رابطه سردار فراری ایرانی با بمباران تأسیسات اتمی سوریه
۱۳۸۷ اسفند ۲۹, پنجشنبهروزنامهی سوئیسی نویهتسورشه تسایتونگ، مقالهای به قلم هانس روله، رئیس پیشین ستاد برنامهریزی وزارت دفاع آلمان منتشر کرده است که در آن به نقش ایران در برنامهی اتمی سوریه میپردازد. از دید نویسندهی مقاله در فوریه سال ۲۰۰۷، علیرضا عسکری، از مشاوران امنیتی محمد خاتمی، رئيس جمهور سابق ایران، و معاون علی شمخانی، وزیر دفاع پیشین این کشور، با تغییر موضع خود، در اختیار سازمان سی.آی.ای قرار گرفت.
پرسوجوها از این سردار سابق سپاه، اطلاعات جدیدی را از جمله دربارهی برنامهی اتمی ایران در اختیار مقامات امنیتی آمریکا قرار داد. بزرگترین شگفتی این اطلاعات، اظهارات عسکری دربارهی نقش ایران در تأمین مالی برنامهی اتمی مخفیانهی سوریه و کرهی شمالی بود. در نهادهای اطلاعاتی آمریکا هیچکس کوچکترین اطلاعی از چندوچون چنین برنامهای نداشت و در اسرائیل نیز وضع بهتر از این نبود. هر چند که اسرائیل در گذشته همواره ادعا کرده بود که بر سوریه سیطرهی اطلاعاتی دارد و از این نظر تهدیدی حس نمیکند. تأسیسات بمباران شدهی سوریه، دربرگیرندهی راکتور گاز گرافیت بوده است.
این راکتور آمادهی راهاندازی، کاربردی جز تولید پلوتونیوم برای ساخت سلاح اتمی نداشته و در اصل کرهی شمالی آن را ساخته است.
روسیه و برنامهی اتمی سوریه
اسرائیل و آمریکا مدتها بر این باور بودند که سوریه بههیچ وجه قصد دستیابی به سلاح اتمی را نداشته است. البته این کشور در آغاز دههی ۹۰ میکوشید راکتوری آزمایشی از چین دریافت کند؛ اما موفق به این کار نشد. فشار شدید ایالات متحده بر چین، روسیه و آرژانتین، تأمینکنندگان این راکتور تحقیقاتی، و همچنین هزینههای سنگین طرح، سوریها را وادار به چشمپوشی از تهیهی آن کرد. در مقابل دولت حافظ اسد نیروی خود را با راهنمایی آناتولی کونتسویچ، مشاور سلاحهای شیمیایی بوریس یلتسین، رئیس جمهور سابق روسیه، بر گسترش سلاحهای شیمیایی متمرکز کرد. در نتیجه سوریه در پایان دههی ۹۰ با گسترش توانایی خود توانست گاز سمی وی.ایکس تولید کند. در آن زمان تلاش ایهود باراک، رئیس دولت اسرائیل برای توقف کمکهای روسیه به سوریه ناکام ماند. سرانجام آناتولی کونتسویچ پس از سقوط مشکوک هواپیمای خود کشته شد و این فصل از همکاریهای دو کشور روسیه و سوریه نیز پایان یافت. از آن پس، ایران نقش همراهی سوریه را بهعهده گرفت و بهخصوص سعی داشت ۱۰۰ راکت قدیمی روسیه را برای سوریه نوسازی کند.
این راکتها از نوع SS 21 و اسکاد بی، سی واسکاد دی بودند. در این حین سراسر تحلیلهای اسرائیل دربارهی تهدیدهای موجود را برنامهی تولید سلاحهای کشتار جمعی سوریه فرا گرفته بود. آمریکاییها نیز بدون تردید، به یافتههای اطلاعاتی اسرائیلیها اعتماد داشتند.
فعالیت سازماناطلاعاتی اسرائیل
فعالیتهای سازمان اطلاعات اسرائیل، موساد، در این برهه بر تهدید شیمیایی سوریه متمرکز شده بود و میکوشید برنامههای این کشور را به هر قیمت ممکن متوقف کند. براساس منابعی که اخیراَ در این باره منتشر شدهاند، در تابستان سال ۲۰۰۰ سوریه وارد مرحلهی جدید از ساخت سلاح شده بود. بشار اسد بر خلاف پدر خود، برای تجهیز سوریه به سلاح اتمی، با ایران و کرهی شمالی وارد رابطهای سهگانه شد. قرار بر این بود که ایران سرمایهی طرح، کرهی شمالی ابزارهای اتمی و سوریه منطقهی مناسب برای اجرای آن را تأمین کند.
