حقوق بشر و آموزش زبان مادری
۱۳۸۶ اسفند ۱, چهارشنبهروز ۲۱ فوریه برابر با دوم اسفند ماه روز جهانی زبان مادری است. سازمان ملل متحد مراسم گوناگونی را برای گرامیداشت این روز در بسیاری از کشورهای جهان برگزار می کند. سازمان ملل از دولت ها میخواهد که حق اقوام ساکن کشور خود را برای آموزش به زبان مادریشان به رسمیت بشناسند و زمینه تدریس زبان آنها را در نظام آموزشی کشورشان فراهم آورند.
در قانون اساسی ایران نیز حق آموزش به زبان مادری اقوام ساکن کشور به رسمیت شناخته شده است. اما هنوز هم، با وجود آنکه ۲۹ سال از تصویب این قانون گذشته است، این اصل به اجرا درنیامده است.
به مناسبت روز جهانی زبان مادری دویچه وله (صدای آلمان) پرسشهایی را با چند صاحبنظر مطرح کرد: با دكتر عبدالكريم لاهيجى، رييس جمعيت دفاع از حقوق بشر ايران و نايب رييس فدراسيون بينالمللى جامعههاى حقوق بشر، خانم صدیقه عدالتی، جامعه شناس، دکتر ضیا صدرالاشرافی ، حافظ مهین فعال فرهنگی، رضا وشاهی، مدافع حقوق بشر در امور اقلیت ها و همچنین دکتر آراز محمد سارلی، ناشر و استاد دانشگاه در ایران.
نگرانی سازمان ملل متحد از نابودی زبانها
در یکی از روزهای سرد زمستان امسال "ماری اسمیت جونز" آخرین بازمانده بومیان "ایاک" آلاسکا و تنها کسی که می توانست به زبان این گروه از سرخ پوستان ساکن شمال غرب آمریکا سخن بگوید، در سن ۸۹ سالگی درگذشت. با مرگ او یک زبان دیگر هم در دنیا از بین رفت. از خانم جونز هفت فرزند به جای مانده، ولی آنها قادر به سخن گفتن به زبان مادری خود نیستند، چون در آلاسکا زبان آنها ممنوع بوده و مردم بومی مجبور بودهاند فقط به انگلیسی صحبت کنند.
سازمان ملل متحد پیشبینی میکند که بیش از ۴۰ درصد از زبان های دنیا سرنوشت مشابهی چون سرنوشت زبان بومیان ایاک خواهند داشت. برای نجات و حفظ این زبان ها سازمان ملل و یونسکو هر ساله برنامه های متعددی را تدارک می بینند و دولت ها را برای پاسداری از زبان های رایج اقلیت های کشور خویش تشویق می کنند.
حق آموزش به زبان مادری از ابتدایی ترین حقوق انسانی است
دکتر صدیقه عدالتی، محقق و جامعه شناس، در گفتگو با برنامه فارسی صدای آلمان در مورد تاثیرات منفی محرومیت از آموزش زبان مادری توضیح داد: "یکی از ابتدائی ترین حقوق هر انسان این است که به زبان خودش صحبت بکند، بنویسد و بخواند. اینکه او از این حقوق اولیه اش محروم شود، بزرگترین ضربه ای است که به این انسان وارد می آید. چه از لحاظ ذهنی، چه از لحاظ روانی و شخصیتی این شخص همیشه دچار مشکل می شود. رابطه فکر کردن و صحبت کردن نیز از بین می رود. ما به زبان مادری خود صحبت می کنیم و فکر و اندیشه انسان بصورت کلمه از دهان آدم بیرون می آید و وقتی زبان مادری شما را ممنوع می کنند، انرژی و پتانسیل شما را می گیرند. روانشناسان می گویند که تعلیم و تربیت کودکان تا کلاس سوم و چهارم باید به زبان مادری باشد." صدیقه عدالتی در ادامه صحبت هایش به اهمیت آموزش زبان مادری با استناد به نتایج پژوهشهای متخصصان امور تربیتی و روانشناسی اشاره کرد.
دکتر عبدالکریم لاهیجی، نايب رييس فدراسيون بينالمللى جامعههاى حقوق بشر، می گوید که یکی از حقوق اساسی انسان، حق آموزش است، و اما به گفته دکتر لاهیجی "وقتی ما می گوئیم حق آموزش، در مرحله اول حق آموزش به زبان مادری است. یعنی زبانی که انسان به آن زبان نخستین کلمات بر زبانش جاری می شود؛ آن زبانی است که با پدر و مادرش و با افراد دیگر خانواده اش در نخستین روزهائی که به هر حال می تواند ارتباط برقرار کند، ارتباط برقرار می کند. بنابر این طبیعی است که وقتی ما می گوییم حق آموزش برای انسان ها شناخته شده و دولت ها بایستی امکانات لازم را دراختیار شهروندان قرار بدهند، برای اینکه بتوانند آموزش ببینند، منظور اصلی آموزش به زبان مادری است."
دکتر لاهیجی در ادامه صحبتهایش گفت که جامعه بین الملل حق آموزش به زبان مادری را به رسمیت شناخته است.
