دخالت دولت در مدارس دینی و اعتراض روحانیون اهل تسنن
۱۳۸۷ شهریور ۲۰, چهارشنبهمولوی عبدالحميد اسماعیل زهی امام جمعه اهل سنت زاهدان به این اقدام اعتراض کرد. "مجمع نمایندگان اهل سنت" در مجلس شورای اسلامی نیز، با نوشتن نامه اعتراضی به رئیس جمهور، خواستار لغو مصوبه جدید و جلوگیری از دخالت دولت در اداره مدارس دینی اهلسنت شد. اما رئیسجمهور تاکنون واکنشی نشان نداده است.
احمد قابل پژوهشگر دینی که در حوزه علمیه قم تحصیل کرده است، در مصاحبه با دویچه وله اقدام شورای عالی انقلاب را مغایر با قانون اساسی ارزیابی کرد:
دویچه وله: اخیرا شورایعالی انقلابفرهنگی مصوبهای با عنوان "اساسنامه شورای دولتی برنامهريزیمدارس علوم دينی اهلسنت" را تصويب کرد که اعتراض بسياری از روحانيان و حتی نمايندگان سنی مجلس را در پی داشت. کار این شورا چیست و چرا اهل سنت ایران به آن اعتراض کردند؟
احمد قابل: شورای عالی انقلاب فرهنگی از لحاظ قانون اساسی و یا قوانین مصوب مجلس جایگاه قانونی ندارد. این شورا در زمان حیات آقای خمینی برای مشاوره با رهبری تشکیل شد. بعدا در قانون اساسی کشور آمد که سیاستگذاری های کلی نظام بر عهده رهبر است. پس می توان آن را در زمان آقای خامنه ای و پس از اصلاح و بازنگری قانون اساسی در سال 1368 بازوی مشورتی رهبری در نظر گرفت. با توجه به این زمینه، مصوبات شورا، چون به تائید رهبری می رسد، می تواند به عنوان سیاستهای کلی نظام جنبه قانونی داشته باشد. ولی تصمیم اخیر شورای عالی انقلاب فرهنگی، با متن خود قانون اساسی سازگاری ندارد. در قانون اساسی اقلیت های دینی و مذهبی مختارند در محدوده خودشان برنامه ریزی کنند.
موارد بی توجهی به خواستههای دینی و مذهبی اهل سنت بهنظر شما آیا ریشه در قانون اساسی کشور ندارد، که مذهب رسمی کشور را شیعه اثنی عشری اعلام کرده؟ و آیا این مسئله سبب نمی شود که اهل سنت در ایران خودش را در برابر قانون نابرابر بداند؟
درست است که مذهب رسمی کشور شیعه اثنی عشری اعلام شده است، اما در همان قانون اساسی ذکر نام شده از مذهب اهل سنت. در نتیجه آنها هم رسمی هستند و ذکر نام یعنی رسمی بودن. منتهی اکثریت مردم در ایران شیعه هستند. همانطورکه در بعضی مناطق، مثل بلوچستان یا کردستان، اکثریت اهل سنت هستند. اینها واقعیتهائی هستند که کسی نمی تواند آن را انکار کند. در قانون اساسی حقوق خوبی برای اهل سنت در نظر گرفته شده، از جمله اینکه آنها در محیط هائی که اکثریت هستند، باید حتی مراکز حقوقی مثل دادگستری براساس فقه آنها اجرای احکام بکنند. یعنی در حقیقت یک نوع خودمختاری و خودگردانی در آنجاست. ولی با کمال تاسف، از همان ابتدا، حکومتهای مرکزی در ایران به اقلیت های قومی و مذهبی میدان نمی دادند و فکر می کردند که اگر آنها حالتی از استقلال داشته باشند، فردا ممکن است موی دماغ آنها بشوند و در صحنه سیاسی آزار و اذیت داشته باشند. به این لحاظ، سعی می کنند با دخالت علاج واقعه را قبل از وقوع آن بکنند. آنها بر خلاف قانون مصوب خودشان رفتار می کنند.
روزنامه کیهان با چاپ مصاحبهای به اعتقادات اهل سنت توهین کرده، در برنامههای تلویزیونی به شخصیت های مورد احترام اهل سنت توهین می شود و اخیرا هم مساجد و مراکز دینی اهل سنت نابود شده است. بهنظر شما اینگونه برخوردها تا چه حد میتواند برای جامعه ایران حساس و خطرناک باشد؟
من، براساس آموزه های قرآنی، تخریب هرگونه محل عبادت را حرام شرعی میدانم. در دو آیه قرآن رسما تاکید شده هرگونه تخریب مسجد، خواه مال شیعه باشد، خواه مال اهل سنت و یا مثلا مال دراویش شیعه، حرام است. یعنی این جزو مواردی است که قرآن آنها را فساد فیالارض معرفی می کند. حتی تخریب کلیسا و کنیسه، از سوی هر مسلمانی، در هر جای عالم صورت بگیرد، بر خلاف خواست خدا و فساد فی الارض است. این به لحاظ شرعی. تخریب مسجد فیض اهل سنت در مشهد و مدرسه علمی آنها در زابل، بر خلاف نص صریح قرآن است. حالا این حکومت ادعای مشروعیت و اقدامات مشروع دارد. من نمی دانم چطور اینها را توجیه می کند؟ بهنظر من، از دولتیها که باید قطع امید کرد، اما مراجع بزرگ شیعه که غیر حکومتی هستند، واقعا وظیفه دارند جلوی این مسائل بایستند.
رابطه اهل سنت را با اهل تشیع شما در ایران چگونه ارزیابی میکنید؟
خود مردم در مسالمت زندگی می کنند. مثلا من شیعه هستم با همین اندیشهها. اگر یک سنی این مطالب من را بشنود از جانب من احساس خطر نمی کند که بخواهد با من برخورد بدی بکند. ما در حقیقت دو دوست و دو برادر دینی می شویم که فوقش این است که من اینگونه میاندیشم و او آنگونه میاندیشد و این اندیشهها هیچ تعرضی را به یکدیگر اجازه نمی دهند. مردم عادی ما صرف نظر از اندیشههای احتمالا غلطی هم که در دو طرف دارند، در شهرها و روستاهای مختلف، کاملا دوستانه و صمیمانه زندگی می کنند.
مصاحبه گر: طاهر شیرمحمدی