در سال ۲۰۰۲ نخستین محمولهی مواد اولیهی ساخت و کارشناسان کرهی شمالی به منطقه فرستاده شدند. البته آمریکا و اسرائیل از این روند آگاهی داشتند، اما دلیلی برای نگرانی نمیدیدند. در پايیز سال ۲۰۰۶ آشکار شد که فعالیتهای سوریه غیرطبیعیست. در آن زمان کشتیای با پرچم پاناما از کرهی شمالی عازم سوریه بود که مأموران قبرسی آن را توقیف کردند. برگههای عبور، این کشتی را حامل "تجهیزات اندازهگیری" اعلام کرده بود. اما این کشتی ۱۸ سیستم رادار نظامی نیز حمل میکرد و قرار بود محمولهی مواد اولیه را به بندرهای سوریه برساند. هر چند که این رادارها در اصل خطری نداشتند؛ اما سو ظن بازرسان را برای تحقیات بیشتر برانگیختند.
پروژهای پنهانی
آمریکا با ماهوارهی تجسسی خود منطقهی دیرالزور، در شمال شرق سوریه را زیر نظر داشت و علامت مشکوکی دریافت نکرده بود؛ زیرا در محل ساخت راکتور هستهای امواج مخابراتی دریافت نکرده بود. در واقع این پروژه بسیار پوشیده اجرا میشد.
دولت سوریه برای فاش نشدن هدف طرح خود از کاربرد ابزارهای فنی و مخابراتی در این منطقه خودداری میکرد. عجیب نبود که اظهارات سردار عسکری آمریکاییها را شگفتزده کرده بود. پس از فوریهی سال ۲۰۰۷ سی.آی. ای و موساد عملیات مخفیانهای را برای کشف واقعیت آغاز کردند و پس از جمعآوری اطلاعات، گفتههای عسکری تأیید شد. برای اطمینان نهایی ۲ بالگرد اسرائیلی با ۱۲ سرنشین در عملیاتی خطرناک بر فراز راکتور "الکبیر" به پرواز درآمدند، از خاک منطقه نمونهبرداری کردند و عکسهایی نیز از راکتور گرفتند. نتیجهی بررسیها تأیید کرد که راکتور "الکبیر" ساخت کرهی شمالی است.
از آنجا که کشتیای حامل سوخت اتمی نیز در راه سوریه بود، در روز ۶ سپتامبر سال ۲۰۰۷، هفت جنگندهبمبافکن اف. ۱۵ اسرائیل بهپرواز درآمدند و پس از ورود به آسمان سوریه در ۵۰ کیلومتری راکتور سهنقطهی شناسایی شدهی آن را با ۲۲ موشک هدف قرار دادند. سوریه از این عملیات کاملاََ غافلگیر شده بود.
پس از این حادثه مقامهای آمریکایی و اسرائیلی با توافق قبلی کوچکترین موضعگیریای نکردند. هدف این کار جلوگیری از آسیب دیدن گفتوگوهای شش جانبهی سال ۲۰۰۷ دربارهی برنامهی هستهای کرهی شمالی بود.
سرانجام در ۲۴ آوریل سال ۲۰۰۸ دولت آمریکا در اقدامی پیشگیرانه، بدون توافق با اسرائیل اعلام کرد که راکتور بمباران شدهی سوریه از نوع گاز گرافیت و ساخت کرهی شمالی بوده است. آمریکاییها رفتهرفته سعی داشتند این موضوع را در گفتوگوهای ششجانبه دربارهی برنامهی هستهای کرهی شمالی مطرح کنند؛ اما مقامهای کرهی شمالی به هیچ وجه از این موضوع استقبال نکردند. نامهی جرج بوش، رئیس جمهور آمریکا در این بارهبه کیم جونگ ایل، رهبر کرهی شمالی نیز بیپاسخ ماند.
تأثیر عملیات اسرائیل بر ایران
براساس برآوردهای اسرائیل ایران نزدیک به ۲ میلیارد دلار در طرح اتمی سوریه به کرهی شمالی پرداخته بود. مشخص نیست که آیا عملیات اسرائیل و چنین خسارتی بر ایران تأثیری داشته باشد. بههر حال ایران در حال گسترش سریع سیستمهای پدافند هوایی و دفاع موشکی خود است که در اصل به روسیه تعلق دارند. اما رابطهی قابل توجهی میان حمله به راکتور الکبیر و تأسیسات اتمی ایران وجود دارد. تمام کارشناسانی که این تحولات را زیر نظر دارند، معتقدند که چنین حملهای وحشت و اعتراض کشورهای عربی را نیز به همراه خواهد داشت.
البته اقدامهای تلافیجویانهی پاسداران انقلاب و افزایش فعالیتهای تروریستی را نیز نباید از نظر دور داشت. نابودی برنامهی اتمی سوریه در جهان عرب بدون اعتراض چندانی پذیرفته شد. البته سوریه و ایران دو کشور متفاوت هستند، اما مشخص نیست آیا جهان عرب ایران مجهز به سلاح اتمی را میپذیرد یا خیر.