تکثر زبانی در ایران و برخورد قانون و حاکمیت با آن
ولی آیا حق تدریس به زبان مادری در قوانین ایران نیز به رسمیت شناخته می شود؟ در اصل ۱۵ قانون اساسی کشور چنین آمده است: "استفاده از زبانهای محلی و قومی در مطبوعات و رسانههای گروهی و تدریس ادبیات آنها در مدارس، در کنار زبان فارسی آزاد است.“
بنابراین دولت ایران حق آموزش زبان مادری را به رسمیت شناخته است. حال چرا اصول قانون اساسی کشور اجرا نمی گردد؟ به نظر دکتر لاهیجی، رييس جمعيت دفاع از حقوق بشر ايران، اجرا نشدن اصل ۱۵ قانون اساسی ناشی از نبود رابطه شهروندی بین مردم و دولت است. دکتر لاهیجی میگوید: "متاسفانه در نظام هایی که روابط شهروندی بین مردم و دولت وجود ندارد. مردم به اعتبار اینکه به هر حال کسی را به عنوان رییس دولت یا مجموعه ای را به عنوان دولت بر می گزینند، از آن شخص یا مجموعه توقع دارند که امکانات بهره مند شدن از حقوق و آزادی هایی که چه در چارچوب حقوق بشر و چه در قانون اساسی هر کشور برای مردم در نظر گرفته شده فراهم بیاورد. متاسفانه زبان کردی، آذری، بلوچی، ترکمنی و زبان مردم عرب نشین منطقه خوزستان و تمام مجموعه ای که در یک تنوع فرهنگی، قومی و حتی مذهبی مجموعه ملت ایران را تشکیل می دهند، می بینیم که آن وضعیتی که مذهب شیعه دارد، مذاهب دیگر ندارند و آن اولویتی که زبان فارسی دارد متاسفانه زبان ها یا لهجه های دیگر ندارند. "
رضا وشاهی، فعال حقوق بشر ، به شیوه برخورد حاکمیت با زبانهای اقلیتهای ایران انتقاد می کند: "ما در ایران می بینیم که حاکمیت همواره این زبانها را به صورت دوست نگاه نکرده و همیشه به عنوان رقیب نگاه کرده است و به شکل چیزی نگاه کرده که می تواند بنیان برافکن باشد. به هر حال باید از تجربه دیگر کشورها استفاده کرد. کشورهایی مثل سوییس که مردم به چند زبان صحبت می کنند و توانستند آن کشور را اداره بکنند و از لحاظ زبانی مشکلی ندارند. و یا کشورهایی مثل هندوستان که انبوه زبان ها در کنار هم زندگی می کنند و ما می توانیم این تجربیات را از این کشورها بگیریم. نکته دیگر این است که مسئله زبان جهانی شده، به همین خاطر سازمان ملل سال ۲۰۰۸ را سال زبان نامگذاری کرده و این اهمیت مسئله را می رساند. متاسفانه در ایران جمعیت های زیاد نمی توانند به زبان های مادریشان تحصیل کنند. طبعا کودکانشان افت تحصیلی دارند و نمی توانند رشد فرهنگی داشته باشند و هویتشان در معرض تهدید قرار می گیرد. شما نگذارید یک ملتی به زبان خودش صحبت بکند. بعد از دهه ها به هر حال نوعی استحاله و مشکلاتی را برای این ملت بوجود خواهد آورد."
هویت انسان و زبان مادری
دکتر ضیا صدرالاشرافی، محقق آذربایجانی، به مسئله هویت انسان و زبان مادری اشاره می کند: "هر انسانی چند هویت دارد، ولی عمیق ترین هویتش هویت زبانی است. زیرا قبل از اینکه پی ببرد چه دینی دارد، قبل از اینکه حتی به جنسیت خودش واقف بشود که مرد است یا زن و قبل از اینکه بداند هویت طبقاتی و موقعیت اجتماعیاش از نظر ثروت یا خرید و فروش کار چی هست و حتی قبل از اینکه بداند به کدام ملت و سرزمین تعلق دارد و پاسپورتش به کدام کشور متعلق است، به هویت زبانی میرسد. بقول هایدگر، فیلسوف آلمانی، انسان در خانه زبان است که فکر می کند و زبان مادری زبان ارتباطی نیست. ما در زبان ادبیات کلاسیک عرفانی مان به آن احساس و قلب می گوییم. زبان مادری قلب، احساس و الهام است. بنابراین کسانیکه با زبان مادری انسانها در می افتند در واقع با عمیقترین جنبه هویت آنها مبارزه می کنند و پیروز نخواهند شد."
