و عصبانیت و غیرت کل برزیل را با خاک یکسان میکردند؟»
دیپلمات ایرانی و استخر مختلط؟
اگرچه این وبلاگنویس مینویسد به ایرانی بودن این دیپلمات کاری ندارد، اما کاربران وب فارسی که با اعتقادات اسلامی قرین هستند یا به حاکمیت کشور نزدیکاند، ایرانی بودن برایشان از جهاتی مهم بود. خیلی زود یکی از کاربران توییتر نوشت که «دیپلمات ایرانی اصلاَ در استخر مختلط چه میکرده است؟»
این سوال در مقالهای در روزنامه داخلی «جمهوری اسلامی» نیز تکرار شد. روزنامه جمهوری اسلامی از مقامهای وزارت امور خارجه خواست درباره علت حضور یک دیپلمات ایرانی در استخری مختلط در برزیل توضیح دهند.
یکی از بلاگرهایی نیز که عموماَ با موضع منتقدانه نسبت به غرب مینویسد و عکس اصلی وبلاگش شامل علایم مذهبی است، پستی با عنوان «میخواستیم با این دیپلمات اسلام را به برزیل صادر کنیم؟!» نوشت. وی نوشت: «به نظر میرسد که یا بایستی نظارت موثر بر مقامات و فرستادگان به سایر کشورها داشته باشیم و یا کسانی را با بیتالمال کشور به نمایندگی بفرستیم که به صورت طبیعی امکان چنین خطاهایی را نداشته باشند!»