تاثیر خانواده و رسانهها در یادگیری زبان مادری
دکتر آراز محمد سارلی، استاد دانشگاه و صاحب "انتشاراتی مختومقلی فراغی" در شهر گرگان در مصاحبه با دویچه وله به نقش خانواده ها در حراست از زبان مادری اشاره می کند: "اساسا زبانی مثل زبان ترکمنی خواسته ها و ویژگی های خودش را دارد، در شرایطی که الان ما زندگی می کنیم ، فکر می کنم از ابعاد مختلف قابل بررسی است. یکی از بحث ها این است که ما در جمع خانواده زبان ترکمنی را تا چه میزانی میتوانیم استفاده بکنیم و کاربرد دارد و تا چه میزانی زبان فارسی تاثیر گذاشته است. تاثیر زبانی یک امر عادی است. یعنی همیشه زبان ها تحت تاثیر زبانهای مختلف، فرهنگهای مختلف و رفتارهایی که مثلا در گذشته از طریق تجارت بوده و الآن از طریق صدا و سیما و رادیو اینها قرار می گیرد. خیلی از خانوادههای ترکمنی الآن زبان ترکمنی را بین فرزندانشان آموزش می دهند و عملا در خانواده به همین زبان صحبت می کنند. منتهی خیلی از اصطلاحات هم از طریق رسانه های گروهی صدا و سیما و یا مطبوعات و یا آموزش در مدارس وارد زبان ترکمنی شده. این امر تا یک حدودی طبیعی است ولی برای هویت زبان ها از این حیث مخاطره آمیز است که اگر تکلم کردن به زبان بومی و محلی فراموش بشود یعنی نهایتا آخرین بستر زبان بومی از دست می رود. به همین جهت خانواده ها یک تکلیفی دارند در کنار آموزش زبان رسمی کشور، زبان قومی خودشان را هم می بایست حفظ کنند و حراست کنند."
دکتر آراز محمد سارلی در ادامه صحبت هایش ضمن اشاره به نقش رسانه های گروهی در کشور برای حفظ زبان، تاکید می کند که در عرصه انتشار کتاب ها و مطبوعات تا حدی دولت اجازه داده است که در مناطق ملی و قومی کشور مردم از زبان های محلی خود استفاده بکنند. سارلی گفت در صدا و سیمای استان گلستان برنامه تلویزیونی و رادیو به زبان ترکمنی هست ولی این برای حفظ یک زبان کفایت نمی کند: "بنظر من هنوز جا دارد که ساعات پخش زبان ترکمنی بیشتر از اینها بشود. پرداخت به مسائل ترکمنی و آموزش به زبان ترکمنی از طریق صدا و سیما بیشتر از اینها جایگاه دارد. همینطور در مطبوعات می توان بیشتر از اینها به آن پرداخت کرد. کاری که ما در نشریاتی مثل "یاپراق"، "فراغی" یا "صحرا" یا نشریات دیگر محلی ما که کمابیش به آن می پردازیم. ولی در عین حال کفایت کننده نیست و ما در عین حال به عنوان ناشر که ۵۰۰ عنوان کتاب چاپ کردیم که غالبا این کتاب ها در حوزه مسئله ترکمنی هست، آنجا هم این موضوع را داریم. این هم یک بستری است که می توان زبان ترکمنی را قوام و استحکام بخشید."
بنظر دکتر آراز محمد سارلی آموزش زبان اقوام در مدارس در حال حاضر اساسی ترین مسئله است. وی میگوید: "مثلا مطبوعات ترکمنی کاربرد محدودی دارند. انتشار کتاب خیلی خوب است و جمهوری اسلامی در حد خودش این امکانات را فراهم کرده، منتهی کفایت کنننده نیست. ما اگر بخواهیم زبان را به شکلی تعمیم بدهیم، پویا نگاهداریم این است که نیازمند آموزش، کتاب و معلم و تمرین است. طبعا اگر این متحقق بشود خیلی جالب خواهد بود."
برگزاری روز جهانی زبان مادری در میان ایرانیان خارج از کشور
ایرانیان مقیم خارج نیز مراسم گوناگونی را به مناسبت روز جهانی زبان مادری برگزار می کنند. امسال در آمریکا و همچنین در برلین، پایتخت آلمان، مراسمی بدین مناسبت برگزار خواهد شد.
حافظ مهین، یکی از سازمان دهندگان این مراسم و مسئول انجمن فرهنگی آذربایجانیان مقیم شهر برلین است. وی در گفتگو با برنامه فارسی صدای آلمان در خصوص برگزاری مراسم روز جهانی زبان مادری گفت: " چهار سال است که ما این موضوع را مرتب دنبال می کنیم. هر ساله روز ۲۱ فوریه این مراسم در برلین بصورت های مختلف برگزار می شود. معمولا بصورت سخنرانی است. اهمیت این موضوع در این است که ما به عنوان انجمن فرهنگی آذربایجان بیشتر تکیه مان بر روی فرهنگ و زبان است، یعنی مبلغ زبان مادری مان هستیم ."
حافظ مهین در ادامه صحبتهایش به این اشاره می کند که از آنجا که امسال از سوی سازمان ملل متحد سال زبان اعلام شده، این مراسم اهمیت خاصی پیدا کرده است. در مراسم برلین نمایندگان اقلیتهای قومی کشور نیز شرکت خواهند کرد.
مدافعان حقوق بشر زبان را نه تهدید، بلکه گنجینه و ثروتی معنوی قلمداد می کنند. آنها بر حق تدریس به زبان مادری تاکید دارند و زبان را فراتر از وسیلهای ارتباطی می دانند.